بهترین ها در ایران


 

همیشه «ترین‌ها» جذابیت داشته است. همین ترین‌ها یکی از دلایل مهم سفر برای جهانگردان و گردشگران بوده است. این ویژگی به اندازه‌ای جذابیت دارد که بسیاری در حال ساخت آنها هستند. به عنوان مثال برجی در گوشه‌ای از دنیا ساخته می‌شود که فقط بلندترین برج جهان باشد و نامش را در میان برج‌ها معروف کند تا مقصد جهانگردان باشد.‌

ایران اما محل خیلی از ترین‌هاست و بسیاری آن را نمی‌دانند. در این فهرست بیش از 10 عنوان از ترین‌ها در ایران وجود داشت، بنابراین برخی از آنها را خارج از مطلب اصلی آوردیم. خواندنشان خالی از لطف نیست.

عظیم‌ترین‌بنای‌ سنگی‌جهان
ساخت تخت جمشید یا آن‌طور که در کتیبه‌ها ثبت شده شهر مردمان پارسی، در 55 کیلومتری شمال‌شرق شیراز و مقابل جلگه مرودشت در سال 518 قبل از میلاد به دستور داریوش اول آغاز شد و جمعا حدود 120 سال به طول انجامید. این مجموعه عظیم با مساحت 135 هزار مترمربع، بزرگ‌ترین مجموعه باشکوه هخامنشی است که همه از سنگ ساخته‌شده.

جالب است بدانید میان سنگ‌ها هیچ‌گونه ملاتی استفاده نشده و سنگ‌ها به یکدیگر چفت شده‌اند. البته در برخی موارد بست‌های آهنی معروف به دم چلچله‌ای مورد استفاده قرار گرفته است. مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکان‌ها،‌ ستون‌ها ‌و دو آرامگاه سنگی است.
گرم‌ترین نقطه‌کره‌زمین
بیابان لوت در 80 کیلومتری شمال شهداد ، تپه‌ای مملو از گدازه‌های آتشفشانی با مساحتی معادل 480 کیلومتر مربع که گندم بریان می‌خوانندش و گاه نیز ریگ سوخته، گرم‌ترین نقطه کره زمین است با دمایی معادل 67 درجه سانتی‌گراد در سایه! در گندم بریان در فضایی با طول 200 کیلومتر و عرض 150 کیلومتر هیچ نوع زندگی جریان ندارد و شرایط به گونه‌ای است که علاوه بر گیاهان و حیوانات، حتی باکتری‌ها نیز توان زنده ماندن ندارند. در نتیجه اجساد تجزیه نشده و فقط بر اثر تابش خورشید خشک می‌شوند.


تا پیش از کشف این منطقه توسط پروفسور کردوانی تصور می‌شد صحرای لیبی در شمال صحرای آفریقا با 57.7 درجه سانتی‌گراد گرم‌ترین نقطه کره زمین باشد؛ اما اکنون گندم بریان است. اگر قصد سفر به قطب گرمایی کره زمین را دارید، بین آبان تا فروردین بارسفر ببندید.
بلندترین برج آجری جهان
برج یا گنبدقابوس سال 375 خورشیدی به دستور قابوس بن وشمگیر از پادشاهان آل زیار در جرجان (گنبدکاووس فعلی) پایتخت این حکومت به دلیل آرامگاه وی ساخته شد.


این بنا با آجرهای دنباله‌دار وملات و به شکل یک استوانه چندوجهی ساخته شده است که شامل پی و صفه بنا، سردابه، بدنه و گنبد مخروطی است. برج قابوس بر فراز تپه خاکی که حدود 15 متر از سطح زمین بلندتر است، قرار دارد. ارتفاع برج 55 متر است که با احتساب بلندی تپه، در مجموع 70 متر ارتفاع از سطح زمین دارد.
طولانی‌ترین غار ‌نمکی‌ جهان
غار نمکدان در جزیره قشم حدود 6580 متر طول دارد. تا پیش از کشف این غار، غار ‌نمکی سدام در فلسطین با داشتن طولی معادل 5685 متر به عنوان طولانی‌ترین غار نمکی جهان قلمداد می‌شد. جریان آب نمک در کف غار، از چشم‌اندازهای دلپذیر آن است. رطوبت جزیره و نفوذ آب در غار، سبب فروچکیدن آب نمک اشباع‌شده بر بدنه‌ قندیل‌ها می‌شود که شکل آنها را پیوسته دگرگون می‌کند.

غار نمکدان دارای یک دریاچه‌ نمک به ژرفای یک متر در فاصله 160 متری دهانه‌ ورودی است. از دل کوه نمکدان، یک جریان آب زیرزمینی همیشگی می‌جوشد که راه را به بیرون گشوده و پس از حل‌کردن نمک در راه خود، به شکل چشمه‌ نمک در دامنه‌ کوه نمایان می‌شود. این چشمه در گودال روبه‌روی خود، حوضچه‌ای طبیعی به رنگ سفید پدید می‌آورد.
بزرگ‌ترین بافت‌خشتی ‌جهان
یزد یکی از مهم‌ترین ‏شهرهای زنده و تاریخی کشور است که مجموعه‌ای کامل از بناهای دوره‌های مختلف زمانی شامل بازارهای قدیمی، مسجدها، باغ‌ها، عمارات، آتشکده‌ها و... را در خود جای داده است.


این شهر علاوه بر آن که بزرگ‌ترین بافت خشتی جهان است، با 743 هکتار عرصه و 5 هزار هکتار حریم، دست‌‏نخورده‌ترین بافت تاریخی کشور محسوب می‌شود.
بزرگ‌ترین جزیره غیرمستقل جهان
قشم، بزرگ‌ترین جزیره غیرمستقل دنیاست که در حساس‌ترین نقطه استراتژیک خلیج فارس و در دهانه تنگه هرمز واقع شده است. طول جزیره حدود 120 کیلومتر و عرض جزیره در نقاط مختلف متفاوت است. بیشترین عرض جزیره، مابین لافت و شیب دراز است. عرض متوسط جزیره را می‌توان معادل 14 کیلومتر در نظر گرفت. بخش وسیعی از کرانه‌های شمالی جزیره با جنگل دریایی حرا به وسعت 150‌کیلومتر مربع پوشیده شده است. جزیره قشم با مساحت 1491 کیلومتر مربع از 23 کشور دنیا وسیع‌تر است. به طور مثال قشم 2.5 برابر سنگاپور و بحرین و سان مارینو، 1.5 برابر هنگ‌کنگ، پنج ‌برابر مالدیو و 70 برابر ماکائوست.
داغ‌ترین چشمه جهان
چشمه آبگرم قینرجه در جنوب مشگین شهر و در ارتفاع 1240 متری دامنه شمالی سبلان در مجاورت چهار چشمه معدنی دیگر قرار دارد. این چشمه با دمای 86 درجه سانتی‌گراد، داغ‌ترین چشمه کلرایدی جهان است که دارای سه دهنه است.


باتوجه به خواص درمانی عناصر موجود در آن بخصوص‌گوگرد بالا، برای درمان لنفاتیسم، راشیتیسم و روماتیسم‌های مزمن سودمند است. دمای بالای این چشمه تسکین‌دهنده درد و ضد تورم است. در کنار چشمه آبشاری است که بر زیبایی و جاذبه گردشگری چشمه قینرجه افزوده است.
کهنسال‌ترین درخت سرو جهان
یکی از پیرترین جانداران جهان، سرو ابرکوه با عمری حدود 4000 تا 4500 سال است. گرداگرد تنه این درخت روی زمین، 11.5 متر و بلندای آن 25 تا 28 متر برآورده شده است. در برخی اساطیر، کاشت این درخت زیبا به زرتشت نسبت داده شده است.
باستانی‌ترین پل قابل استفاده جهان
این پل که در مرکز شهر دزفول قرار دارد، شرق و غرب این شهر را به هم پیوند داده و از دیرباز محل تردد میان شهرهای شوشتر، اندیمشک و دزفول بوده است. تاریخ پل دزفول به سال 260 میلادی، زمانی که شاپور اول ساسانی با استفاده از 70 هزار اسیر رومی اقدام به ساخت این پل مستحکم کرد، برمی‌گردد. این پل دارای 14 دهنه است و آب رودخانه دز از آن گذر دارد. این پل در دوران عضدالدوله دیلمی، صفویه و پهلوی مرمت و بازسازی شد؛ اما پایه‌هایش همچنان بدون تغییر، یادگاری از عصر ساسانی است.
قدیمی‌ترین‌بنای‌خشتی‌جهان
کهن‌دژ زیبای نارین قلعه در میبد که مردم محلی نارنج قلعه می‌نامندش، شاخص‌ترین اثر بازمانده از شهرسازی قدیم محسوب می‌شود. نارین قلعه دارای ارزش تاریخی، جغرافیایی، معماری و شهرسازی، سیاسی، نظامی، مذهبی و اسطوره‌ای است. این بنا بر فراز تپه‌ای ساخته‌شده تا بر تمام منطقه اشراف داشته باشد. به این دلیل از فاصله بسیار دور قابل رویت است. زمان ساخت نارین قلعه براساس اسطوره‌هایی به دوره حضرت سلیمان برمی‌گردد.
بلندترین بادگیر جهان در یزد
بادگیر هشت سویه‌ باغ دولت‌آباد یزد، با ارتفاع 33 متر بلندترین بادگیر جهان است.
کهن‌ترین گونه جانوری جهان
سه چشم (triops) گونه‌ای جانور آبزی است که به دلیل قدمت 220 میلیون ساله از آن به عنوان فسیل زنده و قدیمی‌ترین گونه جانوری زمین نام برده می‌شود. این گونه نادر در آبگیرهای فصلی استان آذربایجان غربی زیست می‌کند.

بلندترین طاق طبیعی جهان
دهانه‌ غار اسپهبد خورشید (دژ افسانه‌ای) در کوه‌های کناره‌ شرقی راه سراسری سوادکوه و تنگه دوآب، با طول 19.75 متر و عرض 14.25 متر، بلندترین طاق طبیعی جهان محسوب می‌شود که ارتفاع آن معادل 15 متر است. این طاق سال 1335 شمسی توسط غارشناسان کشف شد.

قدیمی‌ترین سد ‌جهان
سد کبار در 25 کیلومتری جاده قدیم قم ـ کاشان از آثار دوره ساسانی محسوب می‌شود. این سد با گذشت بیش از هزار سال و وقوع زلزله‌های متعدد همچنان پابرجاست.
عجیب‌ترین قنات جهان
یکی از شاهکارهای علم مهندسی قدیم، قنات دو طبقه‌ مون اردستان است. در هر طبقه از این قنات 800 ساله، آبی مستقل جریان دارد و آب هیچ یک به دیگری نفوذ نمی‌کند. این قنات دو کیلومتر طول دارد و مقدار آبدهی آن 60 لیتر در ثانیه است.
بزرگ‌ترین بازار سرپوشیده جهان
بازار تبریز با مساحتی حدود یک میلیون مترمربع ، بزرگ‌ترین سازه آجری سقف‌دار و به هم پیوسته جهان است. تبریز به دلیل قرارگیری در مسیر جاده ابریشم همواره از اماکن مهم داد و ستد محسوب می‌شده است.


آیا اصلا انسان باید به مریخ سفر کند؟

دکتر الکساندر کومار که در ایستگاه تحقیقاتی کنکوردیا در قطب جنوب زندگی در سرمای بسیار شدید را تمرین کرده است، در این نوشته این پرسش را مطرح می‌کند که با توجه به عملکرد ضعیف بشر در مدیریت کره زمین، آیا اعزام 

فضانورد به سیاره سرخ کار درستی است؟

شرایط اقلیمی مریخ، مثل نواحی داخلی جنوبگان (قاره‌ای که قطب جنوب را در برمی‌گیرد) نامساعد است.

اگر انسان بخواهد برای مدتی طولانی در مریخ زندگی کند، باید آب و هوا، و در کنار آن "سیستم‌های حیاتی" را بازیافت کند.

ما در ایستگاه کنکوردیا در قطب جنوب از سیستم "بازیافت آب خاکستری" استفاده می‌کنیم. در این سیستم، آب به جا مانده از کارهای روزمره، مثل شستن ظروف و لباس‌ها و استحمام، در داخل ایستگاه بازیافت و از آن برای مصارف دیگر استفاده می‌شود.

این، درست مشابه روشی است که در ایستگاه فضایی بین‌المللی پیاده می‌شود. اما ایده‌های جذاب‌تری هم برای طولانی‌تر کردن زمان اقامت انسان در مریخ وجود دارند.

جدا از اینکه در مریخ حیات یافت شود یا خیر، بشر همواره آرزو داشته است سیاره سرخ را "شبیه زمین" کند. برای این کار باید هوا و سطح این سیاره تغییر داده شود تا انسان بتواند بدون سیستم‌های حیاتی کمکی در آن زنده بماند.

کیم استنلی رابینسون، نویسنده رمان‌های علمی- تخیلی، در "سه‌گانه مریخ" به فرآیند مسکونی کردن و کوچ به مریخ پرداخته است. براساس این داستان، در پی یک سلسله اتفاقات، سیاره سرخ ابتدا سبز می‌شود و بعد به جهانی آبی تبدیل می‌شود.

حضور بشر در مریخ هم مسلما تغییراتی را در آن ایجاد می‌کند.

اولین‌بار هربرت جورج ولز، نویسنده بریتانیایی بود که از احتمال "تخریب" نادانسته سیارات دوردست به دست انسان سخن گفت.

او به احتمال آلودگی بیولوژیک از طریق انتقال باکتری‌ها و دیگر موجودات ذره‌بینی همراه فضانوردها اشاره کرد.

من فکر می‌کنم در یک قرن اخیر علوم و اکتشافات قطبی (بخصوص در قطب جنوب) درس‌های بسیار مفیدی به ما آموخته‌اند. مناطق قطبی سیاره ما آسیب‌پذیرند و تغییرات اقلیمی به طور مستمر آنها را در معرض تهدید قرار می‌دهد. به همین دلیل هم این مناطق، نشانه خوبی برای ارزیابی وضعیت حال آینده سیاره ما هستند.

آقای رابینسون می‌گوید که برای بررسی چالش‌های پیش‌رو در اعزام فضانوردان به مریخ، "شبیه‌ترین محیط به آن قطب جنوب است، نه غرب وحشی یا هر جای دیگر."

آلوده کردن مریخ

جان اَش از موسسه تحقیقات قطبی اسکات می‌گوید: "در زمینه اکتشافات فضایی مساله آلوده کردن دیگر سیارات عامل مهمی است و کارهایی که روی احتمال آلودگی دریاچه‌های یخی پنهان قطب جنوب انجام شده، درس‌های زیادی به ما می‌دهد. مساله مهم دیگر، جلوگیری از آلوده شدن نمونه‌هایی است که بعدا ممکن است برای اثبات وجود حیات فرازمینی مورد استفاده قرار گیرند. برخی الزامات حقوقی هم در این زمینه وجود دارد."

اشاره او به "پیمان اصول حاکم بر فعالیت کشورها در اکتشاف و بهره‌برداری از فضا، از جمله ماه و دیگر اجرام آسمانی" است.

در 'شرح وقایع مریخی' اثر ری بردبری، انسان‌ها به مریخ پناه می‌برند

ایده‌های دیگری هم پیشنهاد شده‌اند که برخی از آنها قبلا در اکتشافات قطبی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. از جمله می‌توان به سیستم ایجاد انبارهایی در طول مسیر و میانه برهوت قاره جنوبگان که محیطی خشن و ناشناخته دارد، اشاره کرد.

این روش‌ها را می‌توان با برخی تغییرات در سفر به مریخ به کار گرفت و مثلا انبارهایی را در یک مدار بین زمین و مریخ کار گذاشت و بخشی از مواد و تجهیزات را هم محض احتیاط در مدار مریخ یا جایی روی سطح آن گذاشت تا در موقع ضرورت از آن استفاده شود.

این کار مثل سفرهای قطبی آموندسن، اسکات و شکلتون، خطرات سفر را پایین می‌آورد و باعث اطمینان خاطر مسافران می‌شود. علاوه بر آن، امکان رفع نیاز و تعمیر در طول مسیر را برای فضانوردان شجاعی که به عرصه‌ای ناشناخته قدم گذاشته‌اند، فراهم می‌کند.

در دهه‌های آینده ممکن است در فراخوانی از فضانوردان خواسته شود تا به مریخ سفر کنند؛ چیزی شبیه آگهی افسانه‌ای ارنست شکلتون در روزنامه‌ها.

با توجه به کاهش اخیر بودجه ناسا ممکن است آگهی استخدام فضانوردانی که قرار است به سیارات دیگر سفر کنند، به این شکل باشد: "برای سفری پرخطر به داوطلب مرد و زن نیاز است؛ دستمزد کم، هوای بسیار سرد و تاریکی مطلق برای مدتی طولانی."

ری بردبری، نویسنده فقید داستان‌های علمی- تخیلی، در داستان شرح وقایع مریخی، هشداری تلخ و رسا به ما می‌دهد؛ در این داستان، مهاجرت به مریخ برای بقای بشر اجتناب‌ناپذیر می‌شود و انسان‌ها از سیاره پریشان و ویرانشان که به‌خاطر انفجارهای اتمی نابود شده است، فرار می‌کنند.

اگر بشر رویه فعلی‌اش را ادامه دهد، امکان وقوع فاجعه‌ای آخرالزمانی دور از ذهن نیست.

خطر انقراض

تیم پیک درباره احتمال اینکه روزی خودش روی سطح مریخ بایستد، به من می‌گوید: "این اتفاق احتمالا خوشحال‌کننده‌ترین چیزیست که می‌توان تصورش را کرد. در آینده‌ای که امیدوارم به این زودی‌ها نباشد، اتفاقی در زمین روی خواهد داد که ادامه حیات بشر را غیرممکن خواهد کرد و باعث انقراض نسل آن خواهد شد."

او می‌گوید: "برای نجات انسان، به‌عنوان یک گونه حیاتی، آینده درازمدت ما به مهاجرت به دیگر سیارات یا قمرها گره خورده است. من فکر می‌کنم این کار شدنی است، ولی پیش از آنکه بتوانیم در جرم آسمانی دیگری سکونت کنیم، باید سال‌ها به طور تدریجی پیشرفت کنیم. ما روی سیاره‌ای آسیب‌پذیر و در جهانی پویا و پرجنب و جوش زندگی می‌کنیم. در نتیجه، هدف از فرستادن فضانوردان به فضا صرفا کسب علم و دانش نیست. این کار آینده ما را هم بیمه خواهد کرد."

تحقیقاتی که در ایستگاه‌های دورافتاده‌ای مثل کنکوردیا انجام می‌شود، ممکن است درس‌هایی برای سفرهای آینده به مریخ به ما بدهد

بدون شک افراد بسیاری خواهند گفت که در حالی که در سیاره خودمان مشکلات بزرگ زیادی نظیر ایدز، مالاریا و فقر حل‌نشده باقی مانده‌اند، چرا باید کشوری در طرح‌های اکتشاف فضایی آینده، از جمله فرستادن فضانورد به مریخ سرمایه‌گذاری کند؟

آنها درست می‌گویند. به من به عنوان یک پزشک اعتماد کنید؛ من به سراسر جهان سفر کرده‌ام و آثار مخرب فقر، بیماری و جنگ را به چشم دیده‌ام.

آخرین کلماتی که کاپیتان رابرت اسکات (کاشف بریتانیایی که در مسیر بازگشت از قطب جنوب جانش را از دست داد) در دفتر خاطراتش نوشت، هنوز در گوشم زنگ می‌زند: "به‌خاطر خدا مواظب مردممان باشید."

هم‌اکنون که نزدیک به صد سال بعد از او، در قطب جنوب نشسته‌ام و رویای سفر به مریخ را در سر دارم، اگر می‌خواستم جمله کاپیتان اسکات را بازنویسی کنم، تاثیر کارهای بشر در یک قرن اخیر بر کره زمین را وارد معادله می‌کردم و می‌نوشتم: "به‌خاطر خدا، مواظب مردممان باشید ... و البته مواظب سیاره‌مان."

زیاده‌خواهی بشر

اما آیا نباید حواسمان به زیاده‌خواهی ذاتی‌ بشر باشد؟

آیا می‌توانیم به خودمان اعتماد کنیم و برای سکونت راهی سیاره دیگری شویم؟ آنهم در حالی که نشان داده‌ایم چقدر در حفظ و نگهداری سیاره خودمان ناتوان هستیم.

همین فقدان توجه به سیاره خودمان و مردمانش می‌تواند روزی به دلیل ترک همیشگی آن تبدیل شود.

اما در کنار تجربیاتم به‌عنوان یک پزشک، من در قالب اکتشافات علمی هم به نقاط مختلف جهان سفر می‌کنم. روی تپه‌ای در جنوبگان، صلیب چوبی بزرگی قرار دارد که بر مسیر رفتن به قطب جنوب مشرف است. روی این صلیب نوشته شده است: "تلاش، جستجو، یافتن و تسلیم نشدن."

تنها با فراتر رفتن از مرز توانایی‌های فعلی بشر و سر کشیدن به اعماق اقیانوس‌ها و فضاست که می‌توانیم به اکتشافات علمی و فناوری بزرگ برسیم و با استفاده از آنها کیفیت زندگی روی زمین را بهتر کنیم

این کلمات از شعر اولیس سر آلفرد تنیسون، شاعر نامدار بریتانیایی، به عاریه گرفته شده‌اند و اعضای گروهی که چادر کاپیتان اسکات را پیدا کردند، این کلمات را برای یادبود گروه اکتشافی او روی صلیب حک کردند. یکی از آنها، قهرمان مورد علاقه من، دکتر ادوارد ویلسون بود که رویاهایش الهام‌بخش نسل‌های آینده و جزئی از میراث علم شد.

تنها با فراتر رفتن از مرز توانایی‌های فعلی بشر و سر کشیدن به اعماق اقیانوس‌ها و فضاست که می‌توانیم به اکتشافات علمی و فناوری بزرگ برسیم و با استفاده از آنها کیفیت زندگی روی زمین را بهتر کنیم.

اگر منشاء حیات، مهبانگی باشد که در جایی دوردست در کیهان روی داده، شاید راه‌حل مشکلات زمینی ما هم در همان دوردست‌ها باشد.

خودداری از تلاش، جستجو و یافتن، تراژدی بزرگتریست، و برای بشر جهشی بزرگ به عقب به شمار می‌آید.

