سد گتوند در حال آبگيري است. سدي كه سال گذشته ساختش به پايان رسيد و امسال در حال آبگيري ست تا مدتي ديگر به بهره‌برداري مي‌رسد. سدي كه داد اهالي منطقه را درآورده بود و روستاييان را مجبور به ترك خانه‌هايشان كرد. بنا به اظهارات وزير نيرو، حدود دو ميليارد مترمكعب آب پشت سد ذخيره شده، ضمن آنكه سه واحد نيروگاهي اين سد در زمان حاضر به بهره‌برداري رسيده است و واحد چهارم نيز تا پايان دي‌ماه جاري وارد مدار مي‌شود. هفته گذشته مدير اجرايي سد گتوند در گفت‌وگو با «اعتماد»، خبر نشت نفت در سد را تاييد كرد و اعلام كرد در حال كنترل نفت نشت شده هستيم. وزير نيرو هم دوشنبه گذشته خبر نشت را تاييد كرد و اعلام كرد هيچ گونه نگراني در بهره‌برداري از سد گتوند وجود ندارد و مديريت مناسبي روي كيفيت آب اين سد در حال انجام است. اما نامجو با تاكيد بر اينكه اين وزارتخانه برنامه‌هايي براي رفع نواقص اين طرح دارد كه به تدريج اجرا مي‌شود از مذاكراتي با وزارت نفت درباره نشت نفت در آب اين سد، خبر داد و اعلام كرد وزارت نيرو نيز اقدام‌هايي در اين جهت انجام داده و هشدار لازم به وزارت نفت داده شده است و اين وزارتخانه به دنبال برنامه‌ريزي براي حل اين مشكل است. نشت نفت در مناطق نفت‌خيزي چون خوزستان و منطقه زاگرس، موضوعي جديد نيست. پيش از اين هم در استان‌هاي ديگر و حوزه‌هاي آبي و خاكي ديگر رخ داده بود، هر بار وزارتخانه‌هاي نفت و نيرو به دنبال راه‌حلي جديد براي رفع اين معضل بودند. نشت نفت در حوضه‌هاي آبي مشكلات عديده‌يي به دنبال دارد، آب شرب مردم روستاها و شهرها، ورود به خاك و آسيب به محصولات كشاورزي. به گفت‌وگو با سروش مدبري، مديركل آب و خاك سابق سازمان حفاظت محيط زيست و رييس فعلي انجمن زمين‌شناسي، نشستيم تا از مشكلات ورود آلاينده‌هايي چون نفت به آب وخاك سخن گوييم، مشكلاتي كه از قدمتي طولاني برخوردارند.


سد گتوند كه سال گذشته ساختش به پايان رسيد در حال آبگيري است، علاوه بر مشكل شوري آب و نمك بيش از حد در آب و خشك شدن كشتزارهاي پايين دست، شاهد نشت نفت در آب هستيم كه از سوي وزير نيرو هم به تاييد رسيده است. نشت آلاينده‌هايي چون نفت چقدر در حوضه‌هاي آبي سابقه داشته و راهكارهايي كه وزارت نفت و نيرو در اين خصوص تدارك ديده‌اند، چه بوده است؟

