آشنایی با شرورترین انسان های جهان


باید اذعان کرد که در طول تاریخ انسان های شرور بسیاری پا به عرصه حیات گذاشتند که هر کدام از آنها به اندازه خود موجب اذیت و آزار سایر انسان ها و به نوعی کلیه موجودات زنده شدند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با بعضی از این افراد شرور آشنا کنیم که احتمالا بعضی از آنها برای شما شناخته شده نیستند.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران ، انسان های شرور زیادی در طول تاریخ در این دنیا وجود داشته اند. قاتلین سریالی و یا بعضی از رهبران سیاسی از جمله افرادی هستند که به نوبه خود موجب مرگ انسان های بسیار زیادی شده اند. اگر بخواهیم به تمامی این افراد و جنایات مرتکبه توسط آنها بپردازیم شاید مجبور شویم زمان زیادی را صرف کنیم که از توان و حوصله این مکان و زمان خارج است. در این مطلب قصد داریم تا شما را با تعدادی از شرورترین انسان ها در طول تاریخ آشنا کنیم.

اسامه بن لادن
رهبر گروهک ترویستی " القاعده" یکی از افرادی است که امروز در بسیاری از نقاط به عنوان فردی شرور شناخته شده است. این فرد عربستانی در سالهای اولیه دهه 1980 میلادی با حمایت سرویس های اطلاعاتی غربی و با سوء استفاده از احساسات مردم مسلمان منطقه به کشور افغانستان عزیمت کرده و با تشکیل گروه القاعده به نبرد با سربازان شوروی مشغول شد. پس از خروج نظامیان شوروی از کشور افغانستان ، وی حمله به منافع بعضی از کشورهای غربی را آغاز کرد .

بسیاری او و شبکه تروریستی القاعده را به عنوان مغز متفکر حادثه 11 سپتامبر سال 2001 میلادی در آمریکا می دانند. حادثه ای که به دلیل آن آمریکا به منطقه خاورمیانه لشگرکشی کرد. اما در سالهای اخیر مدارک زیادی در مورد ارتباطهای پیدا و پنهان او با سرویس های اطلاعاتی غرب منتشر شده است و سوالات بزرگی را در مورد چهره واقعی بن لادن و اهداف او از انجام این عملیاتها مطرح کرده است. وی نهایتا در سال 2011 میلادی به اثر حمله نیروهای ویژه آمریکا به مخفیگاهش در خاک پاکستان کشته شد.

ماری آن کاتون
این زن انگلیسی یک از معروفترین قاتلهای سریالی کشور انگلستان است که بنا بر تحقیقات مختلف تا 21 نفر را به قتل رسانده است. او که مدتی به عنوان پرستار هم کار کرده بود در سن 20 سالگی و در سال 1852 با همسر اولش ازدواج کرد. این زوج دارای 4 فرزند بودند که 3 نفر از آنها در دوران کودکی از دنیا رفتند.

همسر اول او در سال 1865 به دلیل بروز اختلال در روده از دنیا رفت. پس از مرگ همسر او وی چیزی در حدود 35 پوند از اداره بیمه دریافت کرد که در آن زمان مبلغ بسیار زیادی بود. وی پس از آن برای 3 مرتبه دیگر نیز ازدواج کرد و دو همسر بعدی وی و همچنین چندین فرزند او به دلیل ناراحتی در ناحیه شکم و یا تب روده از دنیا رفتند. پس از مرگ آخرین همسر وی ، او روابط نامشروع خود را در با چند مرد دیگر ادامه داد و به شکل اسرارآمیزی این چند نفر هم با اعلائمی مشابه از دنیا رفتند. نهایتا پلیس با مشکوک شدن به وی او را بازداشت کرد و وی در دادگاه به مسموم کردن قربانیان خود با سم آرسنیک اعتراف کرد. وی در 24 مارس 1873 اعدام شد.

هاینریش هیلمر
نام این مرد با اردوگاه های کار اجباری و نظریات برتری نژادی در زمان حکومت نازی ها گره خورده است. او رهبر تشکیلات حفاظتی هیتلر با عنوان " SS " بود که در سالهای حکمرانی نازی ها بر آلمان مایه ترس و وحشت بسیاری از مردم در مناطق تحت اشغال آلمانی ها بود. هیلمر یکی از اشخاصی بود که شدیدا به برتری نژاد آریایی و آلمانی معتقد بود و در راه رسیدن به مقاصد نژادی خود از دست زدن به هیچ جنایتی روگردان نبود. انجام آزمایشات پزشکی بر روی زندانیان جنگی و یا مردم شرق اروپا که از نظر نازی ها انسان های درجه دوم محصوب می شدند اکثر از تفکرات این شخص نشات گرفته بود. وی پس از پایان جنگ دوم جهانی به اسارت متفقین درآمده و در زندان به وسیله کپسول سیانور خودکشی کرد.