نابرابري‌هاي درآمدي، تشديد كننده استرس در جامعه





  بر اساس آمارهاي لحظه‌يي از رويدادهاي حياتي جهان، تنها تا اواسط روز گذشته 18‌هزار و 397 نفر در دنيا جان خود را به علت گرسنگي از دست داده‌اند. اين آمار نشان مي‌دهد 904 ميليون و 537 هزار نفر در حال حاضر در جهان دچار سوء تغذيه هستند. همچنين براساس آخرين آمار مربوط به اكتبر 2012 رقمي حدود 870 ميليون نفر يا به عبارتي يك هشتم مردم جهان از مشكلات مربوط به سوء تغذيه رنج مي‌بردند. از اين آمار اكثريت گرسنگان جهان يعني رقمي حدود 852 ميليون نفر در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي‌كردند و تنها حدود 15 درصد يعني 16 ميليون نفر در كشورهاي توسعه يافته زندگي مي‌كنند. در اين ميان ايران نيز به عنوان كشوري در حال توسعه، سهم بالايي از آمار مربوط به گرسنگي را دارد.
برآوردهاي بين‌المللي از وضعيت شاخص‌هاي تغذيه‌يي در چند كشور،در تحقيق محمدرضا واعظ‌مهدوي در مورد «تحليل غذايي مردم ايران طي دهه گذشته»نشان مي‌دهد ميزان فقر در ايران 18 درصد است. اين تحقيق كه نتايج آن در گزارش سالانه اجتماعي موسسه غيردولتي «رحمان» به چاپ رسيده است، بيانگر اين است كه در ميان كشورهاي مورد مطالعه، ايالات متحده با 12 درصد، آلمان با 11 درصد، تركيه با 17 درصد، وضعيت مناسب‌تري از ايران داشتند. در اين ميان كشور مصر با 20 درصد در رتبه بالاتر از ايران از لحاظ ميزان فقر قرار داشت. بر اساس نتايج اين مطالعه، ميزان كالري دريافتي به ازاي هر فرد در روز در ايران، پايين‌تر از كشورهاي ايالات متحده، آلمان، سوئد، تركيه و مصر قرار داشت.

از لحاظ ميزان پروتئين دريافتي به ازاي هر نفر نيز ايران با ميزاني مشابه كشور مصر پايين‌تر از كشورهاي مذكور قرار داشت. اين وضعيت از نظر ميزان دريافتي چربي نيز به همين شكل بود و ايران پايين‌تر از كشورهاي اروپايي و امريكا و همچنين تركيه در رده مشابه مصر قرار داشت.



سهم غذا از سبد هزينه خانوار به تفكيك دهك‌ها

بر اساس برآورد اين تحقيق سهم هزينه غذا از خالص هزينه‌هاي مصرفي در دهك اول و دوم، 34/0، در دهك سوم درآمدي 31/0 درصد، در دهك چهارم 29/0 درصد، در دهك پنجم 28/0 درصد، در دهك ششم 29/0 درصد، در دهك هفتم 26/0 درصد، در دهك هشتم 24/0 درصد، در دهك نهم 21/0 درصد و نهايتا در دهك دهم 13/0 درصد است. اين درصدها بيانگر اين است كه طبقات پايين‌تر سهم زيادي از درآمد خود را صرف خريد مايحتاج غذايي مي‌كنند.
نتايج تحقيق «تحليل غذايي مردم ايران طي دهه گذشته» محمدرضا واعظ مهدوي
http://etemadnewspaper.ir

نقش جراحی زودرس یائسگی در بروز اختلالات حافظه

تحقیقات نشان می دهد که بانوانی که در سنین زودتر تحت عمل جراحی منجر به یائسگی قرار می گیرند در سنین بالاتر بیشتر در معرض ابتلای به مشکلات تمرکز و حافظه قرار می گیرند.مشروح این تحقیق در شصت و پنجمین کنگره سراسری مغز و اعصاب امریکا در سان دیه گو در ماه مارس 2013 بحث خواهد شد.منظور از جراحی ز ودرس یائسگی در اوردن هر دو تخمدان بوده که به یائسگی زودرس منجر شده و اغلب با در اوردن رحم هم همراه است.دکتر رایلی بوو Riley Boveمحقق ارشد این طرح تخقیقاتی از مر کز پزشکی هاروارد در بوستون امریکا می گوید که جراحی زودرس یائسگی به اختلالات اندیشه و حافظه منجر شده و در عوض زنانی که مدت بیشتری درمان جانشینی اورمونی می گیرند کمتر به چنان عوارضی دچار می شوند.وی اضافه می کند که از انجایی که چنان درمانهای جانشینی اورمونی به وفور در دسترس هستند این تحقیق دنبال انست که ایا چنان درمانهایی باید در زنانی که جراحی زودرس یائسگی می شوند انجام شود؟

تعداد 1837 زن بین سنین 53 تا 100 سال در این تحقیق شرکت کردند که ازمیان انها تعداد 33 نفر جراحی زودرس یائسگی گرفته بودند .زنان یاد شده در مطالعه بالا از نظر تستهای مربوط به توانایی اندیشه و نیز حافظه ارزیابی شده و سن جراحی زودرس و نیز سنوات عادت شدن و نوع و طول دوره دریافت اورمون درمانی جانشین در انها ثبت شد.این بررسی در مرکز سالمندی و حافظه مرکز پزشکی راش در شیکاگو انجام شد.

دیده شد که هر چه سن انجام جراحی یاد شده کمتر باشد اختلالات اندیشیدن در رابطه با مفاهیم و عقاید و نیز اختلالات حافظه در رابطه با زمان و مکان و کلا قدرت تمرکز و ذهنیت زودتر مختل می شود و این ارتباط حتی با دخالت دادن عواملی مانند سن-میزان تحصیل و استعمال دخانیات تغیر نکرد و لی چنان ارتباطی در زنانی که یائسگی طبیعی داشتند وجود نداشت.بین سن انجام جراحی و پلاکهای مرتبط با الزایمر رابطه تنگاتنگی وجود داشت.دکتر بو در پایان اظهار کرد که ادامه چنان تحقیقاتی با توجه به افزایش سن در جامعه ضروری به نظر می رسد.

American Academy of Neurology (R)


با خستـگی چشـم و گـردن درد خداحافظـی کنید ...

 

 

یوگای چشم برای استراحت، تجدید قوا و تقویت قدرت چشم موثر است. با چند تمرین حرکت برای چشم، می‌توانید سدی مقابل خستگی چسم‌هایتان بسازید.
شما می‌توانید این تمرین‌های ساده را در هر ساعتی از روز و در هر جایی که هستید، انجام دهید. یوگای چشم ماهیچه‌های چشم را تقویت می‌کند و تاثیر آن را بعد از چند هفته تمرین مستمر، بر روی بینایی خود خواهید دید.

برای شروع طبق دستور زیر عمل کنید:

۱- کاملا صاف و راحت و آرام بنشینید. به آرامی چشمان‌تان را به سمت بالا و پایین حرکت دهید. سعی کنید سر و گردن‌تان را ثابت نگه دارید. اجازه بدهید تا آن جایی که ممکن است چشمان‌تان دورترین نقاط بالا و پایین را ببینند. مراقب باشید فشاری را متحمل نشوند. این عمل را ۱۰ بار تکرارکنید. حالا چشمانتان را ببندید و استراحت کنید.

۲- تمرین دوم را شروع کنید: به آرامی و تا جایی که ممکن است چشمان‌تان را به چپ و راست حرکت دهید. ۱۰ بار این عمل را تکرار کنید. به تدریج و با انجام تمرینات بیشتر، قادر خواهید بود چشمان‌تان را راحت‌تر حرکت دهید و نقاط دورتری را ببینید.
حالا چشمانتان را ببندید واستراحت کنید.

۳- برای انجام تمرین سوم سر را صاف نگه دارید، به گوشه ی سمت چپ بالا نگاه کنید، سپس نگاه‌تان را آرام به سمت پایین تغییر دهید در مسیر گوشه سمت راست حرکت کنید.
حالا نگاه‌تان را آرام به طرف بالا ببرید، به گوشه ی سمت راست که رسیدید، دوباره حرکت رو به پایین را در مسیر گوشه سمت چپ ادامه دهید. در آخر به نقطه اول یعنی گوشه سمت چپ بالا برگردید. شما با نگاه‌تان یک پروانه کشیده‌اید.
چشمان‌تان را ببندید و استراحت کنید.

۴- حرکت چهارم را در جای خلوتی انجام دهید که خنده دیگران تمرکز شما را بهم نزند، قرار است چپ شوید! به جایی در وسط ابروها نگاه کنید و برای چند ثانیه نگاه‌تان را نگه دارید. سپس به بینی‌تان خیره شوید.

۵- برای گام پنجم، چشم‌ها را به آرامی به صورت دایره‌وار، درجهت عقربه‌های ساعت وخلاف جهت عقربه حرکت دهید. ۵ بار این کار را تکرار کنید، سپس چشم‌ها را ببندید و استراحت کنید.

۶- برای حرکت بعدی انگشت خود را زیر نوک بینی نگه دارید. بدون این که آن را بالا ببرید در اطراف حرکت دهید، وقتی توانستید آن را به راحتی ببینید ثابت نگهش دارید. سپس چشم‌ها را کمی بالا ببرید ونگاهی به دورترین نقطه افق بیندازید. ۵ بار این عمل را تکرار کنید .چشمانتان را ببندید و استراحت کنید.

۷- چشمان‌تان را تا زمانی که احساس ناراحتی نکرده‌اید، محکم ببندید. این انقباض را برای ۳ ثانیه نگهدارید و سپس چشم‌ها را باز کنید. ۵ بار این تمرین پلک زدن را انجام دهید.

۸- برای آخرین حرکت، کف دست‌ها را به هم بمالید و به آرامی آن‌ها را بر روی چشمان بسته‌ی خود قرار دهید و تاریکی را تصور کنید که تیره و تیره‌تر می‌شود.
برای چند دقیقه استراحت کنید.
این یک روش ایده ال برای پایان دادن به تمرینات چشم است .
با کف دست ماساژ دادن نیز بسیار مفید است و اثر آرام بخشی بر روی سیستم عصبی چشم دارد.

حالا با چشم‌هایی جهان را می‌بینید که با چند دقیقه قبل خود فرق کرده است. دنیا آرام‌تر شده است!

با ۳ حرکت دردهای گردن را کیش ومات کنید.

مرکز تحقیقات ملی دانمارک، تحقیقی درباره دردهای مزمن گردن در محیط کار بر روی ۴۲ زن در سنین ۳۶ -۵۲ سال انجام داده و به این نتیجه رسیده است، که سه جلسه وزنه‌برداری در هفته به طور ۸۰ درصد دردهای گردن را در کمتر از ۳ ماه کاهش می‌دهد.

محققان بر این باورند که وزنه برداری( مخصوصا انجام این ۳ حرکتی که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد)، ممکن است به تولید عضله در بافت‌های آسیب دیده کمک کند.

برای انجام هر حرکت زانو را کمی خم کنید. از دو وزنه‌ی یک و نیم کیلویی استفاده کنید و این حرکات را یک روز در میان و هر بار ۸ الی ۱۲ مرتبه تکرار کنید.
 

SHOULDER SHRUGS
 

شانه‌هایتان را بالا بیندازید. بازوها را در دو طرف صاف نگهدارید و کف دست‌ها را رو به داخل حرکت دهید. حالا شانه‌هایتان را به سمت گوش‌ها رو به بالا بکشید، چند ثانیه در همان حالت نگهدارید و دوباره پایین بیاورید.
 

REVERSE FLIES
 

قفسه‌ی سینه را طوری که صورت به سمت زمین باشد، خم کنید. بازوها را به سمت پایین آویزان و کف دست‌ها به سمت داخل ببرید.

آرنج را کمی خم کنید و با فشار شانه، بازوها را به سمت طرفین وبه موازات زمین بالا ببرید. کمی مکث کنید و سپس پایین بیاورید.
 

UPRIGHT ROW
 

اسم آخرین تمرین شما پارو زدن ایستاده است. دست‌ها را بر روی ران بگذارید. حالا آرنج‌ها را خم کرده و وزنه‌ها را تا سطح ترقوه بالا ببرید. چند ثانیه مکث کنید و سپس پایین بیاورید.
 

منبع: رنگی رنگی 

درباره تار و تارنواز ايراني: من تارم را دو دستي تقديم آذربايجان مي‌كنم




ارشد تهماسبي تارنواز و آهنگساز توانمند، از جمله هنرمنداني است كه براي بحث ساز تار مي‌توان سراغ او را گرفت. او مطالعات گسترده‌يي در حيطه موسيقي دارد و تنها يك نوازنده و آهنگساز نيست. ارشد چندان مشكلي با ثبت تار به نام آذربايجان ندارد و سوالات ما در اين باره را به شيوه خاص و جذاب خودش پاسخ داده. متن زير گفتار ايشان با حذف پرسش‌هاست.
بايد از اين مساله عبور كرد كه تار ايراني است يا آذربايجاني. بايد از اين موضوع هم گذشت كه آذربايجان تا 180 سال پيش جزيي از ايران بوده و در دوران فتحعلي شاه واگذار شده است در نتيجه ما يك سرزمين پهناوري داشتيم به نام ايران. من اصلا نمي‌خواهم وارد اين بحث شوم. من مي‌گويم بياييد جست‌وجو كنيم كه نخستين ريسنده نخ چه كسي بوده! يا اولين سازنده‌ چرخ گاري! و اينها متعلق به چه سرزمين و ملتي بودند و در حال حاضر چه كساني يا چه قومي دارند مثلا از اين چرخ درست شده، بهره‌برداري مي‌كنند؟ چه كساني آن را به سرانجام رساندند، تكنولوژي آن را نظم دادند و نه تنها آن را به نام خود ثبت كردند، بلكه آن را صادر كردند؟ و از يافتن پاسخ اين پرسش‌ها به چه نتيجه‌يي مي‌رسيم؟ بيايد فرض كنيم صدها سال پيش ما چرخ گاري را درست كرديم. امروز چرخ و صنعتش متعلق به كيست؟ در حقيقت اروپا و امريكا هستند كه صنعت خودرو‌سازي را قبضه كرده و به جاهاي مختلف دنيا صادر مي‌كنند.

در طول تاريخ ما هيچ كاري براي تار نكرده‌ايم و سال‌هاي متمادي تار و تارنواز را تحقير كرده‌ايم. در دوره شاه تهماسب، هر موسيقيداني را مي‌گرفتند يا او را بر سر‌دار مي‌كردند يا دستش را قطع مي‌كردند. پسر شاه تهماسب اهل موسيقي بود و دو، سه تن از اساتيدش را ماه‌ها در خانه مخفي كرده بود تا كسي آنها را نكشد. شما از همين دوران بگيريد و بياييد تا برسيد به پيش از انقلاب و نسبت موسيقي و جامعه را بررسي كنيد. مثلا بحث گردهمايي‌ها، كنفرانس‌ها، سمينارها و... موسيقي در كجاي فرهنگ ما جاي دارد؟ هيچگاه موسيقي براي ما مهم نبوده است. حالا اين گناه به گردن ملت است يا متوليان؟ اين دو يك زنجيره به هم پيوسته است. اگر ما آنقدر متعصب بوديم كه نگذاشته‌ايم فرزندان‌مان به سراغ آموختن موسيقي و نواختن تار بروند پس حالا براي چه ناراحت هستيم كه آذربايجان تار را به نام خود ثبت كرده است؟! وقتي كار كردند، وقتي آموزش دادند، وقتي به هر دهاتي از آذربايجان كه بروي مي‌بيني ده‌ها نوازنده تار دارد كه بنده را توي جيب‌شان مي‌گذارند، پس طبيعي است كه تار را حق خود بدانند؟ من چرا بايد شاكي باشم؟ اگر بخواهم منصفانه قضاوت كنم، حق را به آنها مي‌دهم. آنها حق شان است كه تار را به نام خودشان ثبت كنند.

من معتقدم بايد با انصاف برخورد كرد. براي شما مثالي مي‌زنم؛ حدود سال 1304 در مصر يك كنگره موسيقي برگزار مي‌شود. از تمام ممالك عربي و حتي غير عربي، خاور شناسان و شرق شناسان در اين كنگره شركت كردند. ارل لانژه و حتي فكر كنم فارمر را هم دعوت كردند. هزينه بسياري مي‌كنند. شوراي مقام مي‌گذارند، شوراي نت نويسي و... اينها همه در كتاب «موسيقي فارابي» اثر دكتر مهدي بركشلي موجود است. به هر صورت آنها هم مسلمان بودند. در همان دوره مدرسه وزيري بودجه‌يي شبيه به اعانه از دولت دريافت مي‌كرد تا سرپا بماند. يكي از نمايندگان مجلس در نطق خود مي‌گويد كه پول‌هاي بي‌دليلي در ايران هزينه مي‌شود. يكي از آنها هزينه همين مدرسه وزيري است. «اين مقدار پولي كه مي‌دهيم مگر صرف چه چيزي مي‌شود؟ خيلي با صراحت به شما بگويم همه‌اش خرج تار مي‌شود. » و باعث مي‌شود همان يك مقدار بودجه‌ اين مدرسه هم قطع ‌شود. اين اتفاق همزمان با كنگره موسيقي مصر رخ مي‌دهد. اين بازتاب جامعه ما است، بازتاب رفتار ما و دولتمردان ما و كساني كه به هرچيزي اهميت مي‌دهند جز موسيقي. هيچ پديده فرهنگي و هنري‌اي در جهان نيست كه به اندازه موسيقي مهم باشد. يعني شما اگر بخواهيد پديده‌ها را حذف كنيد، موسيقي آخرين چيزي است كه مي‌توانيد آن را از جامعه حذف كنيد. هيچ هنري بدون همياري موسيقي نمي‌تواند سرپا بايستد. هيچ انساني نيست كه بدون موسيقي سر كند. از همان بدو تولد كه نوزاد دارد قاقو، قاقو مي‌كند، نواهايي از گلويش خارج مي‌شود كه موسيقي است. در هر مرحله‌يي از زندگي ما بيشترين فعاليت مان به موسيقي مربوط مي‌شود. حتي لحن گفتار ما. حتي در عزاداري‌ها موسيقي مهم‌ترين و تنها وسيله است. آفريقايي‌ها حتي وقتي مي‌خواهند اعتراض كنند، با موسيقي اين كار را مي‌كنند. مسيحيان با موسيقي و ادوات آن عبادت مي‌كنند. هر جاي دنيا شما با ساز يا ادوات موسيقي وارد اتوبوس شوي، اگر جاي نشستن نباشد به احترام تو از جاي بر مي‌خيزند. من نمي‌دانم در اين سرزمين چه اتفاقي افتاده كه ما و تنها ما با اين مهم‌ترين پديده روحي بشر چنين كرده‌ايم. بنابر اين من حاضرم دو دستي تارم را تقديم به آذربايجاني‌ها كنم و بگويم شما به اين ساز احترام گذاشته‌ايد و برايش ارزش قائليد و اين حق شماست. اگر مي‌خواهيد تار را به نام خودتان ثبت كنيد، اين كار را انجام بدهيد و اگر برايتان مقدور است كمي هم به موسيقي ما كمك كنيد!
ارشد تهماسبي
http://etemadnewspaper.ir

 دعوت از متقاضیان سفر به مریخ برای ثبت نام



شرکت "مارس وان" ثبت نام متقاضیان سفر به مریخ و اقامت در این سیاره را آغاز کرده است. قرار است نخستین گروه در سال ۲۰۲۳ عازم مریخ شود. بعد از آن هر دو سال یک بار گروهی جدید به جمع ساکنان زمینی مریخ افزوده خواهد شد.

شرکت هلندی "مارس وان" در پایگاه اینترنتی خود از متقاضیان سفر به مریخ دعوت به ثبت نام کرده است.

ثبت نام متقاضیان سفر به مریخ از سه‌شنبه (۸ ژانویه/ ۱۹ دی) آغاز شده است. "مارس وان" اعلام کرده که گزینش جهانی از میان داوطلبان برای انتخاب گروه اعزامی به مریخ از طریق برنامه‌های تلویزیونی در سال جاری (۲۰۱۳) انجام خواهد گرفت.

در اطلاعیه منتشره این شرکت آمده که این دعوت تنها متعلق به دانشمندان و خلبانان جنگی سابق نیست، بلکه هر کس که دست کم ۱۸ سال سن دارد می‌تواند در زمره نخستین ساکنان کوچگاه (کلونی) مریخ قرار گیرد.

در این اطلاعیه همچنین آمده است که مهم‌ترین ویژگی لازم داوطلبان سفر به مریخ، بهره هوشی قابل قبول، سلامت جسم و روان و وفاداری به این پروژه است. گروه منتخب باید پیش از اعزام یک دوره آموزشی ۸ ساله را با موفقیت از سر بگذراند.

این گروه در تمامی این ۸ سال تمرین‌ها و آموزش‌های لازم برای سکونت در مریخ را بر روی زمین خواهد دید.

اعزام نخستین گروه در سال ۲۰۲۳

شرکت "مارس وان" قصد دارد نخستین گروه مسافران مریخ را در سال ۲۰۲۳ میلادی راهی این سیاره کند. این شرکت این اقدام را اولین قدم برای تأسیس اقامت‌گاهی دائمی بر سیاره سرخ نامیده است.

تا سال ۲۰۲۲ چهل داوطلب در این پروژه همکاری خواهند کرد. اما سرانجام از میان آنها ۴ نفر انتخاب می‌شوند. تیمی که این ۴ نفر را انتخاب می‌کند، متشکل از فیزیک‌دان‌ها، زیست‌شناس‌ها، پزشکان و روانشناسان خواهد بود.

از آلمان گونتر رایتس (Günther Reitz)، همکار پیشین آژانس فضایی اروپا (ESA) در این تیم شرکت خواهد کرد.

گرارد ت هوفت (Gerard´ t Hooft)، برنده جایزه نوبل و کارشناس فیزیک کوانتوم هلند یکی از مشهورترین حامیان این پروژه است.

سفری‌ بی‌بازگشت

طبق پروژه سفر به مریخ یا "مارس وان"، در آوریل ۲۰۲۳ نخستین گروه چهارنفری راهی مریخ می‌شوند. این گروه دیگر به زمین باز نخواهد گشت.

تصمیم به عدم بازگشت این فضانوردان به دلیل صرفه‌جویی در هزینه‌های مالی اتخاذ شده است. پس از آن هر دو سال یک‌بار مسافران جدید راهی مریخ می‌شوند.

بانیان پروژه

شرکت "مارس وان" توسط باس لانس‌دورپ (Bas Lansdorp)، مهندس هلندی و آرنو ویلدرز ‌(Arno Wielders)، کارشناس فیزیک نجومی هلند بنیان‌گذاری شده است.

آنها می‌گویند، تدارکات فنی این مأموریت دست کم بر روی کاغذ به پایان رسیده است. برای هر یک از تجهیزات ضروری این سفر، از فضاپیما گرفته تا اقامت‌گاه‌ها با شرکتی مجرب در این زمینه تماس برقرار شده و تأیید‌های کتبی مربوط به انتقال تدارکات نیز تهیه شده‌‌اند.

قرار است در سال ۲۰۱۶ نخستین اقامت‌گاه (مخزن) بی‌سرنشین و تجهیزات مقدماتی احداث کلونی به مریخ منتقل شود.