آلودگي‌هاي نفتي و تخريبش در منابع آب و خاك موضوعي بوده كه هميشه وجود داشته. دوبار منحرف شدن كاميون ‌ام‌تي‌بي‌اي در سد قشلاق و همين‌طور اتفاقي كه دو سه سال پيش در زاينده‌رود بر اثر عمليات عمراني پيش آمد از مواردي بود كه مشابه اتفاق رخ داده باعث آلودگي شد. سد زاينده‌رود آلوده شد و تا چندماه بعد هم در شبكه‌هاي آبرساني شرب و كشاورزي بوي نفت استشمام مي‌شد. اين مشكل درباره آب‌هاي زيرزميني هم، هميشه وجود داشته، بزرگ‌ترين نمونه‌اش، موضوع آلودگي آب‌هاي زيرزميني پالايشگاه تهران بود كه البته تنها به پالايشگاه تهران محدود نمي‌شود، پالايشگاه‌هاي شيراز، اصفهان و پتروشيمي كرمانشاه هم از موارد مشابه بودند. درواقع مي‌توان گفت هرجايي كه دست بگذاريم آلودگي نفتي و مرتبط با فرآورده‌‌هاي نفتي از مرحله استخراج تا اكتشاف، فرآوري، بهره‌برداري و انتقال فرآورده‌هاي نفتي وجود داشته است. زماني كه در سازمان محيط زيست بودم مكاتبات زيادي با وزارت نفت درباره لوله‌هاي فرسوده در مسير انتقال اين لوله‌ها كه زياد هم هستند، انجام داديم. سال‌هاست كه نفت از چاه انتقال مي‌يابد و اين لوله‌هاي انتقال و بازسازي، تعمير و تعويض نشدند. وزارت نفت خيلي تمايل نداشت كه وارد اين كار شود چون هميشه بحث مالي را در پي داشت و براي وزارتخانه بحث جدي نبود و نخواهد بود. اين مشكلات هميشه درباره اين وزارتخانه بوده و هست، در مخازن سدهايي كه در حوزه زاگرس احداث شدند، مساله عبور خطوط لوله به دليل وجود چاه‌هاي نفت قديمي كه حفاري شده و به دلايلي به بهره‌برداري نرسيده و پلمب شده اين مشكلات وجود داشت كه نياز دارند حتما فكري جدي برايشان شود. زماني هم كه براي كار سدسازي در وزارت نيرو بودم، وجود چاه‌هاي نفت در محدوده سد چم شير و همينطور رودخانه خيرآباد مشكل ساز شده بود. اصولا در حوزه زاگرس، خوزستان، فارس، كهگيلويه و بوير‌احمد اين مشكلات هميشه وجود داشت.

قطعا اين نشت آلاينده‌ها به آب و خاك آثار سوئي بر محيط زيست و مردم منطقه خواهد گذاشت.

قطعا اين‌طور است. مهم‌ترين آثارش اين است كه نفت مي‌تواند حجم عظيمي از منابع آب را از كيفيت خارج كند. تصفيه آب آلوده هم كاري دشوار است به ويژه اگر آب زيرزميني باشد درباره آب‌هاي سطحي اين تصفيه راحت‌تر اتفاق مي‌افتد. اما نفت، طعم، بو و كيفيت آب را عوض مي‌كند، درباره زاينده‌رود شاهد بوديم كه مردم تا چند ماه گلايه داشتند كه همچنان در آب شرب‌شان طعم نفت احساس مي‌شود. اما اين آثار تا مدتي خواهد ماند و بعد از مدتي از بين مي‌رود، اين‌طور نيست كه ابدي باشند. آب رودخانه وارد مي‌شود و آب آلوده به پايين دست منتقل مي‌شود. مشكل اين است كه الان ما با اين حجم آب آلوده چه بايد بكنيم.

راهي كه شما به عنوان كارشناس آب و خاك درنظر داريد، چيست؟

راهش اين است كه اجازه ندهيم آب از شبكه سد خارج شود و وارد شبكه شود، پالايشي را كه در همه جاي دنيا براي جداسازي نفت از آب وجود دارد، انجام دهيم، قبل از اينكه نفت تجزيه شود و وارد واكنش با آب شود، البته نفت با آب قاطي نمي‌شود اما هيدروكربن‌هايي هستند كه با آب واكنش مي‌دهند و مخلوط مي‌شوند. بايد تا اين آلودگي در سد هست آن را پاكسازي كنند و جداسازي صورت گيرد. اين كاري است كه مي‌شود انجام داد كه به فاكتورهاي متعددي چون ميزان حجم نفت وارد شده، روش درپيش گرفته شده به زمان پاكسازي بستگي خواهد داشت. تا وقتي آب سطحي باشد هم تصفيه آب راحت‌تر است و هم جداسازي مواد آلاينده از آب. گرما مشكل ديگري است كه باعث تبخير آلاينده‌ها مي‌شوند و برخي از اجزاي آن با آب واكنش مي‌دهند مدتي كه روي سطح آب بمانند و ديگر به هيچ‌وجه قابل جداشدن نيستند.