میرا هندلی و ایان بریدی
این زن انگلیسی به همراه شوهر خود ایان بریدی در دهه 60 میلادی 3 کودک در سن زیر 12 سال و دو نوجوان 16 و 17 ساله را ربوده و بعد از آزار و اذیت جنسی به قتل رساندند. پلیس انگلستان در تحقیقات خود به این زوج در حوالی شهر منچستر ظنین شد و با زیر نظر گرفتن آنها سعی کرد تا به اصل ماجرا پی ببرد. این زوج دارای یک صندوق امانت بودند که پلیس با جستجوی این صندوق به کشفی مهم و در عین حال دردناک رسید.

در این صندوق یک نوار صوتی از یکی از قربانیان وجود داشت که در زمان شکنجه شدن از او ضبط شده بود. بعد از نشان دادن این مدرک این دو نفر ناچار به اقرار شدند. این زن انگلیسی به عنوان " شیطان صفت ترین زن " در تاریخ انگلستان شناخته شد و در سال 2002 میلادی در زندان به دلیل ناراحتی قلبی درگذشت. شوهر وی نیز هم اکنون در یک بیمارستان روانی تحت نظر است.

آدولف هیتلر
بسیاری این شخص را شرورترین انسانی می دانند که تاکنون بر روی این کره خاکی زندگی کرده است. این سرجوخه اهل اتریش در جنگ اول جهانی ، با رویا تسلط نژاد آلمانی بر تمام دنیا وارد سیاست شده و با به راه انداختن جنگ دوم جهانی چیزی در حدود 64 میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد. اما نکته جالب در مورد این شخص این است که جنایات او و اثرات آن تنها به زمان جنگ محدود نشد.

بعضی از اعمال وی بود که بهانه را به دست عده ای صهیونیست فرصت طلب داد تا با جعل کردن یکی از بزرگترین دروغ ها در تاریخ بشر مدعی سوزانده شدن 6 میلیون یهودی در کوره های آدم سوزی نازی ها شوند و به همین بهانه سرزمین فلسطین را اشغال کرده و بیش از 6 دهه است که با زور سرنیزه و با موجی از جنگ و ترور در منطقه خاورمیانه ساکن هستند. به این لیست اضافه کنید بسیاری دیگر از مردم جهان سوم را که در طول جنگ سرد به عنوان نتیجه جنگ دوم جهانی در بین بازی های ابرقدرت های جهانی گرفتار آمدند و به وحشیانه ترین شکل ممکن به دست عوامل ابرقدرت شرق و یا غرب کشته شدند. خود او نیز در روزهای پایانی جنگ دوم جهانی در پناهگاه خود در شهر برلین خودکشی کرد.

http://www.mashreghnews.ir

زورگويي اطرافيان، موجب ضعف سيستم ايمني بدن مي‌شود


97-1.JPG

محققان با بررسي ميمون هاي ماكائو دريافته‌اند كه استرس‌هاي اجتماعي و زورگويي اطرافيان علاوه بر خدشه دار كردن احساسات، باعث ضعف سيستم ايمني بدن مي‌شود.

به گزارش سرويس پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محققان دانشگاه دوك در كاروليناي شمالي تأثيرات زورگويي را بر روي 10 گروه از ميمون هاي ماكائو ماده مورد بررسي قرار دادند.

«جني تانگ» سرپرست تيم تحقيقاتي تأكيد مي كند: زمانيكه يك ميمون وارد يك گروه جديد مي شود، بدليل زورگويي اعضاي قديمي دچار استرس شده و سيستم ايمني حيوان تضعيف مي شود.

رتبه ميمون در بين اعضاي يك گروه را مي توان در هنگام فعاليت هايي مانند غذا خوردن يا حمام كردن تشخيص داد و بيشتر ميمون ها پيش از قرار گرفتن در گروه جديد در رتبه متوسط قرار دارند.

در تحقيقات قبلي مشخص شده بود كه ميمون ها در رتبه هاي پايين تر، دچار تغييرات زيادي در سطح هورمون هاي استرس زا مي شوند.

محققان از فناوري ريزآرايه (Microarray)‌ كه امكان اسكن هزاران ژن را فراهم مي كند، براي بررسي سلولهاي ايمني ميمون ها استفاده كردند.