در سال ۲۰۱۸ یک دستگاه مریخ‌نورد به مریخ اعزام خواهد شد. وظیفه این مریخ‌نورد پیدا کردن مکان مناسب برای احداث کلونی خواهد بود. تا سپتامبر سال ۲۰۲۲ باید این مراحل تکمیل شده باشد. تا آن زمان باید ۶ کپسول فضایی دیگر تمامی تجهیزات لازم را به منطقه مورد نظر منتقل کرده باشد.

از سال ۲۰۲۳ به بعد نیز عملیات توسعه کلونی ساکنان مریخ آغاز خواهد شد.

منتقدان پروژه

پروژه "مارس وان" نیز مانند پروژه‌های دیگر منتقدانی دارد. برخی این طرح را غیر واقع‌بینانه می‌نامند و می‌گویند، امکان شکست طرح چه به لحاظ مالی و چه از نظر زمانی وجود دارد.

باس لانس‌دورپ و آرنو ویلدرز، بانیان این پروژه نیز امکان شکست را از نظر دور نداشته‌اند. با این حال آنها معتقدند که پروژه اقامت در مریخ ارزش توجه و خطر کردن را دارد.

ویتامین دی و الزایمر

گزارشات جدیدی که در شماره 25 سپتامبر مجله نورولژی ارگان انجمن مفزواعصاب امریکا چاپ شده است حکایت از ان دارد که کمبود ویتامین دی باعث اختلال در قوای شعوری و تمرکز می شود.دیده شده که افراد با بیماری الزایمر میزان ویتامین دی کمتری دارند و افراد با ویتامین دی بیشتر در ازمونهای هوشی و قوای شعوری بهتر پاسخ می دهند.

دکتر سینتیا بالیون از مرکز تحقیقات اسیب شناسی و طب ملکولی از دانشگاه مک مستر  شهر هامیلتون در استان اونتاریوی کانادا می گوید گه دلایل کافی برای طرح رابطه بین میزان ویتامین دی بدن و نیز اختلال قوای شعوری وجود دارد.

وی که مسئول این طرح تحقیقاتی بوده است اضافه می کند که اینک مدارک علمی کافی وجود دارد که تحقیقات بیشتری برای یافتن اینکه ایا تجویز ویتامین دی به افرادی با اختلال حافظه   در جلوگیری و یا درمان کمک می کند انجام شود.

www.aan.com

تأملی در قدرت پنهان موسیقی


داگلاس فیلد - وارد بار که می‌شوی، صدای موسیقی بلند است. همه هد می‌زنند و پاها با ریتم خاصی به زمین می‌خورد. انگار این صدای آهنگین، هدایت مغز حاضرین را به دست گرفته و مجبورشان کرده که اینچنین همزمان عمل کنند و رفتارهای مشابهی را از خودشان بروز بدهند. اما چطور چنین چیزی ممکن است؟ آیا واقعاً این فرمان ناخودآگاه ذهنی‌ست که ما را به تحرک وامی‌دارد؟ یا پای فرآیند ذهنی پیچیده‌تری در کار است؟

 

آنِت شیرمر (Annette Schirmer)، روان‌شناسی است که می‌گوید این راز، پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. او که یافته‌هایش را روز گذشته در نشست اخیر انجمن عصب‌شناسی نیواورلئان ارائه کرد، اعتقاد دارد که صدای آهنگین، "نه‌تنها رفتار اعضای گروه را، بلکه فکرشان را هم هماهنگ می‌کند – یعنی فرآیندهای ذهنی تک‌تک افراد گروه، با هم هماهنگ می‌شود".

 

این یافته، قدرت آشنای موسیقی را که تاکنون به جریانات مغزیِ حاکم بر هیجانات و تحرکات‌مان محدود می‌شد، به محرکی برای جریانات مغزی حاکم بر ادراک حسی‌مان بسط می‌دهد. این کشف نشان می‌دهد که چرا صدای طبل، اعضای قبیله را متحد می‌کند و چرا نظامیان حین رژه، شیپور می‌زنند و به‌هنگام جنگ، از طبل استفاده می‌کنند. چرا موسیقی و اوراد محلی، باعث انسجام جشن‌ها و تشریفات قومی می‌شود و چرا لحن گفتارمان آهنگین است و بر هجاها و واژگان خاصی تأکید دارد، و اصلاً چرا می‌رقصیم.

 

شیرمر و دانشجویش نیکولاس اسکوفیر (Nicolas Escoffier) از دانشگاه سنگاپور، ابتدا یک مجموعه‌‌ عکس را با یک نمایشگر ویدیویی به داوطلبین پژوهش‌شان نشان دادند و از آن‌ها خواستند تا فوراً بگویند که کدام عکس‌ها وارونه‌اند. همچنان‌که داوطلبین مشغول تماشا بودند، ترکیبی از صداهای کوبه‌ای هم آهسته یک موسیقی چهارضرب را در پس‌زمینه پخش می‌کرد، که چهارمین ضربِ هر میزان، عمداً حذف شده بود.

 

نتایجْ حکایت از این داشت که وقتی یک عکس وارونه، هم‌زمان با همین ضربِ حذفی پیدا می‌شد، فردِ تحت آزمایش، آن را فوق‌العاده زودتر از وقتی می‌شناخت که در نبود موسیقی متن، با به‌شکلی غیرهماهنگ با وزن آن، ظاهر می‌شد. به عبارت دیگر، قدرت تصمیم‌گیری مغز، در حضور یک آهنگ موزون شتاب می‌گرفت و در لحظات به‌خصوصی، پیرو ضرب موسیقی متن، افزایش می‌یافت. از آنجاکه تأثیر موسیقی بر افزایش حساسیت شناختی افراد، در بخش غایبِ آن عیان می‌شد؛ نمی‌شود این تأثیر را ناشی از کیفیت صدای ساز دانست. در اینجا سطح عملکرد فرآیندهای ذهنی‌‌ست که باید به‌طریقی یک‌نواخت، و با چشم‌داشت ضرب بعدی، تقویت شده باشد.

 

آنِت شیرمر، روان‌شناس، اعتقاد دارد که صدای آهنگین، "نه‌تنها رفتار اعضای گروه، بلکه فکرشان را هم هماهنگ می‌کند – یعنی فرآیندهای ذهنی تک‌تک افراد گروه، با هم هماهنگ می‌شود".

این پژوهش‌گران، سپس برای درک نحوه تأثیر وزن موسیقی بر فعالیت الکتریکی مغز، الکترودهایی را به پوست سر داوطلبینْ متصل کردند. اسکن‌های EGG (یا همان برق‌نگاری مغز)، مجموع فعالیت الکتریکی هزاران سلول عصبی را در قشر مخی نشان می‌دهد. امواج الکتریکی مغز هم درست مثل جمعیتی که در اطراف زمین فوتبال نشسته‌اند، با فعالیت جمعی ِ سلول‌های عصبی در قشر مخی به وجود می‌آیند. اسکن‌ها نشان می‌داد که امواج مغزی داوطلبین، با وزن موسیقی متن هماهنگ‌اند. یعنی الگوی نوسان امواج مغز، با ریتم صدای محیطْ هم‌ارز است و قله این امواج، با قله موج صدای موسیقی، نسبت مشخصی دارد؛ به‌طوریکه فعالیت مغز، درست پیش از صدای هر ضرب، به اوج می‌رسد. به عبارت دیگر، صداهای آهنگین، امواج مغزی را «تراز» می‌کنند.

 

برق‌نگاری از مغز این داوطلبین، واقعیت شگفت‌انگیز دیگری را هم از تأثیر صداهای آهنگین بر عملکرد مغز نشان می‌داد. هر عاملی مثل تماشای یک تصویر یا شنیدن یک صدا که حواس‌مان را تحریک کند، موج مغزی مختصری را در بخش خاصی از قشر مخی آزاد می‌کند؛ درست مثل وقتی‌که در بازی فوتبال، یک گل به ثمر می‌رسد و موجی از شادی، استادیوم را فرامی‌گیرد. پژوهش‌گران متوجه شدند این موج مغزیِ برخاسته از مواجهات حسی ما که در پشت جمجمه، و بر فراز بخش پردازش داده‌های بیناییْ ظاهر می‌شود، با هر بار تماشای یک تصویر، تقویت می‌‌یابد. اما اگر این تصویر، درست هم‌ز‌مان با بخش حذف‌شده موسیقی ِ متن پیدا شود، واکنش الکتریکی ناشی از تماشای آن، بیشتر از وقتی خواهد بود که هماهنگ با موسیقی متن ظاهر نشود و یا اصلاً هیچ موسیقی متنی در کار نباشد. به عبارت دیگر، اگر ظهور تصویر، هماهنگ با اوج و فرود موسیقی متن باشد، پردازش داده‌های بینایی مغز، سریع‌تر خواهد بود.

 

همین بخش مغز، داده‌های بینایی‌مان را هم دریافت می‌کند و گام‌های اولیه فرآیند «دیدن» را نیز برمی‌دارد. همه این‌ها بدین‌معناست که درک ما از پدیدارهای جهانِ خارج، که اطلاعات‌اش از طریق چشمان‌مان به ذهن انتقال می‌یابد، تحت تأثیر وزن اصواتی که می‌شنویم هم هست! احتمال تشخیص محل دقیق جسمی که دقیقاً هم‌زمان با ضرب صدای زمینه در برابر چشم‌مان ظاهر می‌شود، بیشتر از وقتی‌ست که در نبودِ این هماهنگی، دیده شود. این‌گونه هدایت داده‌های بینایی توسط اوزان شنیداری، هیچ احتیاجی به تمرکز فرد شنونده بر ریتم صدا ندارد، چراکه تأثیرات این فرآیند، تقریباً در آنِ واحد اتفاق می‌افتد. شیرمر می‌گوید: "طی تنها چند میزان موسیقایی، امواج مغزی‌تان شروع به هماهنگی با آن می‌کنند".

 

روان‌شناس کانادایی، استیون پینکر (Steven Pinker)، موسیقی را به یک "دالان صوتی" تشبیه کرده بود که هیچگونه برتری خاصی را در فرآیند تکوین زیستی‌مان، برای ما به ارمغان نداشته است. ولی شیرمر احساس می‌کند که یافته‌هایش این تلقی را صحیح نمی‌دانند. او می‌گوید: "وزن صدا، تعاملات فی‌مابین ما را نه‌تنها در نحوه جنب و جوش‌مان، بلکه در نوع صحبت کردن و اندیشیدن‌مان هم تسهیل می‌کند. ریتم صدا، تعاملات انسان‌ها را با هماهنگ‌‌سازی امواج مغزی و تقویت عملکردمان در ادراک چیزی که فرد مقابل‌ درصدد بیان و انجام‌اش برآمده، شکل می‌بخشد".

 

به‌گفته شیرمر، وزن و آهنگ، چه در موسیقی جریان یابد و چه ظرف یک شعر باشد، پردازش «زبان» را تسهیل می‌کند. او که بنا دارد آزمایشات بیشتری را به‌منظور بررسی این مسأله به ثمر برساند، می‌افزاید: "وقتی مردم، هماهنگ با هم حرکت می‌کنند، احتمال این‌که جهان را هم هماهنگ با هم بفهمند، بیشتر است و لذا همین، قابلیت تعامل‌شان را با هم افزایش می‌دهد".

 

پانوشت:

داگلاس فیلد، نویسنده این مقاله، چهره بین‌المللی نام‌آشنایی در زمینه بررسی تعاملات سلول‌های گلیال و سلول‌های عصبی‌، نحوه تکوین مغز انسان، و همچنین مکانیسم سلولی ِ کارکرد حافظه است. او از اعضای هیئت تحریریه چندین مجله معروف حوزه عصب‌شناسی، نویسنده بالغ بر یکصد و پنجاه مقاله علمی، و همچنین کتاب The Other Brain نیز هست.

 

منبع: Scientific American

داگلاس فیلد (Douglas Field)
برگردان: 
احسان سنایی

درختان بلند جهان

 

 

پارک های ردوود (سرخ چوب) کالیفرنیا، کهن سال ترین و بلندترین درختان جهان را به نمایش می گذارند

درختان سکویا، سرخ چوب (Sequoia sempervirens) – که قدیمی ترین و بلندترین گونه های درختی بر روی زمین به شمار می روند – از ارزش بالایی در میان بسیاری از جاذبه های پارک های ملی و ایالتی ردوود در کالیفرنیا برخوردارند.

این زمین 157 کیلومتری که در ساحل اقیانوس آرام در شمال سانفراسیسکو واقع شده است، در سال 1968 به عنوان پارک ملی تعیین شد. و پارک های ایالتی دهه 1920 را نیز در بر می گیرد. این پارک ها جایگاه انبوهی از گونه ها– ازجمله شیر دریایی، عقاب گر و خرس های سیاه  است؛ اما ویژگی اصلی این مکان وجود جنگل ساحلی ردووود است، که درختان سکویای انبوه آن (که در میان عموم به "کهنسالان" مشهور است، قدمتی از 500 تا 2000 سال دارد. تا سپتامبر 2006،  بلند قامدترین درخت در این مجموعه پارک ها 115.5متر ارتفاع داشت.

جنگل ردوود از بقایای به جا مانده از درختانی است که برای 160 میلیون سال وجود داشته اند، بنا بر این، درختان سرخ چوب به جا مانده امروز از تیره درختانی هستند که در عصر دایناسورها وجود داشتند. در 1980، این پارک ها از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) به عنوان مکان میراث جهانی تعیین گشتند.

 

SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

2SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

3SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

4SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

5SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

6SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

7SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

8SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

9SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

10SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

11SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

12SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

13SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

14SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 


 

 

15SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

 Kurt Wenner هنرمندی است که این آثار را خلق کرده است.  


 

۱۵ راه برای اینکه زندگی کنید، نه اینکه فقط وجود داشته باشید!


 

 

جک لندن گفته است، «درست‌ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن.» خیلی وقت‌ها اجازه می‌دهیم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد، هرچه که برایمان پیش می‌آورد را می‌پذیریم و امروزمان تفاوتی با دیروزمان ندارد. این نسبتاً طبیعی و راحت به نظر می‌رسد، به جز آن ندای همیشگی در مغزتان که می‌گوید، «وقتش رسیده کمی تغییر ایجاد کنی.»

برای آندسته از شما که دوست دارید از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنید، در زیر ۱۵ پیشنهاد ساده آورده‌ایم که کمکتان می‌کند استفاده بیشتری از زندگیتان ببرید -- زندگی را با تمام وجود تجربه کنید و از آن لذت ببرید.
 


قدردان آدم‌ها و چیزهای خوب در زندگیتان باشید -- گاهی  اوقات کارهایی که دیگران برایمان می‌کنند را نمی‌بینیم تا وقتیکه دیگر آن کارها را برایمان انجام نمی‌دهند. نباید اینطور باشید. برای چیزهایی که دارید، کسانی که دوستتان دارند و مراقبتان هستند، قدرشناس باشید. تازمانیکه روزی برسد که دیگر پیشتان نباشند، نمی‌فهمید که چه ارزشی برایتان دارند. از اطرافیانتان قدردانی کنید و خیلی زود خواهید دید که افراد بیشتری دورتان را می‌گیرند. قدردان زندگی باشید و خیلی زود متوجه می‌شوید که چیزهای بیشتری برای زندگی کردن در اختیار دارید. 
 


حرف‌های منفی دیگران را نادیده بگیرید -- اگر به دیگران اجازه دهید بیشتر از اینکه بازده‌ای به زندگیتان بدهند، از آن کسر کنند، تعادل زندگیتان بر هم خورده و بدون اینکه بفهمید اسیر منفی‌بافی خواهید شد. نظرات بی‌فایده و آزاردهنده دیگران را نادیده بگیرید. هیچکس حق قضاوت کردن درمورد شما را ندارد. ممکن است داستان زندگیتان را شنیده باشند اما مطمئناً نمی‌توانند حس و حالتان را درک کنند. شما هیچ کنترلی روی حرف‌های دیگران ندارید؛ اما کنترل اینکه به آنها اجازه بدهید این حرفها را به شما بزنند یا نه دست خودتان است. شما می‌توانید حرف‌های مسموم آنها را رد کنید تا به قلب و فکرتان آسیب نرسانند.
 


کسانیکه اذیتتان کرده‌اند را ببخشید -- اینکه دیگران را ببخشید به این معنی نیست که باز به آنها اعتماد کنید. فقط نباید وقتتان را برای متنفر شدن از کسانی که اذیتتان کرده‌اند تلف کنید چون باید حسابی مشغول دوست داشتن کسانی باشید که دوستتان دارند. اولین کسی که عذرخواهی می‌کند همیشه شجاع‌ترین است. و اولین کسی که می‌بخشد قوی‌ترین است. اولین کسی که می‌گذرد و از ناملایمات عبور می‌کند، شادترین است. پس شجاع باشید، قوی باشید و شاد. آزاد زندگی کنید.
 


همان کسی باشید که واقعاً هستید -- اگر آنقدر خوش‌شانس باشید که چیزی داشته باشید که شما را از دیگران متمایز کند، به هیچ وجه آن را تغییر ندهید. خاص بودن باارزش است. در این دنیای دیوانه که سعی دارد شما را مثل بقیه کند، جرات این را پیدا کنید که خودِ فوق‌العاده‌تان باشید. و اگر بخاطر متفاوت بودن بقیه به شما خندیدند، شما هم بخاطر یکسان بودن به آنها بخندید. تنها ایستادن جرات زیادی می‌خواهد اما ارزشش را دارد. اینکه خودتان باشید بسیار ارزشمند است!
 


به ندای درونیتان گوش دهید -- زندگی یا سفری پرمخاطره است یا هیچ چیز نیست. هیچوقت نمی‌توانیم با ادامه کارهایی که همیشه می‌کنیم، به چیزی تبدیل شویم که می‌خواهیم. تصمیم بگیرید که به ندای درونیتان گوش دهید نه نقطه‌نظرات بقیه آدمها. همان کاری را بکنید که ته قلبتان مطمئن هستید درست است. راه، راه خودتان است. ممکن است بقیه در این مسیر با شما همراه شوند اما هیچکس نمی‌تواند این راه را بجای شما بپیماید. و یادتان نرود که قدردان همه روزهای زندگیتان باشید. روزهای خوب شما را غرق در خوشبختی می‌کنند و روزهای بد تجربه‌تان را بالا می‌برند و بدترین روزها بهترین درس‌ها را به شما می‌دهند. 
 


به استقبال تغییر بروید و از هرچه زندگی برایتان پیش می‌آورد لذت ببرید -- سخت‌ترین قسمت رشد کردن این است که چیزهایی که به آن عادت کرده‌اید را کنار بگذارید و با چیزهایی جلو روید که برایتان جدید است. بعضی‌وقت‌ها باید دست از نگران بودن، تعجب کردن، شک کردن بردارید و ایمان داشته باشید که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. به سردرگمی‌هایتان بخندید، هوشیارانه در زمان حال زندگی کنید و از هر چه که زندگی برایتان پیش می‌آورد لذت ببرید. شاید آخر کار به آنجایی نرسید که ابتدا قصد داشتید، اما به همان جایی خواهید رسید که باید می رسیدید.
 


روابطتان را هوشمندانه انتخاب کنید -- بهترین روابط فقط زمان‌هایی نیست که اوقات خوشی را می‌گذرانید، موانع و مشکلاتی که با هم روبه‌رو می‌شوید و این واقعیت که آخر همه آنها باز هم بگویید، «دوستت دارم» هم اهمیت دارد. و دوست داشتن کسی به این نیست که هر روز به او بگویید دوستت دارم، باید هر روز به هر طریقی که می‌توانید آن را به او نشان دهید. روابط باید عاقلانه انتخاب شوند. برای عشق ورزیدن عجله نکنید. آنقدر صبر کنید تا بالاخره عشقتان را پیدا کنید. اجازه ندهید تنهایی شما را به آغوش کسی بیندازد که می‌دانید به شما تعلق ندارد. زمانی عاشق شوید که آمادگی آن را داشته باشید، نه وقتی که تنها هستید. یک رابطه خوب ارزش صبر کردن را دارد.
 


کسانی که دوستتان دارند را بشناسید -- به‌یادماندنی‌ترین افراد زندگی شما کسانی خواهند بود که زمانی دوستتان داشته‌اند که چندان دوست‌داشتنی نبوده‌اید. به این افراد در زندیگیتان خوب دقت کنید و شما هم دوستشان داشته باشید، حتی وقتی چندان دوست‌داشتنی رفتار نمی‌کنند. 
 


خودتان را هم دوست داشته باشید -- اگر می‌توانید بچه‌ها را با وجود شلوغی‌هایی که می‌کنند دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید مادرتان را باوجود غرغرهایی که می‌کند دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید خواهر و برادرتان را بااینکه هیچوقت به حرفتان گوش نمی‌دهد دوست داشته باشید؛ اگر می‌توانید دوستتان را بااینکه فراموش می‌کند چیزهایی که قرض گرفته را پس بدهد دوست داشته باشید؛ در این صورت می‌دانید چطور می‌توان آدم‌هایی که کامل نیستند را دوست داشت. پس مطمئناً می‌توانید خودتان را هم دوست بدارید.
 


کارهای بکنید که در آینده از خودتان متشکر باشید -- کارهایی که هر روز انجام می‌دهید مهمتر از کارهایی است که هرازگاهی انجام می‌دهید. آنچه امروز انجام می‌دهید مهم است چون یک روز از زندگیتان را به ازای آن می‌دهید. سعی کنید کاری باشد که ارزش آن را داشته باشد.
 


بخاطر همه مشکلاتی که ندارید، متشکر باشید -- پولدار شدن دو صورت دارد: اینکه هر چه بخواهید داشته باشید و دیگری اینکه به آنچه که دارید راضی باشید. همین حالا قدردان همه چیز باشید و مطمئن باشید که با این روش از هر لحظه از زندگیتان لذت خواهید برد. خوشبختی زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن درمورد مشکلاتی که داریم برداریم و بخاطر همه مشکلاتی که نداریم شکرگزار باشیم. و به خاطر داشته باشید، برای به دست آوردن روزهای خوب، باید با روزهای بد زندگی بجنگید.
 


برای تفریح کردن وقت کافی بگذارید -- گاهی اوقات لازم است که چند قدم عقب بروید تا به همه چیز خوب نگاه کنید. هیچوقت نگذارید زندگیتان آنقدر با کار مشغول شود، ذهنتان آنقدر درگیر نگرانی شود، قلبتان آنقدر انباشته از ناراحتی‌ها و کینه‌های قدیمی شود که هیچ جایی برای تفریح کردن و لذت بردن نداشته باشید.
 