در مواردي كه نام برديد وزارت نفت يا نيرو چه اقداماتي براي رفع آلودگي انجام داد؟

مسوولان خود وزارت نيرو، مدتي آمدند كارهاي اصلاحي انجام دادند اما بايد اقداماتي اصولي‌تر انجام شود، اين اشكال به وزارت نيرو هم وارد است، اينكه چرا زودتر دقت نكرده و تمهيدات و مديريت بحرانش را نديده كه اگر چنين اتفاقي افتاد فكري به حالش بكنند. بايد از ابتدا وزارت نيرو با وزارت نفت وارد مذاكره شود تا موقع بروز چنين حوادثي بتوانند جلوي نشت نفت را در آب بگيرند. شايد مشاوران سدسازي مي‌بينند و گوشزد نمي‌كنند. ما براي هركدام از اين اتفاقات بايد يك ستاد بحران تشكيل دهيم، سريع كارها را پيش ببريم تا مجبور نباشيم با هزينه چندين برابر قبل، علاج موقتي و كوتاه‌مدت پيدا كنيم.

با توجه به پوسيدگي لوله‌ها، اين امكان وجود داردكه درهر نقطه ديگري در اين منطقه هم دوباره شاهد اين دست اتفاقات باشيم؟

اين احتمال نه تنها درباره اين منطقه بلكه براي همه مناطق نفت خيز ممكن است وجود داشته باشد. بايد يك آسيب‌شناسي انجام شود، وزارت نيرو در محدوده كاري خود در حوزه آبريز سدها و همين‌طور وزارت نفت بايد در موارد مختلف بيايد آسيب‌شناسي كند. شايد وزارت نيرو بهتر بتواند مطالعاتش را انجام دهد و وزارت نفت را ملزم به بازسازي شبكه و خطوط لوله كند. كاري ست كه مي‌توان در 4، 5 ماه به راحتي در همه مناطق نفت‌خيز انجام داد، ممكن است تا مدت‌ها نشت اتفاق بيفتد و كسي متوجه نشود. درباره پالايشگاه تهران، سال‌هاي سال شايد 20 سال يا 30 سال اين نشت اتفاق مي‌افتاده و وقتي متوجه مي‌شوند كه روستاييان با حفاري در زمين‌هاي اطراف به جاي آب به نفت برخورد مي‌كنند. متاسفانه هيچ توجهي به يكسان نبودن حجم نفتي كه خط لوله تحويل مي‌دهد و نفتي كه پالايشگاه تحويل مي‌گيرد نشده بود. اين مطالعات بايد در درازمدت انجام شود.

تاثيري كه نشت اين آلاينده‌ها روي كشاورزي منطقه و محصولات به عمل آمده و خاك منطقه دارد، چه خواهد بود؟

آلاينده‌هاي نفتي از آلاينده‌هايي هستند كه در استانداردهاي جهاني و استانداردهاي ما براي آبي كه مصرف كشاورزي و شرب دارد وجودش ممنوع است. كشاورزي با آب نفتي علاوه بر تخريب محصولات كشاورزي تخريب زمين را هم به دنبال خواهد داشت. وقتي داريم زمين را با آب سالم آبياري مي‌كنيم، رابطه آب، خاك و گياه رابطه‌يي طبيعي است. وقتي آلاينده‌هايي مثل نفت وارد اين سيكل مي‌شود اين آلاينده‌ها چسبندگي زيادي دارند تمايل زيادي به واكنش با ذرات خاك دارند و ذرات خاك را چنان دچار مشكل مي‌كنند كه اين خاك، آبي جذب نخواهد كرد. بخشي كه منطقه رشد گياه است براي هميشه از بين خواهد رفت و گياه حاصلخيزي خود را از دست مي‌دهد و به زميني مرده تبديل مي‌شود. زمين‌هاي جنوب تهران اطراف پالايشگاه، نمونه‌يي از زمين‌هاي مرده‌اند كه به دليل عملكرد هيدروكربن‌ها و واكنشي كه با خاك دادند به خاك مرده تبديل شده است و كاربري قبلي‌اش را نخواهد داشت.

آلودگي‌ها به آب شرب و لوله‌كشي هم نفوذ مي‌كند. اين آلاينده‌ها مستعد ايجاد چه نوع بيماري‌هايي هستند؟

بيماري‌ها بستگي به هيدروكربن‌هايي كه انتقال يافته دارد، اگر بخش‌هاي سبك نفت باشد بيماري‌هايي چون بيماري‌هاي گوارشي ايجاد مي‌شود كه خيلي شايد بيماري‌هاي حادي نباشد بيشتر آثار زيست‌محيطي دارد، از دست رفتن محيط زيست و تخريب خاك و آب براي هميشه.

غزل حضرتي
http://etemadnewspaper.ir