از کوچکترین چیزهای زندگی لذت ببرید -- بهترین چیزهای زندگی رایگان هستند. می‌توانید از ساده‌ترین لجظات زندگی نهایت لذت و شادی را ببرید. تماشای غروب آفتاب یا وقت گذراندن با یکی از اعضای خانواده و هزاران لذت کوچک دیگر رایگان در اختیار شماست. از آنها لذت ببرید چون ممکن است یک روز که به عقب نگاه کنید متوجه شوید که چیزهای بزرگی بوده‌اند.
 


این واقعیت را بپذیرید که گذشته امروز نیست -- اجازه ندهید گذشته حال و آینده شما را بدزدد. شاید به کارهایی که در گذشته کردید مفتخر نباشید اما اشکالی ندارد. گذشته گذشته است و قابل تغییر، قابل فراموشی یا پاک کردن از زندگیتان نیست. فقط باید آن را قبول کرد. همه ما دچار اشتباه می‌شویم، همه ما دچار مشکل می‌شویم و گاهی افسوس اتفاقات مختلف در گذشته‌مان را می‌خوریم. اما شما اشتباهاتتان نیستید، مشکلاتتان هم نیستید، و الان با قدرت شکل دادن به زمان حال و آینده‌تان اینجایید.
 


زمانی که باید بگذرید -- همیشه موضوع ترمیم چیزی که شکسته است نیست. بعضی روابط و موقعیت‌ها قابل ترمیم نیستند. اگر بخواهید به زور آنها را به هم بچسبانید، همه چیز فقط بدتر خواهد شد. گاهی‌اوقات باید از نو شروع کنید و چیزی بهتر بسازید. قدرت نه فقط در توانایی ادامه دادن بلکه در توانایی شروع دوباره با لبخندی روی لب‌ و عشقی در دل پدیدار می‌شود.

منبع:سالی جون

ایا اروهای ضدفشارخون خطر الزایمر را کمتر می کنند؟

تحقیقی که اخیرا منتشر شده نشان می دهد که افرادی که داروهای ضد فشار خون مانند ایندرال-اتنولول -متورل و سایر بتا  بلوکر ها را دریافت می کنند کمتر به تغییراتی در نسج مغزی خود که مقدمه ابتلای به الزایمر است مبتلا می شوند این مطالعه به تفضیل در شصت و پنجمین کنگره سالانه مغزواعصاب امریکا در مارس 2013 در سان دیه گو امریکا مطرح خواهد شد.برای این مطالعه تعداد 774 مرد امریکایی-ژاپنی در یک پروژه سالمندی هونولولو-اسیایی مورد بررسی قرار گرفته و پس از مرگ کالبدشکافی شدند وتعداد 619 نفر از انها فشار خون بالا داشته و یا داروهای ضد فشار خون بالا می گرفتند.ازمیان انهایی که درمان شدند (حدود350نفر)تعداد 15 درصد تنها داوهای بتابلوکر و تعداد 18 درصد بتابلوکر ونیز داروهای دیگر ضد فشار خون بالا می گرفتند و بقیه سایر داروهای ضد فشار خون بالا را دریافت می کردند.مطالعه نشان می داد که تمامی داروهای ضد فشار خون بالا از عدم دریافت داروبهتر بودند اما دریافت کنندگان بتا بلوکرها تغیرات مغزی کمتری نسبت به انهایی که دارویی برای درمان فشار خون بالای خود دریافت نمی کردند و یا انکه داروهای دیگری دریافت میکردند در مغز خود داشتند.مغز کسانی که بتابلوکر همراه با داروی دیگری برای درمان دریافت می کردند تغییرات بینابینی نشان می داد.

این تغییرات شامل دو گروه یافته است یکی انچه مربوط به الزایمر است و دیگری انچه که تغییرات مربوط به ایسکمی متعدد ریز که میکروانفارکت نامیده می شود.سالمندانی که داروهای بتابلوکرویا بتابلوکر وسایر داروهای ضد فشار خون را می گرفتند بطور محسوسی تغییرات جمع شدن و کوچک شدن کمتری در مغز خود داشتند.

دکتر لون وایت محقق ارشد این پروژه از بخش پاسیفیک دانشگاه هونولولو می گوید از انجایی که با پیر تر شدن جمعیت امار الزایمری ها افزایش خواهد یافت لذا یافتن راه حل هایی برای تشخیص و درمان این بیماری اهمیت بسزایی دارد و کشف تاثیر بتابلوکرها در این زمینه باتوجه به انکه داروهای پرمصرفی در درمان فشار خون بالا به شمار می روند هیجان انگیز و امیدوارکننده است.

American Academy of Neurology (R)


فهرست 100 شخصیت برتر جهانی مشخص شد فارن پالیسی در مشت اقتصاد دانان

  •   


  • هرساله پس از پایان سال میلادی طبق سنت سالیان دور مجله‌های معتبر اقتصادی و سیاسی و حتی هنری اقدام به انتشار فهرست صد شخصیت برجسته در رشته‌های مورد نظر خود می‌کنند. در این میان مجله معتبر فارن پالیسی جزو معدود مجلاتی است که این لیست را با رای خوانندگان انتخاب می‌کند. از همین‌رو شاید لیست این مجله نسبت به دیگر مجله‌ها از جمله مجله تایم که کارشناسان و تحریریه در انتخاب آن‌ها دخیل است بسیار مهم‌تر باشد. در لیست امسال فارن پالیسی نکته قابل توجه قرار گرفتن نام 15 نفر اقتصاددان، شش کارآفرین و پنج مدیر ارشد و همچنین پنج مدیر ارشد بانک‌های مرکزی کشورهای مختلف بود که تقریبا 30درصد این فهرست را شامل می‌شد. این آمار نسبت به سال قبل صددرصد رشد داشت که نشان از توجه خوانندگان این مجله به اقتصاد و نظریات و عملکرد فعالان حوزه اقتصادی دارد. در این گزارش تعدادی از اقتصاددان که از طرف مردم در لیست صد شخصیت برجسته مجله فارن پالیسی منتشر شده بررسی می‌شود و به رتبه آن‌ها هم در ابتدا اشاره می‌شود. 
    نارایانا کوشرلاکوتا (رتبه 10): این‌که بیکاری در آمریکا به رقم زیر پنج درصد برسد شاید بسیار آرمانگرایانه باشد ولی لاکوتا که اقتصاددانی از میناپولیس است از مدافعان سرسخت پایین نگه داشتن نرخ بهره برای ایجاد شغل‌های بیشتر و کاهش نرخ بیکاری در آمریکاست. وی می‌گوید با افزایش کمک‌ها و مساعده‌های مالی می‌توان قیمت‌ها را ثابت نگاه داشت و کارآفرینان بیشتری را تشویق به ایجاد شغل‌های جدید کرد. 

    اسکات سامنرر (تبه 15): این اقتصاددان ماساچوستی توانست با پیگیری مداوم و هشدارهای مکرر خود در وب‌سایت معروف خود به نام (TheMoneyIllusion) حتی بن برنانک رییس فدرال ریزرو را هم به تمجید وا دارد. نظرات اقتصادی وی که تولید ناخالص اسمی نام گرفته، اشاره به این داردکه سیاست‌های فدرال ریزرو باید به جای نرخ تورم بر رشد اقتصادی تمرکز داشته باشد. همچنین وی در دیداری که با نمایندگان کنگره و سنا داشت با انتقاد از عملکرد هر دو حزب بر سیاست ایجاد تحرک شغلی تاکید کرد . 
    اد مورس (رتبه 23): این اقتصاددان نیویورکی که در حال حاضر در گروه مالی سیتی‌گروپ مشغول به کار است در ماه مارچ سال گذشته گزارش 90صفحه‌ای را منتشر کرد که جنجال بزرگی در رسانه‌های آمریکا به پا کرد. در این گزارش وی و همکاران او با اشاره به تلاش کانادا و مکزیک برای تولید انرژی از کف آب‌های عمیق کانادا و ماسه‌های نفتی و همچنین پوکه‌های معدنی به استقلال رسیدن این کشورها تا سال 2020 در تامین انرژی و عدم نیاز واردات نفت از آمریکا خبر داد. این گزارش تاثیر شگرفی بر مناظرات انتخاباتی ریاست‌جمهوری در سال 2012 داشت و هر دو حزب را وادار به تغییر استراتژی در زمینه آینده صادرات انرژی کرد به طوری که در گزارش‌های کمپین میت رامنی هشت بار به این گزارش اشاره شده بود. 

    توماس پیکتی، امانوئل سائز (رتبه 24): این دو نفر با تحلیل‌های خود جنبشی در آمریکا به وجود آورده‌اند که تا حال حاضر هم با شنیدن اخبار آن لرزه بر اندام سرمایه‌داران آمریکایی افتاده است. آنان اولین نفراتی بودند که توجه مردم را به یک‌درصد مرفه آمریکا جلب کردند. با بررسی بیشتر این اقتصاد‌دانان به این نتیجه رسیدند که با این‌که 38‌درصد دارایی‌های ایالات متحده در دست این افراد است ولی تنها 9درصد آنان مالیات می‌پردازند. پیکتی از مدرسه اقتصاد پاریس و سائز از دانشگاه برکلی کالیفرنیا این موضوع را پیگیری کردند و به این نتیجه رسیدند در دهه اول قرن 21 سطح نابرابری در آمریکا به بالاترین میزان خود رسیده و به قول پیکتی کاملا دیوانه‌کننده است. 

    ویلم بویتر (رتبه 29): او در هلند زاده شده است ولی در حال حاضر که اقتصاددان ارشد سیتی‌گروپ است کاملا خوی متکبرانه انگلیسی به خود گرفته است وی در آخرین مصاحبه خود با روزنامه وال‌استریت ژورنال گفته بود: دوست دارم حرف‌هایی بزنم که دیگران سر تعظیم در مقابلم فرود آورند. اما قرار گرفتن وی در این لیست به دلیل پیش‌بینی درست وی از بحران مالی یونان است و از کمک اجباری اتحادیه اروپا به این کشور که البته وی از مخالفان سرسخت آن بود. 


    پاول کروگمن (رتبه34): او مخالف سرسخت ریاضت‌های اقتصادی است. در سال گذشته وی با سفر به 25 کشور دنیا بارها علیه ریاضت اقتصادی صحبت کرد. به نظر وی رکود کنونی در آمریکا نتیجه تنبلی مردم آمریکاست. این اقتصاددان برنده نوبل و اهل نیوجرسی، با وسواس بسیار سیاست‌های ریاضتی کاخ سفید را نکوهش می‌کند و راه‌حل او برای خروج از بحران بسیار ساده است. او می‌گوید به اقتصاد پول تزریق کنید و با سرعت هرچه بیشتر این کار را بکنید. وی در حال حاضر به قهرمان لیبرال‌ها و دشمن اصلی جمهوری‌خواهان تبدیل شده و پیش‌بینی می‌شود با انتشار کتاب «همین حالا به رکود پایان دهید» در سال 2013 هم بسیار خبرساز باشد. 

    نوریل روبینی (رتبه 35): در بنگاه‌های مالی نیویورک کمتر کسی است که آوازه این اقتصاددان را نشنیده باشد وی در سال 2005 هشداری در مورد حباب ایجادشده در بازار مسکن اعلام کرد که سه سال بعد همین پیش‌بینی باعث یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های اقتصادی آمریکا و البته جهان شد. زمانی که کارشناسان زیان بانک‌ها را چندصد‌میلیارد اعلام می‌کردند وی ضرر آن‌ها را بیشتر از دوهزار‌میلیارد اعلام کرد. وی در آخرین گفت‌وگو با فایننشال پرس که به وی لقب دکتر رستاخیز را داده، گفته بود: بحران تمام نشده، ما فقط به مرحله دیگری قدم گذاشته‌ایم. 

    مارتین فلدشتاین (رتبه52): کمتر اقتصاددانی را می‌یابید که دانشگاه هاروارد را رها کند و به کمبریج در ماساچوست برود ولی فلدشتاین نه تنها به هاروارد پشت کرد بلکه باعث شد با اظهارنظرهای خود اعتبار بی‌سابقه‌ای به دانشگاه کمبریج بدهد. وی روزی گفت: در صورت پذیرفتن پول واحد دیری نمی‌گذرد که دولت‌ها باید در مقابل بروز بی‌ثباتی‌ها هزینه‌های هنگفتی بدهند یا رو به فروپاشی می‌روند. اتفاقی که در اتحادیه اروپا در حال اتفاق است و وی در آخرین مصاحبه خود گفته بود: کاملا قابل پیش‌بینی بود هرچند 20سال از نوشتن مقاله من می‌گذرد. 

    پل رومر (رتبه 65): کمتر اقتصاددان نیویورکی را پیدا می‌کنید که به دلیل رویا‌پردازی موفق به دریافت جایزه‌های بی‌شمار شده باشد ولی رومر به سبب رویا‌پردازی‌های بزرگ در مورد بنیان‌گذاری شهرهای نوین، پروژه‌ای که از سال 2009 روی آن کار می‌کند توانسته شهرت بسیاری کسب کند. وی از مناطق آزاد تجاری در شهر و کشورها حمایت می‌کند که سرمایه‌گذاران خارجی بتوانند به راحتی در آن به ساخت‌وساز و تجارت بپردازند. طرح وی (شهرهای صاحب منشور) نام گرفته است. 

    راگورام راجان (رتبه 80): اقتصاددان هندی که تا چند وقت پیش در آمریکا ساکن بود و در سال 2005 همراه با مشاوران خود بحران‌های کشورهای غربی را که از (خط استاندارد کینزی) پیروی می‌کردند، پیش‌بینی کرده بود به تازگی سمت مشاور ارشد اقتصادی وزارت امور مالی هند را بر عهده گرفته و توانسته در همین مدت کوتاه اقتصاد هند را از دست تصمیم‌های سیاسی دولتمردانش خارج کند. وی معتقد است هند از اصلاحات اقتصادی دهه 90میلادی فاصله گرفته و سیاستمداران با بی‌توجهی بودجه دولتی را صرف نفوذهای سیاسی خود کرده‌اند. امری که از وقت انتصاب وی به شدت با آن مبارزه کرده است. 
  • دومان سهند
  • http://www.baharnewspaper.com

نشانه‌ای از رشدیافتگی جامعه ایران



  • چند روز پیش ای‌میلی دریافت کردم با عنوان «منشور اخلاقی ایرانیان». شاید شما نیز این منشور را دیده باشید. در مقدمه این منشور آمده است: «هدف ما فارغ از مسائل سیاسی و اقتصادی فقط و فقط به منظور ارتقای سطح فرهنگی جامعه و رساندن این سطح به آنجا است که شایسته ایران و ایرانی باشد.» در این منشور 30 مورد درباره اخلاق شهروندی و رعایت آن از سوی افراد ذکر شده است که واقعا جای تامل و تحسین دارد. البته این تنها موردی نیست که با آن مواجه بوده‌ام، به‌ویژه در یکی، دو سال اخیر متعدد در شبکه‌های اجتماعی یا از طریق ای‌میل، مواردی از نوع‌دوستی و تاکید برخلاف شهروندی و مسئولیت اجتماعی افراد در برابر یکدیگر و به‌ویژه اقشار آسیب‌پذیر انتشار یافته است و از طریق آن افراد، دعوت شده‌اند تا فردی یا گروهی همدیگر را به نیکویی و امر خیر و کمک به همنوعان سفارش کنند. بعضا نیز در سال گذشته فعالیت‌هایی را در برخی از مناطق شهر شاهد بودیم که عده‌ای برای کمک به کودکان کار و خیابان فراخوان دادند و با پاک کردن شیشه اتومبیل‌ها و کارهای معمولی که این کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست یا متعلق به خانواده‌های نیازمند انجام می‌دهند برای این قشر شدیدا آسیب‌پذیر اعانه جمع‌آوری کنند. همچنین در زلزله بم یا آذربایجان فعالیت افراد در شبکه‌های مجازی یا واقعی را که به کمک هموطنان خود شتافتند یا فراخوان برای کمک‌های مردمی دادند، شاهد بودیم که متاسفانه با آن برخورد امنیتی شد. البته شاید این کار خیلی نتواند در حل مشکل اساسی کودکان یا زلزله‌زدگان و سایر اقشار آسیب‌پذیر موثر افتد اما بیشتر از همه، این کار مسئولیت‌های بزرگ ما را در برابر جامعه‌مان یادآوری می‌کند و جامعه را از رواج فردگرایی افراطی و بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت همنوعان برحذر می‌دارد. متاسفانه جامعه امروز ما درگیر مشکلات بزرگی است و شکاف‌های عظیمی در آن ایجاد شده است. دروغ، دزدی فساد و سوءمدیریت، بی‌اعتمادی گسترده‌ای را در میان افراد دامن زده است. بیم آن می‌رود که جامعه از درون دچار اضمحلال و ازهم‌گسیختگی شود. از خیلی‌ها که می‌پرسی چرا خلاف می‌کنید؟ چرا در معامله دروغ می‌گویید؟ چرا به یکدیگر خیانت می‌کنید و رعایت همدیگر را نمی‌کنید؟ چرا با اتومبیل خود در خیابان مثل بیگانگان با همنوعان رفتار می‌کنید و حق تقدم دیگران را رعایت نمی‌کنید؟ و چرا و چرا، پاسخ می‌شنوی که همه این جوری‌اند. اگر این کار را نکنیم کلاهمان پس معرکه است. امروز اگر رشوه ندهی کارت جلو نمی‌رود. امروز اگر ریاکاری نکنی باختی. امروز اگر دروغ نگویی چیزی گیرت نمی‌آید. با این توجیهات، فساد و تباهی همه‌گیر می‌شود و افراد به سمت یک فردگرایی افراطی کشیده می‌شوند که چیزی جز بدتر شدن وضع دربر ندارد. از این‌که مسبب این وضع چه کسی است، می‌گذریم و می‌پرسیم به هر دلیل داخلی یا خارجی ما به اینجا رسیده‌ایم. آیا در قبال آن مسئولیتی نداریم و کاری نمی‌توانیم بکنیم؟ به نظرم، مشکل اصلی از آنجا آغاز شد که عده‌ای خود را مسئول همه چیز و همه‌کس شناختند و بقیه مردم را یا از احساس مسئولیت در قبال جامعه‌شان باز داشتند یا خود مردم دیگر احساس مسئولیت خود را از دست دادند. اگر این طور باشد که هست، راه برون‌رفت از این وضعیت نیز آن است که دوباره افراد، تک‌تک یا به صورت گروهی، در قبال جامعه خود احساس مسئولیت کنند. خوشبختانه تاکید بر اخلاق اجتماعی و شهروندی در شبکه‌های اجتماعی یکی از علایم مثبت است که این روزها در میان به‌ویژه جوانان جریان می‌یابد و می‌تواند شروع خوبی برای برون‌رفت از این وضعیت ایجاد کند. البته باید توجه داشت که اولا هنوز این اقدامات، فراگیر نیست و نباید جوگیر شد. دوم این‌که محدودیت‌های گسترده‌ای برای شبکه‌های اجتماعی در کشور وجود دارد و متاسفانه این شبکه‌ها تهدید به حساب می‌آیند و نه فرصت. بنابراین امکان ارتباط گسترده این شبکه‌ها با مخاطبان بیشتر فراهم نیست. سوم این‌که هر روز فضای روانی جامعه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بحرانی‌تر می‌شود و انگیزه‌ها به ضد انگیزه تبدیل می‌شوند. با این وصف، ظاهرا این نوع اقدامات، شنا کردن در خلاف مسیر رودخانه‌ای خروشان است که مقاومت‌ها را در هم می‌شکند. دقیقا ارزش این نوع کارها به همین است که در چنین فضایی که به‌قول شاعر «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل»، چنین جلوه‌هایی از احساس مسئولیت جریان دارد. درست است که از نظرگاه جامعه‌شناختی ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا فساد همه‌گیر شود اما همین اقدامات ولو اندک، نشانه‌های امیدوارکننده‌ای است که باید استمرار یابد و حتما به نتیجه می‌رسد. اگر این اندیشه عمومیت پیدا کند که لااقل خود من می‌توانم با عدم توجیه شرایط فساد، خودم را از این گردونه خارج کنم تغییر ایجاد خواهد شد. البته سفارش یکدیگر به معروف و ایجاد شبکه‌های اجتماعی برای گسترش اخلاق شهروندی تاثیری صدچندان دارد. امید که متولیان جامعه و کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه موجب لختی و سستی آحاد مردم در برابر مسئولیت‌های اجتماعی‌شان شده‌اند، این مهم را فهم کنند و به‌جای آن‌که مانع فعالیت‌های این‌گونه شبکه‌های خودجوش اجتماعی برای اصلاح جامعه بشوند و با زدن انگ‌های متعدد به فعالان اجتماعی موجب کند شدن حرکت آنان شوند، به خود بیایند و این جلوه‌های زیبای انسانی و اخلاقی را که جوشیده از فطرت پاک الهی جوانان عزیز این مرز و بوم است در رسالتشان مدد رسانند. چرا از سایه خود نیز می‌ترسیم و حاضر نیستیم کمی از بار مشکلات و مسئولیت‌های اجتماعی بر دوش خود کم کنیم و به فراخوان جوانان برای پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی عکس‌العمل مثبت نشان دهیم؟ 
  • سعید معیدفر
  • http://www.baharnewspaper.com

دو درس از انقلاب مصر


 


مردم مصر بار دیگر به پای صندوقهای رأی رفتند، تا با رأی خود تکلیف پیش نویس قانون اساسی را روشن سازند. از کناره گیری حسنی مبارک در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ تا امروز، مصریها چهار بار در انتخابات سراسری شرکت کرده اند. این انتخابات عبارتند از همه پرسی متمم قانون اساسی، انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوری و همه پرسی اخیر در مورد پیش نویس قانون اساسی.

از ابتدا، این رأی گیریها با تنشها، برخوردها، تهدیدها، برکناریها، تظاهرات، بازداشتها و حتی تلفات جانی همراه بوده است اما تا به امروز مشخص نشده است که مصر به سوی حکومتی دموکراتیک می رود یا یک جمهوری اسلامی تمام عیار.

بر اساس آمار و ارقام اعلام شده، در این رفراندوم حدود ۳۲ درصد مردم شرکت کرده اند. از مجموع این ۳۲ درصد شرکت کننده، ۶۳ درصد به این پیش نویس قانون اساسی رأی موافق، و ۳۷ درصد رأی مخالف داده اند. 

رفراندوم هایی که در مورد پیش نویس قانون اساسی یک کشور است عموماً باید با مشارکت درصد بالایی از جمعیت کشور و موافقت یا مخالفت اکثریت قریب به اتفاق رأی دهندگان همراه باشد تا نتیجه این اجماع ملی، متضمن حقانیت و یا مشروعیت سند مهم قانون اساسی آن کشور باشد.

۲۲ ماه از آغاز تحولات و انقلاب مصر می گذرد. این دوره دربرگیرنده درسهای مهمی برای دانشجویان، دانش پژوهان، سیاستمداران و تمام جنبشهایی است که خواستار گذار به دموکراسی هستند.

نخستین درس این تجربه تاریخی این است که عجله برای برگزاری انتخابات می تواند هم روند دموکراتیک را خدشه دار کند و هم ماهیت دموکراسی را به شدت تضعیف و یا به طور جدی تهدید کند. از جمله شرایط اولیه لازم برای برگزاری یک انتخابات آزاد، منصفانه وسالم، وجود تشکلها و احزاب سیاسی فعال و همچنین مباحثات و گفتگو در سطح ملی است. انتخابات عجولانه مصر فرصت کافی برای برخورداری از این شرائط لازم را نداشت.

اگرانتخابات قبل از تشکیل این تشکل ها برگزار شود، احتمال رفتن به سوی مسیری که در آن احساسات عامیانه و پوپولیستی حکمفرما خواهد بود به شدت بالا خواهد رفت. به عبارت دیگر، اگر انتخابات عجولانه و پیش از موعد صورت گیرد خطر انحراف به سمت پرتگاه سانتیمانتالیزم و مابوکراسی(تصمیم گیری های توده‌ای) به مراتب بالاتر خواهد رفت.

منظور از پیش از موعد بودن انتخابات اشاره به فاصله زمانی بین جوّ انقلابی و فضای انتخاباتی است. این انتخابات زودرس موجب خواهد شد تا هم روند دموکراتیک آسیب ببیند و هم ارزشهای ماهوی دموکراتیک متجلی نشود. به نظر می رسد چنین شرایطی بر انتخابات اخیر مصر حکمفرما بوده است.

در روز ۱۵ فوریه ۲۰۱۱، درست چهار روز پس از استعفای حسنی مبارک، شورای نظامی مصر اعلان کرد که ظرف ۱۰ روز متمم هایی را که در راستای محدود کردن اختیارات ریاست جمهوری نوشته شده است، به همه پرسی خواهد گذاشت.

نهایتاً این همه پرسی با تأخیر در روز ۱۹ مارس یعنی فقط ۳۷ روز بعد از استعفای مبارک برگزار شد. این متمم ها با رأی ۷۷.۲ درصد شرکت کنندگان در همه پرسی به تصویب رسید. بسیاری از گروهها و شخصیتهای سیاسی بلافاصله مخالفت خود را با برگزاری این همه پرسی اعلان کردند.

استدلال گروههای سیاسی در آن زمان این بود که وقتی کل قانون اساسی بلاتکلیف است، برگزاری یک همه پرسی برای تصویب ۸ متمم آن اقدامی انحرافی، عجولانه و ناپخته است اما تب انقلابی مردم و محافظه کاری شورای نظامی جائی برای شنیدن این هشدارها باقی نگذاشت و این انتخابات برگزار شد.

مسائلی که در راه این گذر از استبداد و گذار به دموکراسی گریبانگیر مردم مصر شده است ناشی از این همه پرسی عجولانه و نابه هنگام است. اگرچه محدود کردن اختیارات رئیس جمهور از طریق الحاق متمم قانون اساسی قدمی به جلو تلقی می شود اما هدف از برگزاری این همه پرسی عجولانه در واقع این بود که شورای نظامی می خواست به مردم اطمینان خاطر بدهد که صدای اعتراضات آنها را شنیده و ضمن احترام به انقلاب مردم قصد حکومت ندارد و قدرت را در اسرع وقت به نیروهای غیر نظامی واگذار خواهد کرد.

اما دستاورد منفی این همه پرسی برای الحاق متمم قانون اساسی امروز آشکار شده است. جلوه های نامبارک این تجربه بروز جنگ قدرت میان سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه و دیگر تشکل های سیاسی شد.

یکی از اشتباهات مهم این همه پرسی در متمم اصل ۱۸۹ قانون اساسی مصر به چشم می خورد. براساس اصل ۱۸۹ قانون اساسی، یک هیئت ۱۰۰ نفری منتخب، مسئول ارائه پیش نویس قانون اساسی جدید به مجلس است. بر این اساس هیئت مذکور پس از تشکیل، موظف شد تا ظرف ۶ ماه این پیش نویس را ارائه دهد و ۱۵ روز پس از آن دولت موظف شد که آن را به همه پرسی بگذارد. این زمانبندی فشرده موجب شد تا این همه پرسی در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۲ به رأی مردم گذاشته شود. پیش نویس قانون اساسی مصر شامل ۲۳۴ اصل است و مدت زمان ۱۵ روزه زمانی کافی برای مباحثات و گفتگو در سطح ملی نیست.

گذار به دموکراسی در فضائی مشارکتی و مشورتی امکان پذیر می شود. چنین گذاری مستلزم وجود تشکل ها و احزاب سیاسی است تا هر یک راهکارها و ایده های متنوع خود را به مردم ارائه دهند تا آن ها بتوانند آگاهانه در انتخابات شرکت کنند.

علاوه بر این، گذار به دموکراسی مستلزم پیش نیازهایی است که مهمترین آن وجود ضوابط و مقررات معلوم، مشخص، قانونی و قابل اجرا است.

همچنین، این ضوابط باید توسط مرجعی مسئول، معتبر و بازخواست پذیر به اجرا گذاشته شود تا شرائط اولیه این گذار مهیا شود.

شورای نظامی مصر هرگز فرصت کافی برای شکل گرفتن و توسعه جامعه سیاسی مصر را فراهم نکرد. نتیجه قهری این وضعیت آن شد که گفتگوی ملی در مصر صورت نگرفت. اگر شورا فرصت کافی برای تأمل و تعمق داده بود، آنگاه خرد جمعی و دموکراسی می توانست متجلی شود. اما احساسات و مخصوصاً ترس غالب بر فضای سیاسی مملکت و حکومت موجب شد تا پیش نویسی از قانون اساسی به همه پرسی گذارده شود که کاملاً ماهیت غیر دموکراتیک داشت. 

دومین درس انقلاب مصر این است که یک روند و پروسه دموکراتیک نمی تواند به گزینه غیر دموکراتیک حقانیت بخشد.

اگر آنچه که به رأی مردم گذاشته می شود ماهیت دموکراتیک نداشته باشد، نتیجه رأی انتخاباتی مردم ماهیت غیر دموکراتیک آن را عوض نخواهد کرد. به کلامی دیگر، گزینه هائی که به رأی مردم گذاشته می شود، لازمست خود نیز ماهیت دموکراتیک داشته باشند.

فقدان ماهیت غیر دموکرتیک در بهترین شکل خود ممکن است نتیجه ای نسبتاً لیبرال داشته باشد ولی این نتیجه لزوماً دموکراتیک نیست. انتخابات آزاد، عادلانه و سالم در برخی موارد حتی می تواند منجر به بازتولید ارزشهای غیر دموکراتیک شود.

از منظر اندیشه سیاسی مدرن، یکی از مخاطرات بزرگ دموکراسی به عنوان یک سیستم حکومتی، امکان بروز استبداد جمعی است که حقانیت یا مشروعیت خود را از رأی اکثریت گرفته است. به همین دلیل گزینه هایی که ماهیت غیر دموکراتیک دارند نباید به رأی گذاشته شوند.

انتخابات آزاد و منصفانه می تواند شرط لازم برای گذار به دموکراسی باشد ولی شرط کافی برای بروز ارزش های دموکراتیک وجود گزینه های دموکراتیک در انتخابات است. امروزه معیار سنجش دموکراسی رأی اکثریت نیست. معیار دموکراسی، تضمین حقوق اقلیت است.

قانون اساسی و یا هر گزینه انتخاباتی دیگری اگر تبعیض آمیز باشد نمی تواند شالوده و زیربنای یک سیستم دموکراتیک را فراهم کند. برای گذار به دموکراسی تنها تعهد تهیه کنندگان هر پیش نویس قانون اساسی به اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر همراه با انتخابات آزاد، سالم و عادلانه می تواند متضمن حقوق اقلیت گردد و به استقرار یک حکومت دموکراتیک بیانجامد.تما
م کشورهایی که خواستار گذار به دموکراسی هستند باید این دو درس را به خاطر داشته باشند و از تکرار آن بپرهیزند.

آرام حسامی 

 آرام حسامی، استاد علوم سیاسی در بوستون آمریکا است.

گانگنام استايل؛ يك چشمي در شهر كورها



مدتي است كه هرروز سعي مي‌كنم اين كليپ را ببينم تا متوجه شوم چه چيز جديدي در آن مشاهده مي‌شود كه اين همه مردم دنيا به شگفتي آمده‌اند. از آن جايي كه ما هميشه عقب هستيم از بقيه و كمي ديرتر مطالب را مي‌گيريم، هنوز متوجه نشديم، كمي رفتيم گشت زديم اين ور و آن ور، با مردم خودمان حرف زديم، ديديم كه نه، آنها هم متوجه نشده‌اند جريان چيست. خلاصه‌اش مي‌كنم كه واقعا در اين گانگنام استايل هيچ حرفي وجود نداره و مثل اينكه از سر بدبختي و بيچارگي و نبود خلاقيت مردم از ديدن همچنين مزخرفاتي به وجد آمده‌اند. آخر كسي نيست بگويد كه برادر من آقاي اوباما شما ديگه چرا؟ از سهيل سراييان اجازه گرفتم تا در ستونش درباره اين آقاي بيخود و بي‌جهت بنويسم و فريادي به سرش بكشم.

(گانگنام استايل) تيپ گانگنام يك تك‌آهنگ پاپ كره‌يي از رپر اهل كره جنوبي، ساي است. اين آهنگ به دليل طنز و تم گيرايش و رقص نامعمول ساي به طور گسترده مورد تحسين قرار گرفته است. بنا بر آمار يوتيوب اين نماهنگ در تاريخ يكم ژانويه 2013 با بيش از يك ميليارد و 100 ميليون بيننده، پربيننده‌ترين ويدئوي تاريخ يوتيوب است به اين ترتيب ويدئو گانگنام استايل، از ويدئو ترانه (عزيزم) از جاستين بيبر سبقت گرفته است.

گانگنام استايل همچنين در كتاب ركوردهاي جهاني گينس به عنوان محبوب‌ترين ويدئو در وب‌گاه يوتيوب ثبت شده كه تا نوامبر 2012 حدود پنج ميليون و 400 هزار لايك دريافت كرده است.

كساني هم كه ويدئوي «پارك جا سونگ» به اسم «گانگنام استايل» را نخستين بار روي شبكه اجتماعي يوتيوب «لايك» مي‌زده‌اند به فكرشان نمي‌رسيده كه اين ويدئو در عرض سه ماه 590  ميليون بيننده داشته باشد، اما اين ويدئو، ركورد گينس را به خاطر بيشترين «لايك» يوتيوبي شكسته است.

آقاي «پارك» كه با اسم مستعار «پي اس واي» حسابي طرفدار جمع كرده و به جمع هنرمندان و سياستمداران درجه يك جهان راه پيدا كرده را دومين شخصيت معروف كره‌يي دنيا بعد از «بان كي مون» رييس سازمان ملل متحد مي‌دانند و اگر كسي بخواهد ملاقات يا مصاحبه‌يي كوتاه با او داشته باشد بايد از چند هفته قبل نوبت بگيرد، چرا كه «پي اس واي» اين روزها دايم در سفر به استراليا، نيويورك و كاليفرنيا براي اجراي «گانگنام استايل» است.

«پارك» 34 ساله فعاليت خود در صنعت موسيقي را بعد از ترك تحصيل از دانشگاه بوستون با تهيه يك رايانه، كيبورد الكتريكي و تجهيزات معمولي ويرايش صدا شروع كرده و حالا بعد 5 آلبوم به شهرتي رسيده كه خيلي‌ها در هاليوود آرزويش را دارند.

«گانگنام» اسم يكي از محله‌هاي معروف «سئول» است كه به آن «بورلي هيلز» سئول هم مي‌گويند و معني آهنگ «گانگنام استايل» به فارسي چيزي معادل «گانگنام طور» يا «گانگنام وار» مي‌شود، چيزي شبيه معادل تهراني‌اش «استايل فرشته يا مثلا «به سبك جردن.»

به گفته «پارك» كليپ و آهنگ «گانگنام استايل» رنگ و بوي سبك زندگي «گانگنامي» دارد.

اين آهنگ علاوه بر افتخارات آنلاين‌اش به تيزرهاي تبليغاتي «سامسونگ» هم راه پيدا كرده يا حتي «اريك اشميت» رييس هيات‌مديره گوگل و «ديويد كمرون» نخست وزير بريتانيا هم به ساز «پي اس واي» رقصيده‌اند، جالب‌تر از همه اينكه «بان كي مون» رييس سازمان ملل متحد اين آهنگ را «نيرويي در جهت صلح جهاني» ناميده است.

«گنگام استايل» افتخارآفرين آقاي «پارك» تنها در 48 ساعت و 28 لوكيشن در محله «گانگنام» فيلمبرداري شده اما آقاي پارك معتقد است كه اين موفقيت اين آهنگ تصادفي نبوده است و به همراه گروه همراهش 30 روز رقص اين كليپ را تمرين كرده و رقص‌هاي جديدي ابداع كرده است.

«پي‌اس‌واي» خانواده سر‌شناسي دارد، پدرش مدير يك كارخانه توليد ابزارآلات نيمه‌هادي است، بنابراين خوش‌اقبال‌ترين ستاره اين روزهاي كره نمي‌داند كه آيا خانواده‌اش به اين محبوبيت افتخار مي‌كنند يا خير: «در كره رسمي سنتي وجود دارد كه در آن شما شغل پدر را به ارث مي‌بريد، من تنها فرزند خانواده‌ام هستم و به خاطر سنت شكني با مخالفت‌هاي زيادي روبه‌رو شده‌ام.»



چرا آلمان ترانه «گانگنام استايل» را فيلتر كرده است؟

به نقل از زن روز؛ از آلمان خبر مي‌رسد كه دولت اين كشور دستور به فيلتر ترانه «گانگنام استايل» از خواننده كره‌يي آقاي «ساي» داده است.

اما چرا اين اتفاق براي اين ترانه و خواننده معروف افتاده است؟

از قرار معلوم به علت وجود چند شاكي خصوصي آلماني از شركت صوتي و تصويري PSY كه تهيه‌كننده اين ترانه است؛ مقامات قضايي آلماني دستور به فيلتر كليه ترانه‌هايي كه توسط اين كمپاني تهيه و توزيع شده داده است. دراين ميان اين ترانه هم كه يكي از محصولات اين كمپاني است شامل اين دستور قضايي شده است.

گانگنام استايل چندي پيش جايزه معتبر‌ ام‌تي‌وي در اروپا را به خود اختصاص داد و موزيك ويدئو سال شد. اين ويدئو در 28 كشور جهان هم به رتبه نخست جدول موزيك ويدئو‌ها راه يافت.

نسخه‌هاي متعددي از اين ساخته در نقاط مختلف جهان كپي‌برداري شده كه در آنها چهره‌هاي شناخته شده دنيا، ايفاي نقش مي‌كنند. براي مثال، دانشجويان دانشگاه معتبر ام‌اي‌تي در شهر بوستون امريكا، نسخه‌يي مشابه از گانگنام استايل ساخته‌اند كه در آن نوآم چامسكي، پروفسور سرشناس امريكايي هم حضور دارد. در نسخه‌يي ديگر، زندانيان فيليپيني مي‌رقصند و حتي بان كي مون، دبيركل سازمان ملل متحد در ديداري با پي‌‌اس‌واي ديده مي‌شود.

گانگنام استايل همچنين در كتاب ركوردهاي گينس به عنوان برترين موزيك «دوست داشته شده» در وب‌سايت يوتيوب ثبت شده كه اكنون حدود پنج ميليون و 400 هزار «لايك» دريافت كرده است.

واقعا كي مي‌خواهيم به سمت فكر و روشنگري پيش برويم؟ اين غربي‌ها و اروپايي‌ها كه تازه به اصطلاح خودشان عصر روشنگري را هم پشت سر گذاشته‌اند و به آن مي‌نازند، با ديدن يك كليپ بيهوده احساس كردند كه به كشفي رسيده‌اند پس كجاست آن ادعاها؟ در واقع اين قدرت رسانه است و بي‌شك اگر اين همه تكنولوژي پيشرفت نكرده بود اين آقاي ساي هم‌اكنون در شهرشان مشغول كار ديگري بود. اما با يك كار ساده راهي را كه خيلي‌هاي ديگر صد ساله رفتند او يك شب رفت. حالا بايد خودمان تصميم بگيريم كه چگونه مي‌توانيم ما هم به عنوان يك ايراني كاري كنيم كه ويدئويي يك ميليارد بيننده‌يي پيدا كند. حتي اگر به سادگي يك رقص باشد يا به پيچيدگي يك تحول اجتماعي.
پويا كمالي
http://www.etemadnewspaper.ir

تشخیص پارکینسون با ازمایش غده بزاقی

تحقیق جدیدی نشان می دهد که ازمایش یک پروتیئن خاص در مایع بزاقی می تواند به تشخیص بیماری پارکینسون کمک کند.این مطالعه که توسط دکتر چارلز ادلر از مایو کلینیک اریزونا مسئول این تحقیق هدایت شده در شصت و پنجمین کنگره بیا المللی مغز و اعصاب امریما که مارس اینده در سان دیه گو برگزار خواهد شد معرفی و بحث خواهد شد.دکتر ادلر می گوید تا کنون تست بخصوصی برای تشخیص پارکینسون دردسترس نبوده است ود در کالبد شکافی های مبتلایان به پارکینسون پروتیئن های غیر طبیعی خاصی در غدد تحت فکی انها بوده است که در افراد زنده در بزاق انها یافت شده و این در واقع تنها تست شناخته شده تشخیص پارکینسون در افراد زنده است اهمیت ان در تشخیص صحیح و به موقع در امر درمان است.در این مطالعه تعداد 15 فرد مبتلا به پارکینسون با متوسط سنی 68سال که سابقه 12 سال ابتلا به این کسالت را داشتند و به درمان داروهای ضد پارکینسون جواب داده و عارضه غدد بزاقی هم نداشتند  بررسی شدند.بیوپسی عد بزاقی در دو ناحیه فک تحتانی و نیز غدد ریز زیر لب تحتانی انجام شد.نسوج نمونه برداری شده رنگ امیزی شده و از نظر

وچود پروتئین  اختصاصی پارکینسون ارزیابی شد.در چهار مورد از بیوپسی های انجام شده فک تحتانی نمونه کافی برای بررسی لازم علیرغم تلاش محققین برای تکمیل بیوپسی وجود نداشت و در 9تا از 11 بیمار باقیمانده و یا در 82 در صد انها پروتیئن مربوطه یافت شد.

دکتر ادلر می کوید که بررسی های بیشتری برای اظهار نظر دقیق تر مورد نیاز است اما به نظر می رسد که نمونه مثبت درغدد بزاقی  لب تحتانی کمتر از غد تحت فکی است.وی می گوید که این تنها تست شناخته شده  زمون غدد تحت فکی برای تشخیص بیماری پارکینسون در افراد زنده است .وی اضافه می کند که اهمیت این تست در زمانی که تشخیص دقیق ضرورت پیدا می کند مانند وقت انجام اعمال درمانی تهاجمی مانند تحریک عمقی مغزی و یا ژن درمانی بیشتر مشخص می شود.

American Academy of Neurology (R)

حمله حاشيه‌ساز به استفان هاوكينگ او ماشين است نه انسان





انجمن‌هاي حامي معلولان جسمي نسبت به اظهارات يك دانشمند برجسته درباره پروفسور استفن ‏هاوكينگ واكنش تندي نشان‌ داده‌اند. هلن ميالت، طي سخناني اظهار داشته بود كه استفن هاوكينگ ‏‏«بيشتر به يك ماشين شبيه است تا يك انسان» و از او با عنوان «مغزي توي يك خمره» ياد ‏كرده‌ بود. او همچنين ادعا كرده است كه دانشمند معلول بريتانيايي نيازي به استفاده از بدنش ندارد، ‏چون شيوه‌ تحقيقات او كاملا تئوريك است. جمله‌ «بيشتر به يك ماشين شبيه است... » همان جمله‌يي ‏است كه معمولا در توصيف «دارث وادر» -شخصيت‌ مجموعه فيلم‌هاي «جنگ ستارگان»- به كار ‏مي‌رود. «ميالت» همچنين گفته بود كه: «در اين روزگار ارزشش را دارد كه بسنجيم داريم از ‏چه ‌چيز و چه كسي ستايش مي‌كنيم: يك انسان، يك روح يا يك ماشين؟ هاوكينگ شبيه يك مغز ‏توي يك خمره شده. «اسكلروسيس آيوتروفيك» بيش از 50 سال است كه اندام و عضلات او را از ‏كار انداخته، هر‌چند ذهن و احساسش كماكان از آسيب‌ها مصون مانده. به همين خاطر چيزي است ‏شبيه شخصيت «دارث وادر»، يعني بيشتر يك ماشين است تا يك انسان. «فرح نظير» مدير روابط ‏عمومي انجمن معلوليت‌هاي «موتور نوروني» در واكنش به اين سخنان مي‌گويد: «با وجودي كه از ‏خانم ميالت به عنوان استادي كه مبحثي را در باب رابطه روح و ماشين باز كرده‌اند قدرداني ‏مي‌كنيم، اما پروفسور هاوكينگ، خودشان گفته‌اند كه: آدم‌هاي داراي روح، آدم‌هايي عادي هستند ‏كه شرايطي غير‌عادي دارند. گفتن اينكه هر كس از تكنولوژي‌هاي توانبخشي براي فائق آمدن بر ‏ناتواني‌هاي جسمي خود استفاده مي‌كند «مغزي است درون خمره» نوعي بي‌احترامي و ناديده گرفتن ‏ارزش‌هاي انساني است و اين نه تنها توهيني به پروفسور هاوكينگ، كه اهانتي است به تمامي ‏كساني كه براي حضور در جامعه و ادامه زندگيشان وابسته به چنين فناوري‌هايي هستند و بدون ‏آنها به انزوايي كشيده خواهند شد كه روزانه پنج قرباني در بريتانيا مي‌گيرد». اين دانشمند همچنين ‏مدعي است: «در حقيقت او به خاطر معلوليتش به يك چهره اسطوره‌يي بدل شده و قوانيني براي ‏گيتي وضع كرده كه هيچ نيستند جز نظرات شخصي خودش و چيزهايي كه در ذهنش مي‌گذرند». ‏پروفسور هاوكينگ از سال 1970 زمينگير است و روي صندلي چرخدار، اما چندين اثر كليدي در ‏حوزه علم انجام داده كه مهم‌ترين آنها «تاريخ مختصر زمان» است. دكتر ميالت هم چندين كتاب و ‏مقاله درباره هاوكينگ نوشته و استاد دانشگاه‌هاي هاروارد و آكسفورد است. كريس وايتهاوس، ‏يكي از مشهورترين اعضاي انجمن‌هاي خيريه حامي معلولان نيز به اين سخنان واكنش نشان داده: ‏‏«با اينكه با بسياري از آراي هاوكينگ مخالف هستم، اما حق او را در ابراز عقايدش مسلم ‏مي‌دانم». هلن ميالت، با وجود اصرار اين انجمن‌ها به عذرخواهي و پاسخگويي تاكنون هيچ اظهار‏نظري نكرده است. ‏

| اردوان ارمغان|
http://www.etemadnewspaper.ir

بانجی جامپینگ  دختر ایرانی

بانجی جامپینگ ورزشی است که بین زنان طرفداران زیاد دارد، زنانی که بیشتر دوست دارند خطر را احساس کنند و ثابت کنند که بر خلاف آن چیزی که به نظر می رسد، شاید از مردان شجاع ترند. زنان ایران وقتی پای سکوی پرتاب می روند به سادگی تصمیم می گیرند که از ارتفاع بالا روند و با پریدن از بلندی ۴۰ متری برای دقایقی در آسمان و زمین معلق بمانند آنها وقتی پایشان به زمین می رسد از تجربه جدید خود احساس رضایت می کنند و بیشتر آنها به دنبال تجربه های سخت تر از سقوط با کش از ارتفاعی بلند هستند.سکوی پرش بوستان «ولایت» تنها مکانی است که بانوان پایتخت می توانند از آن بپرند


بازهم منتظر نشت نفت در سدهاي زاگرس باشيد




سد گتوند در حال آبگيري است. سدي كه سال گذشته ساختش به پايان رسيد و امسال در حال آبگيري ست تا مدتي ديگر به بهره‌برداري مي‌رسد. سدي كه داد اهالي منطقه را درآورده بود و روستاييان را مجبور به ترك خانه‌هايشان كرد. بنا به اظهارات وزير نيرو، حدود دو ميليارد مترمكعب آب پشت سد ذخيره شده، ضمن آنكه سه واحد نيروگاهي اين سد در زمان حاضر به بهره‌برداري رسيده است و واحد چهارم نيز تا پايان دي‌ماه جاري وارد مدار مي‌شود. هفته گذشته مدير اجرايي سد گتوند در گفت‌وگو با «اعتماد»، خبر نشت نفت در سد را تاييد كرد و اعلام كرد در حال كنترل نفت نشت شده هستيم. وزير نيرو هم دوشنبه گذشته خبر نشت را تاييد كرد و اعلام كرد هيچ گونه نگراني در بهره‌برداري از سد گتوند وجود ندارد و مديريت مناسبي روي كيفيت آب اين سد در حال انجام است. اما نامجو با تاكيد بر اينكه اين وزارتخانه برنامه‌هايي براي رفع نواقص اين طرح دارد كه به تدريج اجرا مي‌شود از مذاكراتي با وزارت نفت درباره نشت نفت در آب اين سد، خبر داد و اعلام كرد وزارت نيرو نيز اقدام‌هايي در اين جهت انجام داده و هشدار لازم به وزارت نفت داده شده است و اين وزارتخانه به دنبال برنامه‌ريزي براي حل اين مشكل است. نشت نفت در مناطق نفت‌خيزي چون خوزستان و منطقه زاگرس، موضوعي جديد نيست. پيش از اين هم در استان‌هاي ديگر و حوزه‌هاي آبي و خاكي ديگر رخ داده بود، هر بار وزارتخانه‌هاي نفت و نيرو به دنبال راه‌حلي جديد براي رفع اين معضل بودند. نشت نفت در حوضه‌هاي آبي مشكلات عديده‌يي به دنبال دارد، آب شرب مردم روستاها و شهرها، ورود به خاك و آسيب به محصولات كشاورزي. به گفت‌وگو با سروش مدبري، مديركل آب و خاك سابق سازمان حفاظت محيط زيست و رييس فعلي انجمن زمين‌شناسي، نشستيم تا از مشكلات ورود آلاينده‌هايي چون نفت به آب وخاك سخن گوييم، مشكلاتي كه از قدمتي طولاني برخوردارند.


سد گتوند كه سال گذشته ساختش به پايان رسيد در حال آبگيري است، علاوه بر مشكل شوري آب و نمك بيش از حد در آب و خشك شدن كشتزارهاي پايين دست، شاهد نشت نفت در آب هستيم كه از سوي وزير نيرو هم به تاييد رسيده است. نشت آلاينده‌هايي چون نفت چقدر در حوضه‌هاي آبي سابقه داشته و راهكارهايي كه وزارت نفت و نيرو در اين خصوص تدارك ديده‌اند، چه بوده است؟

آلودگي‌هاي نفتي و تخريبش در منابع آب و خاك موضوعي بوده كه هميشه وجود داشته. دوبار منحرف شدن كاميون ‌ام‌تي‌بي‌اي در سد قشلاق و همين‌طور اتفاقي كه دو سه سال پيش در زاينده‌رود بر اثر عمليات عمراني پيش آمد از مواردي بود كه مشابه اتفاق رخ داده باعث آلودگي شد. سد زاينده‌رود آلوده شد و تا چندماه بعد هم در شبكه‌هاي آبرساني شرب و كشاورزي بوي نفت استشمام مي‌شد. اين مشكل درباره آب‌هاي زيرزميني هم، هميشه وجود داشته، بزرگ‌ترين نمونه‌اش، موضوع آلودگي آب‌هاي زيرزميني پالايشگاه تهران بود كه البته تنها به پالايشگاه تهران محدود نمي‌شود، پالايشگاه‌هاي شيراز، اصفهان و پتروشيمي كرمانشاه هم از موارد مشابه بودند. درواقع مي‌توان گفت هرجايي كه دست بگذاريم آلودگي نفتي و مرتبط با فرآورده‌‌هاي نفتي از مرحله استخراج تا اكتشاف، فرآوري، بهره‌برداري و انتقال فرآورده‌هاي نفتي وجود داشته است. زماني كه در سازمان محيط زيست بودم مكاتبات زيادي با وزارت نفت درباره لوله‌هاي فرسوده در مسير انتقال اين لوله‌ها كه زياد هم هستند، انجام داديم. سال‌هاست كه نفت از چاه انتقال مي‌يابد و اين لوله‌هاي انتقال و بازسازي، تعمير و تعويض نشدند. وزارت نفت خيلي تمايل نداشت كه وارد اين كار شود چون هميشه بحث مالي را در پي داشت و براي وزارتخانه بحث جدي نبود و نخواهد بود. اين مشكلات هميشه درباره اين وزارتخانه بوده و هست، در مخازن سدهايي كه در حوزه زاگرس احداث شدند، مساله عبور خطوط لوله به دليل وجود چاه‌هاي نفت قديمي كه حفاري شده و به دلايلي به بهره‌برداري نرسيده و پلمب شده اين مشكلات وجود داشت كه نياز دارند حتما فكري جدي برايشان شود. زماني هم كه براي كار سدسازي در وزارت نيرو بودم، وجود چاه‌هاي نفت در محدوده سد چم شير و همينطور رودخانه خيرآباد مشكل ساز شده بود. اصولا در حوزه زاگرس، خوزستان، فارس، كهگيلويه و بوير‌احمد اين مشكلات هميشه وجود داشت.

قطعا اين نشت آلاينده‌ها به آب و خاك آثار سوئي بر محيط زيست و مردم منطقه خواهد گذاشت.

قطعا اين‌طور است. مهم‌ترين آثارش اين است كه نفت مي‌تواند حجم عظيمي از منابع آب را از كيفيت خارج كند. تصفيه آب آلوده هم كاري دشوار است به ويژه اگر آب زيرزميني باشد درباره آب‌هاي سطحي اين تصفيه راحت‌تر اتفاق مي‌افتد. اما نفت، طعم، بو و كيفيت آب را عوض مي‌كند، درباره زاينده‌رود شاهد بوديم كه مردم تا چند ماه گلايه داشتند كه همچنان در آب شرب‌شان طعم نفت احساس مي‌شود. اما اين آثار تا مدتي خواهد ماند و بعد از مدتي از بين مي‌رود، اين‌طور نيست كه ابدي باشند. آب رودخانه وارد مي‌شود و آب آلوده به پايين دست منتقل مي‌شود. مشكل اين است كه الان ما با اين حجم آب آلوده چه بايد بكنيم.

راهي كه شما به عنوان كارشناس آب و خاك درنظر داريد، چيست؟

راهش اين است كه اجازه ندهيم آب از شبكه سد خارج شود و وارد شبكه شود، پالايشي را كه در همه جاي دنيا براي جداسازي نفت از آب وجود دارد، انجام دهيم، قبل از اينكه نفت تجزيه شود و وارد واكنش با آب شود، البته نفت با آب قاطي نمي‌شود اما هيدروكربن‌هايي هستند كه با آب واكنش مي‌دهند و مخلوط مي‌شوند. بايد تا اين آلودگي در سد هست آن را پاكسازي كنند و جداسازي صورت گيرد. اين كاري است كه مي‌شود انجام داد كه به فاكتورهاي متعددي چون ميزان حجم نفت وارد شده، روش درپيش گرفته شده به زمان پاكسازي بستگي خواهد داشت. تا وقتي آب سطحي باشد هم تصفيه آب راحت‌تر است و هم جداسازي مواد آلاينده از آب. گرما مشكل ديگري است كه باعث تبخير آلاينده‌ها مي‌شوند و برخي از اجزاي آن با آب واكنش مي‌دهند مدتي كه روي سطح آب بمانند و ديگر به هيچ‌وجه قابل جداشدن نيستند.

در مواردي كه نام برديد وزارت نفت يا نيرو چه اقداماتي براي رفع آلودگي انجام داد؟

مسوولان خود وزارت نيرو، مدتي آمدند كارهاي اصلاحي انجام دادند اما بايد اقداماتي اصولي‌تر انجام شود، اين اشكال به وزارت نيرو هم وارد است، اينكه چرا زودتر دقت نكرده و تمهيدات و مديريت بحرانش را نديده كه اگر چنين اتفاقي افتاد فكري به حالش بكنند. بايد از ابتدا وزارت نيرو با وزارت نفت وارد مذاكره شود تا موقع بروز چنين حوادثي بتوانند جلوي نشت نفت را در آب بگيرند. شايد مشاوران سدسازي مي‌بينند و گوشزد نمي‌كنند. ما براي هركدام از اين اتفاقات بايد يك ستاد بحران تشكيل دهيم، سريع كارها را پيش ببريم تا مجبور نباشيم با هزينه چندين برابر قبل، علاج موقتي و كوتاه‌مدت پيدا كنيم.

با توجه به پوسيدگي لوله‌ها، اين امكان وجود داردكه درهر نقطه ديگري در اين منطقه هم دوباره شاهد اين دست اتفاقات باشيم؟

اين احتمال نه تنها درباره اين منطقه بلكه براي همه مناطق نفت خيز ممكن است وجود داشته باشد. بايد يك آسيب‌شناسي انجام شود، وزارت نيرو در محدوده كاري خود در حوزه آبريز سدها و همين‌طور وزارت نفت بايد در موارد مختلف بيايد آسيب‌شناسي كند. شايد وزارت نيرو بهتر بتواند مطالعاتش را انجام دهد و وزارت نفت را ملزم به بازسازي شبكه و خطوط لوله كند. كاري ست كه مي‌توان در 4، 5 ماه به راحتي در همه مناطق نفت‌خيز انجام داد، ممكن است تا مدت‌ها نشت اتفاق بيفتد و كسي متوجه نشود. درباره پالايشگاه تهران، سال‌هاي سال شايد 20 سال يا 30 سال اين نشت اتفاق مي‌افتاده و وقتي متوجه مي‌شوند كه روستاييان با حفاري در زمين‌هاي اطراف به جاي آب به نفت برخورد مي‌كنند. متاسفانه هيچ توجهي به يكسان نبودن حجم نفتي كه خط لوله تحويل مي‌دهد و نفتي كه پالايشگاه تحويل مي‌گيرد نشده بود. اين مطالعات بايد در درازمدت انجام شود.

تاثيري كه نشت اين آلاينده‌ها روي كشاورزي منطقه و محصولات به عمل آمده و خاك منطقه دارد، چه خواهد بود؟

آلاينده‌هاي نفتي از آلاينده‌هايي هستند كه در استانداردهاي جهاني و استانداردهاي ما براي آبي كه مصرف كشاورزي و شرب دارد وجودش ممنوع است. كشاورزي با آب نفتي علاوه بر تخريب محصولات كشاورزي تخريب زمين را هم به دنبال خواهد داشت. وقتي داريم زمين را با آب سالم آبياري مي‌كنيم، رابطه آب، خاك و گياه رابطه‌يي طبيعي است. وقتي آلاينده‌هايي مثل نفت وارد اين سيكل مي‌شود اين آلاينده‌ها چسبندگي زيادي دارند تمايل زيادي به واكنش با ذرات خاك دارند و ذرات خاك را چنان دچار مشكل مي‌كنند كه اين خاك، آبي جذب نخواهد كرد. بخشي كه منطقه رشد گياه است براي هميشه از بين خواهد رفت و گياه حاصلخيزي خود را از دست مي‌دهد و به زميني مرده تبديل مي‌شود. زمين‌هاي جنوب تهران اطراف پالايشگاه، نمونه‌يي از زمين‌هاي مرده‌اند كه به دليل عملكرد هيدروكربن‌ها و واكنشي كه با خاك دادند به خاك مرده تبديل شده است و كاربري قبلي‌اش را نخواهد داشت.

آلودگي‌ها به آب شرب و لوله‌كشي هم نفوذ مي‌كند. اين آلاينده‌ها مستعد ايجاد چه نوع بيماري‌هايي هستند؟

بيماري‌ها بستگي به هيدروكربن‌هايي كه انتقال يافته دارد، اگر بخش‌هاي سبك نفت باشد بيماري‌هايي چون بيماري‌هاي گوارشي ايجاد مي‌شود كه خيلي شايد بيماري‌هاي حادي نباشد بيشتر آثار زيست‌محيطي دارد، از دست رفتن محيط زيست و تخريب خاك و آب براي هميشه.

غزل حضرتي
http://etemadnewspaper.ir

افسردگی سکته مغزی و مرگ

افرادی که پس از سکته مغزی افسردگی می گیرند 3 برابر بیشتر در معرض مرگ زودرس و 4 بار بیشتر در خطر مرگ بعد از سکته مغزی هستند.

این تحقیق بر پایه مطالعه ای که در شصت و پنچمین کنگره جهانی مغزواعصاب امریکا درسان دیه گو در مارس اینده برگزار خواهد شد مطرح خواهد شد.

دکتر امیتیس توفیقی از کالیفرنیای جنوبی و عضو انجمن نوتوانی همان مرکز و سرپرست این تحقیق می کوید که :از هر سه بیمار با سکته مغزی یکی دجار افسردگی شده و گاهی این اطرافیان بیمار هستند که می توانند با مراقبت و توچه بیشتر جان اورا نحات دهند.دکتر توفیقی اضافه می کند چنان رابطه ای بین حمله قلبی و افسردگی هم هست اما بین سکته مغزی و مرگ و افسردگی اطلاعات زیادی در دسترس نیست.

تعداد 10550 نفر بین سنین 25 تا 74 سالگی به مدت 21 سال دنبال شدند.از ان تعداد 73 نفر سکته مغزی بدون افسردگی داشتند و 48 نفر هم سکته مغزی با افسردگی پیدا کردند.تعداد 8831نفر نه سکته ون افسردکی و تعداد هم افسردگی بدون سکته مغزی دچار شدند.

بعد از دخالت دادن عواملی مانند سن-نژاد-جنس-وضعیت تاهل سطح سواد و میزان درامد مالی افراد درگیر در مطالعه یادشده بالا ملاحظه شد که میزان مرگ به هر علتی درافراد با سکته مغزی که افسردگی هم داشتند 3 برابر بیتشر از انهایی است که نه سکته مغزی و نه افسردگی دارند.

میزان مرگ و میر ناشی از سکته مغزی در انهایی که افسردگی داشتند 4 بربر بیشتر از انهایی بودکه سکته و یا افسردگی نداشتند.

این تحقیق اهمیت غربالگری و درمان افسردگی در افراد با سکته مغزی را نشان می دهد.اینکه افسردگی پس از سکته چقدر شایع بوده و ریسک بالقوه افسرده بودن اهمیت یافتن نشانه ها و علائم افسردگی و درمان انهارا نشان می دهد.

American Academy of Neurology (R)

بدی آب و هوا مواد غذایی را در جهان گران کرد


تأخیر در فصل باران در هندوستان و بارش اندک باران در استرالیا نیز از دیگر دلایل بالارفتن بهای غذا اعلام شده است.

سازمان خواربارجهانی می گوید شرایط فوق العاده هوا در ماه ژوییه بهای غذا را در سراسر جهان بالا برده است.

افزایش قیمت مواد غذایی به نگرانی‌ها درباره تکرار بحران غذای سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دامن زده است.

به گفته سازمان خواربار جهانی باران‌های نابهنگام در برزیل، خشکسالی در آمریکا و مشکلات مربوط به تولید در روسیه به بالا رفتن بهای غذا انجامیده است.

در ماه ژوئیه، بهای غذا شش درصد افزایش یافته است.

شاخص بهای غذای فائو تغییرات ماهانه بهای سبد غذایی را اندازه می‌گیرد که شامل غلات، دانه‌های روغنی، لبنیات، گوشت و شکر است.

بر اساس این شاخص بهای غلات هفده درصد و بهای شکر دوازده درصد نسبت به ماه گذشته افزایش یافته است.

باران‌های پیاپی به مزارع نیشکر در برزیل، بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی شکر در جهان، آسیب جدی زده است.

تأخیر در فصل باران در هندوستان و بارش اندک باران در استرالیا نیز از دیگر دلایل بالارفتن بهای غذا اعلام شده است.

همه چیز ممکن است

براساس گزارش فائو جشم انداز کاهش جدی تولید ذرت در آمریکا به دلیل خشکسالی جدی در این کشور باعث شده بهای ذرت در ماه ژوئیه ۳۳ درصد افزایش یابد.

بهای برنج و لبنیات تغییری نکرده اما قیمت گوشت با پایین آمدن بهای گوشت خوک، ۱.۷ درصد کاهش یافته است.

جهش قیمت‌ها نگرانی از احتمال تکرار بحران غذا در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ را زنده کرده است.

طی این بحران قحطی به اعتراض‌های خشونت‌آمیز خیابانی در هایئتی و مصر منجر شد.

عبدالرضا عباسیان، اقتصاددان ارشد فائو و تحلیل‌گر بازار غلات می گوید: «امکان به وجود آمدن وضعیتی شبیه آن‌چه ما در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دیدیم وجود دارد.» به گفته او «قرار براین است که این بار ما سیاست‌های نادرستی پیش نگیریم و با ایجاد محدودیت در بازار مداخله نکنیم. اگر این کار را انجام ندهیم وضعیتی شبیه وضعیت سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ پیش نخواهد آمد. اگر آن سیاست‌ها را تکرار کنیم هر اتفاقی ممکن است.»

قیمت بالای غذا در فقیرترین کشورهای جهان بحران‌زاست.

این کشورها مجبورند در چنین شرایطی موادغذایی را با بهای بیشتری وارد کنند چرا که خود از تولید کافی غذا ناتوانند.

"هشدار جهانی"

موسسه خیریه آکسفام می‌گوید از آغاز سال میلادی جاری، قیمت فزاینده غذا و خشکسالی به بحران غذا در منطقه ساحلی غرب افریقا منجر شده است.

در این منطقه که مساحتی به بزرگی آمریکا را دربرمی گیرد هجده میلیون نفر از کمبود غذا رنج می‌برند.

هانا استودارت، رییس عدالت اقتصادی آکسفام درباره داده‌های فائو گفت این یک هشدار ملایم نیست. این درست همان هشدار جهانی است که سال ۲۰۰۸ شنیدیم.

به گفته او "این آمار و ارقام یک بار دیگر ثابت می‌کند مشکلی بنیادی در تولید و توزیع غذا در جهان وجود دارد. دیرزمانی است که رهبران ما با غرور بر سر سیاست‌های خود ایستاده‌اند در حالی که نزدیک یک میلیارد نفر در جهان به مرز گرسنگی نزدیک می‌شود."

او تأکید کرد "وقت عمل فرا رسیده است."

دوازدهم ماه اوت، بریتانیا میزبان کنفرانس گرسنگی جهانی است. در این کنفرانس مسأله‌ی فقر و سوء تغذیه‌ی کودکان بررسی می‌شود.

چهار ایرانی تاثیرگذار در دنیای اینترنت


 

 

دوهفته‌نامه فوربز فهرستی از افراد زیر ۳۰ سال را منتشر کرده است که به نوشته این نشریه، دنیا را تغییر خواهند داد. این فهرست که به ۳۰ زیر ۳۰ مشهور است، در بخش‌های پانزده‌گانه‌ای چون رسانه، هنر، انرژی، اقتصاد، ورزش، فناوری و مواردی دیگر تقسیم و در هر کدام از این دسته‌ها ۳۰ نفر فرد تأثیرگذار همراه با زندگینامه‌ای کوتاه معرفی شده‌اند. در فهرست بخش فناوری نام چهار ایرانی‌تبار زیر ۳۰ سال به چشم می‌خورد.

پریسا تبریز
پریسا تبریز که به او شاهدخت امنیت گوگل می‌گویند، مدیر گروه مهندسی امنیت اطلاعات کلیک گوگل است و بهبود امنیت محصولات گوگل را بر عهده دارد.


گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net



این گروه از "هکرهای استخدامی" گوگل و محصولاتش را از نظر امنیتی بررسی کرده و با کشف حفره‌های امنیتی سعی در تقویت فناوری و توسعه و آموزش امنیت گوگل دارند.

خانم تبریز در حال حاضر ۲۹ سال دارد و کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاهی در ایالت ایلینوی آمریکا دریافت کرده است.

داریان شیرازی
داریان شیرازی که پدری ایرانی و مادری آمریکایی دارد در حال حاضر ۲۶ ساله است. او از ۱۵ سالگی کار خود را در شرکت eBay آغاز کرد و به سرعت به شرکت فیس‌بوک پیوست. پس از آن با بنیانگذاری سایت‌ها و شرکت‌های نوپایی چون Fwix، Fotodunk و iCast در حوزه‌های روزنامه‌نگار شهروندی و شبکه‌های اجتماعی به موفقیت‌های بزرگی رسید.

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

شرکت او، Radius Intelligence در حال حاضر یکی از موفق‌ترین سامانه‌های جمع‌آوری اطلاعات کسب‌وکارهای کوچک است که ساماندهی اطلاعات و به‌روزرسانی بیش از ۲۰ میلیون شرکت کوچک را انجام می‌دهد.

بابک پهلوان
او با ۲۹ سال سن مدیرعامل اجرایی شرکت Clever Sense است. او به ایجاد برنامه Arthur کمک کرد. یک برنامه ویژه گوشی‌های آیفون که به کاربران برای یافتن غذاخوری‌ها و کافه‌های مورد علاقه‌شان یاری می‌رساند.

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

او در سال ۲۰۱۱ به گوگل پیوست تا به پیشرفت پروژه Google Place کمک کند. این سرویس گوگل هم برای یافتن مکان‌های مورد علاقه کاربران طراحی شده است. او در حال حاضر سرپرست نرم‌افزار آمار گوگل یا Google Analytics است.

آرش فردوسی
آرش فردوسی یکی از بنیانگذاران سایت دراپ‌باکس Dropbox است که یک ارائه‌کننده خدمات میزبانی فایل‌ها در وب است و امکان همگاه‌سازی (synchronization)‏ پرونده‌ها روی چند رایانه مختلف یا بین چند کاربر متفاوت را از راه اینترنت فراهم می‌کند. آرش فردوسی شرکت دراپ‌باکس را همراه با یکی دیگر از دانش‌آموختگان دانشگاه ام‌آی‌تی بنیان گذاشت.

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

کاربران در حال حاضر پس از نام‌نویسی در این سایت فضای رایگان ۲ گیگابایتی در اختیار خواهند داشت اما می‌توانند حجم بیشتری را در صورت نیاز خریداری کنند. این فضا به کاربران امکان می‌دهد تا به فایل‌ها خود از نقاط مختلف و از کامپیوترهای متفاوت دسترسی داشته باشند یا آنها را با دیگران به اشتراک بگذارند.

فهرست کارآفرینان و نوآوران دوهفته‌نامه فوربز به طور سالانه منتشر می‌شود. شرکت فوربز هر سال چندین فهرست مختلف منتشر می‌کند که از میانشان می‌توان به فوربز ۵۰۰ (فهرست ۵۰۰ شرکت آمریکایی برگزیده)، فوربز جهانی ۲۰۰۰ (۲۰۰۰ شرکت برگزیده جهان) و فهرست قدرت‌مندترین زنان جهان اشاره کرد.

مارگریت دوراس و انتقام خونسردانه از عشق؛ نگاهی به کتاب تازه ای درباره دوراس


عشق معلق به تازگی در فرانسه منتشر شده است

مورخان، ادبیات نیمه دوم قرن بیستم فرانسه را مدیون حضور زن سالخورده‌ و در هم شکسته‌ای می‌دانند که خاطرات دوران طراوت و شادابی‌اش در چنبره یاد عشقی است که ناگهان سر رسید و چهره واقعی‌ او را نمایان کرد.

این زن، کسی نیست جز مارگریت دوراس که در آثارش شیوه‌های تازه‌ای را در عرصه رمان‌نویسی آزمود و رونق تازه‌ای به نثر فرانسوی بخشید.

آثار مارگریت دوراس به زبان‌های مختلفی، از جمله فارسی، ترجمه و درباره آن نوشته شده، و در فرانسه نیز، سالی نیست که کتاب‌ها یا ویژه‌نامه‌هایی جدید درباره این نویسنده محبوب منتشر نشود.

آخرین نمونه این کتاب‌ها، اثری است با نام «عشق معلق» که در روزهای آغازین سال جدید میلادی، از سوی انتشارات «سوی» در پاریس منتشر شد.

این کتاب بر اساس مجموعه‌ای از گفت‌وگوهای مارگریت دوراس با «لئوپولدینا پالوتا دلا توره» روزنامه‌نگار «لا استامپا»، یکی از روزنامه‌های ایتالیا، شکل گرفته و برای اولین بار به زبان فرانسه ترجمه و منتشر شده است.

این روزنامه‌نگار ایتالیایی در مقدمه کتاب، ماجرای شکل‌گیری این گفت‌وگوها را بازگو می‌کند. او می‌گوید که برای اولین بار مارگریت دوراس را در سال ۱۹۸۷ و کمی پس از انتشار ترجمه ایتالیایی رمان «چشمان آبی، گیسوان مشکی» ملاقات کرد.

گرفتن مصاحبه از دوراس کار ساده‌ای نبود؛ اما لئوپولدینا بالاخره توانست با وساطت «اینگ فلترینلی»، عکاس آلمانی و یکی از ناشران آثار دوراس در ایتالیا، به اتاق این نویسنده در خیابان «سن بنوآ» در پاریس راه یابد: «پشتش به من بود. کوچک، خیلی کوچک. مثل عکس‌هایش، نشسته بود پشت میز و آرنج‌هایش را به میز تکیه داده بود. در اتاقی غبارگرفته و پر از کاغذ و کتاب و وسیله.»

اولین بار نیست که گفت‌وگو با مارگریت دوراس در قالب کتاب منتشر می‌شود؛ تا کنون شش عنوان کتاب در این زمینه در فرانسه منتشر شده که اولین آنها، کتاب گفت‌وگوی اگزوییر گوتیه با دوراس است که سال ۱۹۷۴ از سوی انتشاراتی که آثار دوراس را منتشر می‌کند، یعنی انتشارات «مینیویی» منتشر شد.

همچنین در میان این کتاب‌ها، کتاب گفت‌وگوی مارگریت دوراس با فرانسوا میتران، رییس جمهور اسبق فرانسه، خواندنی است. این کتاب که اولین بار سال ۲۰۰۶ از سوی انتشارات گالیمار منتشر شد، امسال در قطع جیبی دوباره انتشار یافته است.

با وجود این، کتاب «عشق معلق»، یک ویژگی منحصر به فرد دارد؛ دوراس در هیچ کدام از گفت‌وگوهای قبلی این چنین از خود سخن نگفته است. در واقع خواننده با خواندن این گفت‌وگوها، از بیشتر پیچ و خم‌های زندگی و نویسندگی مارگریت دوراس گذر خواهد کرد.

کتاب صد و نود صفحه‌ای «عشق معلق» شامل دوازده فصل است: «کودکی»، «سال‌های پاریس»، «شیوه نویسندگی»، «تحلیل متن»، «ادبیات»، «نقد»، «سینما»، «نمایش»، «عشق»، «زن»، «شخصیت‌ها» و «جاها».

کودکی و جوانی

زندگی دوراس در یک نگاه

۱۹۱۴: تولد در نزدیکی شهر سایگون در ویتنام

۱۹۲۱: مرگ پدر

۱۹۳۲: ورود به فرانسه برای ادامه تحصیل

۱۹۳۹: ازدواج با روبر آنتلم، یکی از دوستان دوران دانشگاه

۱۹۴۰: انتشار کتاب «امپراتوری فرانسه» با نام «مارگریت دونادیو» و ملاقات با دیونیس ماسکولو که بعدها دومین همسرش شد

۱۹۴۳: انتشار اولین کتاب با نام مستعار «دوراس»؛ نامی که از زادگاه پدرش گرفته بود

۱۹۴۵: عضویت در حزب کمونیست

۱۹۴۷: طلاق و ازدواج مجدد

۱۹۵۰: نگارش اولین نمایشنامه و اخراج از حزب کمونیست

۱۹۵۶: مرگ مادر

۱۹۵۷: طلاق از همسر دوم و اولین تجربه روزنامه‌نگاری در «فرانس ابزرواتوار»

۱۹۵۸: انتشار رمان مدراتو کانتابیله

۱۹۵۹: نمایش هیروشیما عشق من در جشنواره کن

۱۹۸۴: اهدای جایزه گنکور بابت نوشتن رمان «عاشق»

۱۹۸۵: انتشار رمان «درد»

۱۹۹۳: انتشار «نوشتن»

۱۹۹۵: انتشار «همین و تمام»

۱۹۹۶: مرگ در خیابان سن بنوآ واقع در یکی از قدیمی‌ترین محله‌های پاریس و دفن در گورستان مونپارناس

اولین پرسش کتاب، درباره کودکی مارگریت دوراس است. روزنامه‌نگار ایتالیایی از دوراس می‌پرسد با توجه به این که او در نزدیکی شهر سایگون (پایتخت ویتنام جنوبی تا پیش از یکی شدن دو ویتنام) به دنیا آمده و تا هجده سالگی در ویتنام زندگی کرده، آیا کودکی ویژه‌ای داشته است؟

دوراس پاسخ می‌دهد: «گاهی فکر می‌کنم تمام نوشته‌های من در همان‌جا متولد شده‌اند؛ میان شالیزارها، جنگل‌ها و تنهایی.»

دوراس با آن که از پدر و مادری فرانسوی متولد شده، اما در کودکی به قول خودش، با آن پاهای برهنه و صورت از آفتاب سوخته، بیشتر به یک دختربچه ویتنامی شبیه بود: «هیچ کس نمی‌گفت که من چه قدر نازم.»

آن طور که مارگریت دوراس تعریف می‌کند، این نویسنده کودکیِ سرشار از خاطره‌ای داشته است: «خاطرات کودکی‌ام آن قدر درخشان است که با نوشتن نمی‌توانم آنها را تداعی کنم.»

مارگریت دوراس هم مثل استاندال، نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم، معتقد است که «کودکی بدون پایان است».

در ادامه، دوراس به دوران جوانی‌اش می‌پردازد؛ به زمانی که خودش تنها، برای تحصیل به پاریس آمده بود و زندگی دانشجویی داشت. روزها سر کلاس بود و شب‌ها در کافه‌ها. «چیز مهمی را از آن سال‌ها به یاد نمی‌آورم. شاید به خاطر این که از آن دوران هیچ‌گاه حرف نزده‌ام. گاهی فکر می‌کنم آن دوران مرا به درون یک سیاهی می‌کشید.»

دوراس که در ابتدا در رشته ریاضی ثبت نام کرده بود و می‌خواست راه پدرش را ادامه دهد، در نهایت به مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس رفت و از آن جا فارغ التحصیل شد. «کالوینو و ریمون کنو مدعی بودند که رابطه‌ای بسیار قوی میان علوم محض و ادبیات وجود دارد.»

در پاریس، آشنایی با یک مرد جوان یهودی باعث شد که مسیر زندگی مارگریت دوراس رنگ و بوی دیگری بگیرد. «او به من جاها و کتاب‌هایی را معرفی کرد تا که آن زمان نمی‌شناختنم.»

به واسطه همین دوستی بود که دوراس، انجیل را خواند و موسیقی را کشف کرد. موسیقی بعدها در آثار سینمایی و نمایشی مارگریت دوراس نقشی اساسی را ایفا کرد. همچنین زبان کتاب‌های دوراس نیز به شیوه‌ای خاص، آهنگین شد: مصوت‌های کشیده، جمله‌های کوتاه، و حالت وردگونه نثر.

عشق و ادبیات

جلد کتاب گفت و گوی مارگریت دوراس با فرانسوا میتران

علاوه بر روایت زندگی، مارگریت دوراس در این کتاب همچنین از موضوعات مختلفی مثل سیاست، تاریخ، «رمان نو» و «ادبیات متعهد» سخن می‌گوید و درباره دیگران مثل فروید، سارتر، مارکس، آلبر کامو، ژرژ باتای، میشل بوتور، آلن رب گریه، ریمون کنو، میشل فوکو، مارگریت یورسنار و موریس بلانشو نظر می‌دهد.

یکی از اظهارات جالب دوراس، اظهارنظر او درباره همعصرانش است. او آثار نویسندگانی مثل بوتور و رب گریه را در اغلب موارد «خسته‌کننده» توصیف می‌کند و می‌گوید: «فکر می‌کنم همه این نویسندگان کتاب‌هایشان را به یک شکل و با یک ترفند می‌نویسند.»

اما شاید مهم‌ترین بخش کتاب، بخشی است که او به زوایای مختلف «نوشتن» می‌پردازد و مسیر نویسندگی‌اش را برای خواننده بازگو می‌کند.

دوراس نویسندگی خودش را به دو دوره تقسیم می‌کند که نوشتن کتاب «مدراتو کانتابیله» در اواخر دهه پنجاه، مرز بین این دو دوره است.

این نویسنده خودش اعتراف می‌کند که تا قبل از رمان «مدراتو کانتابیله» (که با ترجمه رضا سیدحسینی به زبان فارسی منتشر شده)، آن چه را ‌نوشته به رسمیت نمی‌شناسد. به عقیده دوراس، در آثار اولیه‌اش «هیچ جایی برای خلاقیت خواننده باقی گذاشته نشده است.»

اما در این میان، چه اتفاقی افتاد که سبک نویسندگی مارگریت دوراس تغییر کرد؟ دوراس برای توضیح این تغییر، از عشقی سخن می‌گوید که توجه‌اش را از دیگران به خودش جلب کرد: «عشقی خشن، سکسی، و خیلی قوی‌تر از من.»

این عشق، چنان دوراس را از توان انداخت که برای اولین بار فکر خودکشی به سرش زد؛ فکری که عملی نشد و به جایش از ادبیات برای کشف خلأها و حفره‌های وجود خود استفاده کرد. در واقع او به شرح حال خود پرداخت: «شخصیت زن «مدراتو کانتابیله» و «هیروشیما عشق من» خودم هستم.»

از همان زمان، آثار مارگریت دوراس، به ویژه دو رمان‌ «عاشق» و «درد»، بی‌پیرایه‌تر ‌شد و به رازگویی‌ها و اعترافاتی تبدیل گردید که هرگز مجال گفتن‌شان نبود: «تصمیم گرفتم با خونسردی آنها را بنویسم.»

آیا معتادان دیجیتالی در ۲۰۱۳ ظاهر می‌شوند؟


تلفن‌های همراه (موبایل) را در سال‌های گذشته "اسباب‌بازی بزرگسالان" نامیده بودند. اما این اسباب‌بازی کوچک بی‌ضرر که دیگر مختص بزرگسالان هم نیست، در زمانی کوتاه چنان تکاملی پیدا کرده است که به زودی تمام جنبه‌های اصلی و مهم زندگی ما را در کنترل خواهد گرفت. به گفته نیک نیومن، تحلیلگر دیجیتال، ترکیب موبایل و شبکه‌های اجتماعی، مهم‌ترین نیروی محرکه موج تازه تحولات دیجیتال است.

به عقیده نیومن سال ۲۰۱۳ میلادی، سالی است که تاثیر انقلاب دیجیتال بیشتر از هر وقت دیگر در زندگی انسان‌ها دیده خواهد شد و به زودی پدیده‌هایی نوظهور یا کمتر شناخته‌شده به اتفاق‌هایی روزمره تبدیل خواهند شد.

مونیک نیومن برخی تاثیرات پیوند موبایل و شبکه‌های اجتماعی را بررسی کرده است.بایل به مثابه کیف پول

بیشتر ما هر روز که موبایلمان را در دست می‌گیریم، متوجه نیستیم که در واقع این وسیله کوچک است که هر روز بیشتر از دیروز کنترل زندگی ما را به دست می‌گیرد.

به تدریج کار بانکی، استفاده از کارت اعتباری، پرداخت صورتحساب و حتی کارت سوار شدن به هواپیما همه با موبایل انجام خواهد شد.

این، ممکن است راحتی و شفافیت بیشتری به امور بدهد، اما گم شدن موبایل هر روز به کابوسی بزرگتر تبدیل می‌شود. چون با گم شدن موبایل، بخش عمده‌ای از اطلاعات مهم شما هم از دست می‌رود. مخصوصا که دزدی تلفن‌های همراه هوشمند (اسمارت‌فون) هر روز شیوع بیشتری پیدا می‌کند.

به این ترتیب، به زودی باید شاهد ظهور اپلیکیشن‌هایی باشیم که موقعیت موبایل شما را پیدا کند یا شاید حتی به سبک فیلم‌های جیمز باند، بتوانید موبایلتان را از راه دور از کار بیندازید تا مبادا اطلاعات موجود در آن، شما را از هستی ساقط کند.

تبلیغات موبایلی

اسپم و آگهی‌های ناخواسته هم به زودی معضلی برای دارندگان موبایل خواهد شد. در حال حاضر ۱۰ درصد وقت مردم صرف موبایل می‌شود، اما فقط یک درصد کل آگهی‌ها روی موبایل تبلیغ می‌شود. این فاصله در سال ۲۰۱۳ میلادی به سرعت پر خواهد شد.

به زودی بحث درباره اینکه آیا اینگونه تبلیغات ارسالی به موبایل -به عنوان وسیله‌ای شخصی- ناقض حریم خصوصی است یا نه، درخواهد گرفت.

حجم تبلیغاتی که ناخواسته روی موبایل ظاهر می‌شود، در کنار تبلیغات شبکه‌های اجتماعی، امان کاربران را خواهد برید و این روند، بازار نرم‌افزارهایی را که جلوی این تبلیغات را می‌گیرند، داغ خواهد کرد.

به علاوه ممکن است برای ارائه سرویس‌های بدون تبلیغ، پول بیشتری از مشتریان گرفته شود.

چهره‌های سرشناس در تعقیب هواداران

ویل آی‌ام از اولین چهره‌های معروفی بود که در جریان یک نمایش زنده، مشغول توییت کردن بود

تاکنون همیشه مردم چهره‌های سرشناس را دنبال می‌کردند و می‌خواستند از زندگی و کار و بار آنها سر در بیاورند. افراد مشهور هم سعی می‌کردند که حتی‌الامکان از دست مردم فرار کنند.

اما گسترش شبکه‌های اجتماعی وضعیت را عوض کرده است؛ افراد سرشناس برای برقرای ارتباط با مخاطبان دیگر به راه‌های سنتی وابستگی زیادی ندارند و بیشتر به دنبال ارتباط مستقیم با مخاطب هستند.

به این ترتیب، طرفدارانی که فرد موردنظر خود را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند هدف انواع تبلیغات قرار خواهند گرفت. چون این چهره‌های مشهور (سلبریتی‌ها) برای هر توئیتی که کالای خاصی را تبلیغ کند، مبلغی را از شرکت سازنده می‌گیرند.

به تازگی سازندگان برنامه‌های تلویزیونی از ستاره‌ها و افراد مشهور می‌خواهند تا با توئیت کردن، قبل، در حین و پس از پخش یک برنامه، دنبال‌کنندگان خود را به مقصدی جدید هدایت کنند.

شبکه جهانی خبر

پیوند مبارک یا شاید نامبارک موبایل و شبکه‌های اجتماعی، راهی سریع و تازه برای انتشار اخبار فراهم کرده است.

المپیک لندن که به آن لقب "المپیک توئیتر" دادند، به خوبی این موضوع را ثابت کرد و توئیتر سریع‌ترین وسیله کسب خبر بود. یک سوم کسانی هم که به وبسایت بی‌بی‌سی انگلیسی سر می‌زنند این کار را با موبایل انجام می‌دهند.

"پیوند مبارک یا شاید نامبارک موبایل و شبکه‌های اجتماعی، راهی سریع و تازه برای انتشار اخبار فراهم کرده است"

این روند هم بر نحوه تولید و هم بر چگونگی انتخاب خبر تاثیر خواهد گذاشت؛ شیوه‌های تازه اطلاع‌رسانی مثل صفحات زنده متنی برای گزارش مسابقات ورزشی یا اتفاقاتی که هر لحظه خبرسازند، روزبه‌روز محبوب‌تر می‌شوند. اما نسل جوان بیشتر ترجیح می‌دهد خبر را مستقیما از لینک توئیتر یا فیس‌بوک بگیرد.

البته در سال ۲۰۱۳ میلادی، شکل تازه‌ای از پیوند موبایل، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، مثل شبکه اجتماعی Thisnewsnow رونق خواهند گرفت. این شبکه ویدئوهایی کوتاه را منحصرا روی موبایل پخش می‌کند.

شبکه جهانی شایعه

اما جز انتشار سریع و مستقیم خبر، ترکیب موبایل و شبکه‌های اجتماعی، عرصه تازه‌ای هم برای شایعه و غیبت فراهم کرده است.

با درز اخباری که سعی می‌شد محرمانه بماند، یا انتشار اخباری که دادگاه ممنوع کرده بود در شبکه های اجتماعی، قانونگذاران خود را با موجودی مجازی روبه‌رو دیدند که به حکم، دستور و قانون وقعی نمی‌گذارد و راه خود را می‌رود.

چند مورد بازداشتی که اخیرا در بریتانیا به علت توئیت غیرقانونی یا کذب انجام شد نیز نمایانگر عمق ماجراست.

به نظر می‌رسد که سیاستمداران، قانونگذاران و حقوقدانان هنوز ویژگی دنیای جدید را درک نکرده‌اند. آنها نه تنها از زمانه عقب افتاده‌اند، بلکه وقت و هزینه بی‌موردی را صرف راه‌های سنتی برای مبارزه با پدیده‌ای مدرن می‌کنند. تا آنها همراه زمانه شوند و آنچه را در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود، به مثابه قانون‌گریزی نبینند، راه درازی مانده است.

کاربران هم لازم است که به تدریج با مفهوم مسئولیت در انتشار مطلب در شبکه‌های اجتماعی بیشتر انس بگیرند.

اعتیاد دیجیتال

اگر دوست یا همسرتان دائم در حال چت کردن (ارتباط دیجیتال) با دوستان در شبکه‌های اجتماعی است یا سر میز شام روی موبایل نتیجه فوتبال را چک می‌کند، نشانه‌ای از یک وابستگی روزافزون است؛ وابستگی به دسترسی به اخبار و اطلاعات در کوتاه‌ترین زمان ممکن.

موبایل جای معاشرت با دوست و همسر را گرفته است و شاید خیلی‌ها ندانند که نزدیکترین دوستشان موبایلشان است. در نتیجه، کلینیک‌های ترک اعتیاد دیجیتال نباید زیاد دور باشند.

سال ۲۰۱۳ میلادی، سال رشد عظیم موبایل و شبکه‌های اجتماعی است. جریانی که سر ایستادن ندارد. قطاری که برای کسی توقف نمی‌کند. باقی، هنر کسانی است که یاد می‌گیرند چه زمانی و چگونه سوار این قطار شوند و از همه مهم‌تر یاد می‌گیرند که چه زمانی و چگونه از آن پیاده شوند.

 کشف داروی دوهزار ساله



دانشمندان ایتالیایی از درون لاشه یک کشتی غرق‌شده که متعلق به دست کم ۲۰۰۰ سال پیش است، دارویی مهم کشف کرده‌اند. پژوهشگران بعد از بررسی‌های خود به نتیجه رسیده‌اند که این دارو برای درمان ناراحتی‌های چشم به کار می‌رفته است.

چنین کشف‌های مهمی زیاد پیش نمی‌آید. پژوهشگران به تازگی دارویی یافته‌اند که قدمتی بیش از۲۰۰۰ سال دارد. اما مهم‌تر این است که این دارو با وجود گذشت صدها سال سالم و قابل بررسی مانده است.

یک تیم تحقیقاتی به سرپرستی اریکا ریبکینی (Erika Ribechini)، کارشناس شیمی در دانشگاه پیزای ایتالیا بر معجونی خاکستری از مواد آلی و معدنی و محفوظ در ظرفی از جنس روی تحقیقاتی به عمل آورده است.

این ظرف در دل لاشه یک کشتی قدیمی کشف شد . این کشتی بیش از ۲ هزار سال پیش در آب‌های ساحل توسکانی ایتالیا غرق شده بود.

بقایای این کشتی در نزدیکی منطقه "رلیتو دل پوزینو" پیدا شد و به همین دلیل لاشه این کشتی "لاشه پوزینو" نام گرفته است.

ترکیب، شکل و تجزیه اجزای ماده مکشوف نشان می‌دهد که از این ماده به عنوان دارویی شفابخش برای چشم استفاده می‌شده است.

ریبکینی می‌گوید، از این دارو که به صورت ماده‌ای تکه‌تکه پیدا شده، به صورت مستقیم روی پلک‌ها استفاده می‌شد.

اجزای ترکیب شفابخش

تحقیق روی اجزای شیمیایی، معدنی و گیاهی این دارو نشان می‌دهد که در ترکیب دارو به طور عمده فلز روی به کار رفته است.

داروی مورد تحقیق ۴ سانتی‌متر قطر و یک سانتی‌متر ضخامت دارد و شامل اکسید آهن، نشاسته، موم زنبور عسل و صمغ کاج است.

در این داروی کهن اجزای گیاهی فراوانی یافت می‌شود. به موجب گزارش منتشره در نشریه علمی "پراسیدینگز"، متعلق به ‌آکادمی ملی علوم ‌آمریکا ذغال چوب، الیاف کتان، دانه‌های نشاسته، گرده درخت زیتون و شماری از دیگر گیاه‌ها از جمله اجزایی‌اند که در این دارو یافت شده‌اند.

بیش از نیمی از گرده‌های کشف شده در این دارو به گیاهانی تعلق دارد که پیش‌تر حشرات بر روی آن نشسته‌اند.

به همین دلیل دانشمندان گمان می‌کنند، وجود موم زنبور عسل در ترکیبات این دارو باعث شده که در آن گرده‌های گیاهی زیادی یافت شود. یعنی داروسازان دوران باستان به عمد از گرده گیاهان در این دارو استفاده نکرده‌اند، بلکه گرده گیاهان در اینجا ماده‌ای جانبی بوده است.

پيامد تورم بالاي 20 درصد

 

 نتیجه یک تحقیق مستقل از پیامدهای متفاوت تورم بر رشد اقتصادی کشور حکایت دارد؛ این پژوهش که از سوی یک مجله علمی منتشر شده به اندازه‌گیری اثر رشد قیمت‌ها بر نرخ رشد اقتصادی پرداخته كه یک بازه زمانی 34 ساله را در برمی‌گیرد و نشان می‌دهد اثر تورم پایین بر رشد اقتصادی اندک است، اما زمانی که تورم از یک سطح مشخص عبور کند تاثیر منفي آن شدید می‌شود. در این تحقیق مرز اثرگذاری تورم بر اساس نتایج به‌دست آمده از دوره زمانی 1353 تا 1386 سطح 20 درصد تعیین شده و به آن «نقطه شکست ساختاری اقتصاد» لقب داده شده است. بر اساس یافته‌های این تحقیق هر یک درصد افزایش تورم در سطح کمتر از 20 درصد، 4 هزارم درصد از رشد اقتصادی می‌کاهد، اما هر یک درصد افزایش نرخ تورم در بالای این سطح حدود 5 درصد از رشد خواهد کاست. پژوهش صورت گرفته در مقام راهکار نیز تاکید دارد لازمه کنترل تورم و مقابله با اثر نااطمینانی، تقویت استقلال بانک مرکزی و ایجاد اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نظام پولی کشور از طریق شفاف‌سازی و ایجاد ثبات و پایداری در سیاست‌های پولی، همراه با تعدیل نظام مالی دولت است.

در یک پژوهش اقتصادی برای سه دهه اخیر بررسی شد
پیامدهای تورم بالای 20 درصد
گروه بازار پول- بررسی تحقیقاتی در یک بازه زمانی 34 ساله نشان می‌دهد اثر تورم‌های پایین بر رشد اقتصادی اندک است، اما تورم‌هایی که از یک سطح مشخص عبور می‌کند با شدت بیشتری از رشد اقتصاد می‌کاهد.
در این تحقیق مرز اثرگذاری تورم بر اساس نتایج به‌دست آمده از دوره زمانی 1353 تا 1386 سطح 20 درصد تعیین شده است که به آن «نقطه شکست ساختاری اقتصاد» لقب داده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد هر یک درصد افزایش تورم در سطح کمتر از 20 درصد 4 هزارم درصد از رشد اقتصادی می‌کاهد و هر یک درصد افزایش نرخ تورم در سطح بالای 20 درصد حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی خواهد کاست. 
این تحقیق که با استفاده از روش‌های اقتصادسنجی صورت گرفته است، در کنار توجه به اثرات تورم، به بررسی نقش «نااطمینانی تورم» و «نقطه شکست ساختاری» پرداخته است. در الگوی مورد استفاده در این مطالعه، نرخ رشد اقتصادی تابعی از نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ رشد سرمایه ناخالص ثابت حقیقی و نااطمینانی تورم در نظر گرفته شده است. این تحقیق با عنوان «تاثیر تورم بر رشد اقتصادی در ایران با تاکید بر نااطمینانی» و در فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی منتشر شده است.
تورم و نااطمینانی
در ادبیات اقتصادی به رشد سطح عمومی قیمت‌ها تورم گفته می‌شود و با استفاده از نسبت تغییرات میانگین قیمت‌ها به قیمت‌های قبلی، بر حسب درصد مورد محاسبه قرار می‌گیرد. در حال حاضر تقریبا تمامی نظریات اقتصادی با تایید آثار منفی وجود تورم در اقتصاد، یکی از اولویت‌های سیاست‌گذاری اقتصادی را کاهش نرخ تورم و ثبات قیمت‌ها می‌دانند.
علاوه بر این، مساله دیگری که همراه با تورم ظاهر می‌شود، پدیده‌ای است که تحت عنوان «نااطمینانی تورم» از آن یاد می‌شود و از دهه 70 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. نااطمینانی به وضعیتی گفته می‌شود که احتمال وقوع حوادث آینده در آن مشخص نیست. بنا به یک تعریف رایج که در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته، اگر تغییرات آتی در متغیرهای اقتصادی از مجموع تغییرات پیش‌بینی‌شده و پیش‌بینی‌نشده تشکیل شده باشد، آنگاه نااطمینانی یک متغیر اقتصادی شامل تغییر غیرقابل پیش‌بینی آن متغیر خواهد بود. برای محاسبه نااطمینانی که یک متغیر کیفی و با اندازه‌گیری پیچیده است، از دو رویکرد الگوهای پیمایشی (پرسش و نظرسنجی) و استفاده از مدل‌های اقتصادسنجی استفاده می‌شود. 
مطابق این تحقیق، کشورهای با تورم بالاتر عموما تغییرات اقتصادی بالاتری دارند و از همین رو اقتصاددانان تغییرات تورم را به عنوان شاخص نااطمینانی در نظر می‌گیرند. نویسندگان این پژوهش انحراف تصمیمات مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان در زمینه پس‌انداز، مصرف و سرمایه‌گذاری و آثار نامناسب این انحراف بر کارآیی و تخصیص منابع و سطح فعالیت واقعی اقتصاد را از مهم‌ترین زیان‌های بروز نااطمینانی تورم در اقتصاد برشمرده‌اند.
اثر منفی تورم بر رشد
این پژوهش مهم‌ترین آثار مخرب تورم را توزیع مجدد درآمد به نفع صاحبان دارایی و به زیان حقوق‌بگیران، افزایش نااطمینانی و بی‌ثباتی در اقتصاد کلان و کاهش سرمایه‌گذاری بلندمدت عنوان کرده‌است. همچنین طبق آن، نرخ تورم بالا و بی‌ثبات، با افزایش هزینه‌های مبادله و کاهش سرمایه‌گذاری در تولید، رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد. نتایج عددی این تحقیق نیز همان طور که انتظار می‎رود، موید آثار منفی وجود تورم بر رشد اقتصادی است. این تحقیق با مدل کردن داده‌های مربوط به تورم و دیگر متغیرهای اثرگذار بر رشد، به محاسبه میزان تاثیر تغییرات تورم بر رشد اقتصادی کشور پرداخته است. به گفته نویسندگان، بررسی این داده‌ها در سال‌های مورد بررسی نشانگر این بوده که هر یک درصد افزایش در نرخ تورم، رشد اقتصادی را 22/0 درصد کاهش‌ می‌دهد. البته در این محاسبه، نقطه شکست ساختاری به عنوان یک عامل جداگانه و اثرگذار وارد تحلیل نشده است و مولفان، در بخش دیگری از تحقیق، اثرات تغییرات تورم بر رشد را با لحاظ کردن نقطه شکست ساختاری در مدل مورد سنجش قرار داده‌اند.
نقطه شکست ساختاری
یکی از نکات قابل توجهی که در تحقیقات اقتصادی در زمینه تورم به آن پرداخته شده، اشاره به مرزهایی در افزایش تورم است که به آنها «نقطه شکست ساختاری» گفته می‌شود. به عبارت دیگر، تحقیقات اقتصادی که به محاسبه میزان تاثیرپذیری منفی رشد اقتصادی از تورم پرداخته‌‌است، نشان از این دارد که از حدود و نقاط مشخصی به بعد، افزایش در نرخ تورم، به کاهش‌های بیشتر و سریع‌تری در رشد اقتصادی کشور منجر می‌شود، اما در نرخ‌های تورم پایین‌تر از این حدود؛ یعنی تورم‌های کمتر از نقطه شکست ساختاری، آثار منفی افزایش تورم بر رشد اقتصادی دارای مقادیر نسبتا کم و یکنواختی است.
نویسندگان این پژوهش اظهار کرده‌اند که تحلیل مدل آنان از اقتصاد ایران، نقطه شکست ساختاری را برای نرخ تورم کشور، به میزان 20 درصد تعیین کرده است. به عبارت دیگر، تاثیر تورم بر رشد اقتصادی، قبل و بعد از این نقطه منفی و معنی‌دار است، اما در سطوح کمتر از نرخ تورم 20 درصد، این تاثیر کمترین مقدار را دارد، حال آنکه در نرخ‌های تورم بالاتر از 20 درصد، تاثیر مخرب تغییرات تورم بر رشد اقتصادی به طور قابل ملاحظه‌ای بزرگ می‌شود.
نتایج این مطالعه نشان از این دارد که در سطوح کمتر از تورم 20 درصدی، هر 1 درصد افزایش تورم منجر به کاهش 004/0 درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی حقیقی می‌شود. در مقابل، در سطوح بالاتر از شکست ساختاری، يك درصد افزایش در نرخ تورم، باعث کاهش 954/4 درصدی رشد اقتصادی کشور شده است. 
مطابق محاسبات انجام گرفته در این پژوهش، در صورتی که نقطه شکست ساختاری در مدل تعبیه نشود، تاثیر منفی تورم بر رشد به میزان 734/4 درصد کمتر به دست می‌آید. به بیان ساده‌تر، این تفاوت حاکی از این است که اگر نقطه شکست ساختاری وجود داشته باشد اما نادیده گرفته شود و در مدل وارد نشود، تاثیر منفی تورم بر رشد اقتصادی کمتر از میزان واقعی بیان می‌شود.
نااطمینانی و رشد اقتصادی
نویسندگان همچنین آثار وجود نااطمینانی ناشی از تورم را نیز بر رشد اقتصادی مورد ارزیابی قرار داده‌اند. ارزیابی انجام گرفته گویای این بوده است که تاثیر منفی وجود نااطمینانی بر رشد اقتصادی، در سطح 10 درصد معنادار است. بر این اساس، نتایج بیانگر این است که غیر از تورم، افزایش نااطمینانی تورم نیز به طور جداگانه باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود. به گفته ایشان، نااطمینانی تورم به عنوان متغیری اثرگذار بر رشد اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است که نمی‌توان آن را کاملا از بین برد، ولی امکان حداقل کردن آن از طریق برخی تعدیلات در رژیم‌های سیاستی وجود دارد.
نویسندگان وجود انتظارات تورمی در بلندمدت را یکی از عواملی دانسته‌اند که ثبات نرخ‌های تورم آتی در سطوح پایین را مورد تردید قرار می‌دهند. از این رو نتیجه‌‌گیری کرده‌اند که علاوه بر به‌کارگیری ابزارهای پولی، جلب باور و اعتماد مردم به اجرای تعهدات بانک مرکزی نیز برای مقابله با انتظارات تورمی ضروری است.
کنترل تورم
نویسندگان این پژوهش با بیان اینکه تاثیر منفی تورم بر رشد اقتصادی در سطوح کمتر از شکست ساختاری کاهش می‌یابد، تاکید کرده‌اند که با اعمال سیاست تثبیت قیمت و ایجاد قیمت تضمینی برای کالاهای عمده و اساسی، می‌توان نرخ تورم را طوری کنترل کرد که پایین‌تر از نقطه شکست ساختاری قرار بگیرد.
همچنین به اعتقاد مولفان، می‌توان شرایط لازم برای کنترل هدفمند نرخ‌های تورم در ایران را از طریق اتخاذ ابزارهای لازم پولی و سیاست‌های مالی مکمل آن فراهم کرد. این پژوهش به عنوان یک راهکار استقلال بانک مرکزی را نیز مورد توجه قرار داده و آن را در کنار ایجاد اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نظام پولی کشور از طریق شفاف‌سازی و ایجاد ثبات و پایداری در سیاست‌های پولی، همراه با تعدیل نظام مالی دولت از طریق اتخاذ سیاست‌های مناسب بودجه‌ای، از عوامل موثر در کنترل نرخ‌های تورم به شمار آورده است. 

دنیای اقتصاد 


نیمی از محصولات غذایی دنیا راهی سطل زباله می‌شود

نیمی از چهار میلیارد تن مواد غذایی که هر سال در دنیا تولید می شود راهی سطل زباله می شود. تحقیق بنیاد مهندسی مکانیک بریتانیا نشان می دهد که انبارداری نامناسب، رعایت سختگیرانه تاریخ مصرف، تشویق مشتریان به خرید عمده (یکی بخر دو تا ببر) و ایرادگیری مصرف کنندگان، دلایل این اسراف " سرسام آور" هستند.

اما این اسراف فقط در انتهای زنجیره مصرف صورت نمی گیرد بلکه در ابتدای آن هم مواد غذایی هدر می شود. در بریتانیا، ۳۰ درصد سبزیجات به عمل آمده اصلا برداشت نمی شود زیرا ظاهر آنها به چشم مشتریان مطلوب نمی‌رسد. بخشی از مواد غذایی هم به علت استفاده از روش‌های نادرست کشاورزی و مهندسی از بین می رود.

اما بعد از تولید محصول، انبارداری ضعیف و حمل و نقل نامناسب سبب می‌شود وقتی محصول به سوپرمارکت می‌رسد فقط به دلیل آنکه ظاهر مشتری پسندی ندارد دورریختنی قلمداد شود.

بعد از خرید اوضاع بهتر نمی‌شود و در اروپا و آمریکا نیمی از مواد غذایی خریداری شده، دور ریخته می‌شود.

تیم فاکس، رییس بخش انرژی و محیط زیست بنیاد مهندسی مکانیک می‌گوید مواد غذایی که دور ریخته می شود، "می تواند خوراک جمعیت رو به ازدیاد کره زمین را تامین و آنها را که گرسنه اند سیر کند."

اما به گفته او، اسراف مواد غذایی در کشورهای توسعه یافته و دنیای در حال توسعه دلایل متفاوتی دارد. در کشورهای در حال توسعه، اسراف در ابتدای زنجیره مصرف صورت می گیرد، یعنی بین مزرعه و مغازه و در دنیای کاملا توسعه یافته، ریشه اسراف را در بازاریابی غلط و رفتار مشتریان می توان پیدا کرد.

برای تولید این دو میلیارد تن ماده غذایی که خورده نمی شوند، ۵۵۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف می شود. به گزارش بنیاد مهندسی مکانیک برای آبیاری محصولات کشاورزی در سال ۲۰۵۰ به ۱۰ تا ۱۳ تریلیون متر مکعب آب نیاز است، نیازی که دائم بیشتر می شود.

سازمان ملل متحد تخمین می‌زند که تا سال ۲۰۷۵ سه میلیارد نفر به جمعیت دنیا افزوده می شود و این یعنی باید شکم ۹.۵ میلیارد نفر در دنیا سیر شود.

تیم فاکس می‌گوید:" نیازهای بشر منابع زمینی، آب و انرژی را به طور فزاینده ای کمیاب می کند، بنابراین نقش دانش مهندسی برای جلوگیری از اتلاف آب و مواد غذایی حیاتی است، برای اینکه کاشت، حمل و نقل و انبارکردن مواد غذایی کارآمدتر شود".

"اما برای تحقق این امر، دولت‌ها و نهادهایی که برای توسعه فعالیت می کنند مثل سازمان ملل، باید با یکدیگر همکاری کنند تا نگاه مردم تغییر کند و کشاورزان، تولیدکنندگان مواد غذایی، سوپرمارکت‌ها و مصرف کنندگان تشویق شوند از اسراف پرهیز کنند."

 افزایش خطرناک ازن در روند تولید سوخت زیستی



پژوهشگران بریتانیایی انتقادی جدید از سوخت زیستی مطرح کرده‌اند. آنها می‌گویند این نوع سوخت که به عنوان چاره‌ای جایگزین برای سوخت‌های مضر مطرح شده ازن موجود در هوا را افزایش می‌دهد و سلامتی انسان را به خطر می‌اندازد.

انتقاد از سوخت زیستی (بیو فیول) پایان نمی‌پذیرد. تا کنون انتقاد عمده این بود که برای کسب سوخت زیستی باید زمین‌های گسترده‌ای را زیر کشت قرار داد و به همین دلیل قطع درختان و جنگل‌زدایی افزایش می‌یابد.

اینک پژوهشگران بریتانیایی می‌گویند، تهیه سوخت زیستی می‌تواند بر سلامتی انسان تأثیراتی زیان‌آور بگذارد.

آنها می‌گویند، کاشت درختانی با رشد سریع برای برطرف کردن نیاز روزافزون به سوخت زیستی، ایزوپرن تولید خواهد کرد. به باور آنان، این فرایند به همراه گاز نیتروژن به ایجاد گاز ازن در هوا منجر خواهد شد که تحریک‌کننده راه‌‌های تنفسی در انسان است.
 
ازن ماده اکسیدکننده قوی با قابلیت واکنشی زیاد است که فعالیت بالای شیمیایی آن باعث بروز مشکلاتی از جمله در بافت ریه‌ها می‌شود. آلاینده ازن اساسا توسط یک منبع به محیط منتشر نمی‌شود. این آلاینده ثانویه است و بر اثر تأثیرات متقابل آلاینده‌های اتمسفر ایجاد می‌شود. از جمله آلاینده‌های اولیه‌ای که در تشکیل ازن دخالت دارد، اکسیدهای نیتروژن است.

شبیه‌سازی رایانه‌ای

کشورهای عضو اتحادیه اروپا متعهد شده‌اند که ۱۰ درصد از انرژی مورد نیاز بخش حمل و نقل خود را تا سال ۲۰۲۰ از انرژی‌های تجدیدپذیر تأمین کنند. با توجه به این نیاز روزافزون باید در آینده کاشت گیاهانی را که از آنها سوخت زیستی تهیه می‌شود، به شدت افزایش داد.

نیک هویت (Nick Hewitt) از دانشگاه لانکستر بریتانیا و همکارانش برای روشن شدن اثرات این روند بر محیط زیست از شبیه‌سازی رایانه‌ای استفاده کردند.

بنا بر گزارش منتشره در مجله تخصصی "نیچر کلایمت چنج"، اروپا حدود ۷۲ میلیون هکتار زمین را به کشت گیاهانی اختصاص داده که از قابلیت تولید سوخت زیستی برخوردار هستند. ۱۶ میلیون هکتار از این زمین‌ها در غرب اروپا، ۲۹ میلیون هکتار در اروپای شرقی و و ۲۷ میلیون هکتار در اوکراین قرار دارد.

در این آزمون پیامدهای کشت درختان سریع‌الرشدی مانند صنوبر، بید و اکالیپتوس در این زمین‌ها که مساحتی حدود دو برابر مساحت آلمان دارند ارزیابی شده است.

نتیجه آزمون

نتیجه تحقیق یادشده نشان می‌دهد که این فرایند به افزایش گاز ازن در هوای تنفسی منجر می‌شود. افزایش ازن در هوا سلامت بسیاری از مردم را به خطر می‌اندازد.

بر اساس آخرین ارزیابی‌ها، در اروپا سالانه حدود ۲۲ هزار نفر بر اثر پیامدهای ناشی از افزایش ازن در هوا جان خود را از دست می‌دهند.

محققان می‌گویند، افزایش کشت درخت‌هایی با پتانسیل تولید سوخت زیستی باعث می‌شود که شمار مرگ و میر ناشی از افزایش ازن در هوا بیش از ۱۰۰۰ تن در سال افزایش یابد.

افزون بر این افزایش ازن در هوا بر برداشت برخی محصولات کشاورزی مانند ذرت یا گندم تأثیری منفی دارد. پیش‌بینی می‌شود که این اثر منفی سالانه حدود یک میلیارد یورو در صنعت کشاورزی خسارت ایجاد کند.

تنها درختان سریع‌الرشد نیاز را برطرف می‌کنند

پژوهشگران بر این نظرند که در آینده برای تأمین نیاز به سوخت بیولوژیک باید عمدتا گیاهانی کاشت که به نسل دوم سوخت‌های سازگار با محیط زیست تعلق دارند مانند صنوبر، بید و اکالیپتوس.

دلیل این است که تنها با کشت این درختان سریع‌الرشد می‌توان نیاز بالا به سوخت بیولوژیک را تأمین کرد. اما کشت این درختان در مرحله اول به تولید مخلوطی از گازهای منوکسید کربن و هیدروژن در هوا منجر خواهد شد و در مرحله بعد است که می‌توان از آن سوخت زیستی به دست آورد.

اما کشت درختان نسل دوم سوخت‌های زیستی جنبه مثبتی نیز در بر دارد. این نوع از نباتات مانند گیاهان نسل اول، از جمله شلغم و نیشکر قابل خوردن نیستند و برای کشت آنها زمین کافی به‌ویژه در شرق اروپا وجود دارد. تنها در اوکراین می‌توان حدود یک‌سوم از درختان مورد نیاز را کاشت.

افزون بر این در شرق اروپا برای کشت این درختان نباید غلات موجود در زمین را نابود کرد، چون در این منطقه زمین‌های آزاد زیادی برای کاشتن این درختان وجود دارد.