نتايج تحقيق نشان مي‌دهد، هرچه حيوان در گروه پايين تر و تحت زورگويي بيشتري قرار گيرد، از سيستم ايمني ضعيف تري برخوردار است.

كشف تأثير استرس هاي اجتماعي و به تبع آن تضعيف سيستم ايمني ميمون‌ها مي‌تواند به محققان براي بررسي اثرات مشابه بر روي انسان كمك كند.

www.isna.ir

ابر جرثقیل آلمانی


ابر جرثقیل آلمانی
دنیای خودرو: کمپانی Krupp آلمان با ساخت یک محصول استثنایی در سال 1978، نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت. Bugger 288 سازه غول‌آسایی است که تقریباً همه‌کار می‌کند. از کنده‌کاری‌های بزرگ تونل گرفته تا حمل و نقل سکوی پرتاب شاتل. باگر 288 با وزنی در حدود 1280 تن سنگین‌ترین جرثقیل دنیا است. او همچنین لقب بزرگ‌ترین وسیله نقلیه دنیا را یدک می‌کشد. این هیولا توانایی حمل بیش از 240 هزار تن (معادل  240 هزار متر مکعب) ذغال سنگ را دارد. این رقم با 2400 واگن برابری می‌کند.

اما در حقیقت هدف از تولید آن کمک به حفاری یک معدن طویل بزرگ به مساحت 33.89 کیلومتر مربع در دوسلدورف آلمان بوده است. این سازه بزرگ دارای 220 میلی‌متر طول و 96 متر ارتفاع است. برای جابجایی باگر دو روش وجود دارد. روش اول دِمونتاژ کردن قطعات بزرگ و انتقال تک‌تک آنها است. و روش دیگر استفاده از توانایی حرکتی آن است. این وسیله می‌تواند سرعتی بین 2 تا 10 متر در دقیقه (معادل 0.1 تا 0.6 کیلومتر در ساعت) داشته باشد. سال 2001 برای یک عملیات بزرگ راه‌سازی، ‌در عرض سه هفته فقط 22 کیلومتر با آن مسافت پیموده شد. با همین سرعت اندک می‌تواند شیب یک به 18 را به راحتی بپیماید.قوای محرکه آن بر خلاف انتظار پیشرانه‌های بنزینی و دیزلی نیست. برای به حرکت درآوردن این غول فولادی، به یک جران برق ولتاژ بالا معادل 16. 56 مگا وات نیاز است. قسمت اصلی آن دارای 46 متر عرض با دندانه‌هایی 3 متری است. برای یک چرخش 360 درجه نیاز به 100 متر فضا است. باگر 288 آخرین فرزند از خانواده Baggerها به شمار می‌رود. باگر 281 در سال 1958، باگر 285 در سال 1975، باگر 287 در سال 1976 و در آخر باگر 293 در سال 1995 تولید شده بودند. کمپانی Krupp چهار نمونه از باگر 288 را تولید کرده است. تعداد چرخ‌ها در این مدل‌ها بر اساس نوع کاربری بین 12 تا 20 عدد متغیر است. قطر هر چرخ نیز از 5 متر شروع می‌شود و حداکثر تا 10.6 متر افزایش می‌یابد. مته باگرهای 288 می‌توانند بین 12 تا 23 متر را حفر کنند. میزان فعالیت آنها 800 تا 2500 متر مکعب در هر ساعت است. چندی پیش در حین یکی از عملیات‌های ساخت و ساز، چرخ بزرگ باگر 288 یک دستگاه لودر بزرگ کاترپیلار به وزن 58 تن را به راحی از زمین بلند کرد.

WWW.ASHKAN.BLOGFA.COM

رابطه‌ی سلامت جسم با سلامت روح

سالم زندگی کردن صرفا به تغذیه‌ی درست و ورزش ختم نمی‌شود. سلامت روح تاثیر بزرگی بر سلامت جسم می‌گذارد. کارشناسان معتقدند که رضایت، خوش بینی، اجتماعی بودن و معاشرت عوامل موثر بر سلامت انسان هستند.

کارشناسان مسائل پزشکی روان‌تنی (psychosomatic) تاثیر خوش‌بینی و رضایت انسان‌ها را بر سلامت جسمی و طول عمر آنان ‌بررسی کرده‌اند.

پروفسور هنینگزن در دانشگاه مونیخ آلمان فعالیت می‌کند و متخصص مسائل روان‌تنی است. به گفته‌ی او خوش‌بینی و رضایت در سلامتی جسمی طول عمر انسان تاثیر مثبت می‌گذارد.

پژوهشی درازمدت در آمریکا

در ایالات متحده آمریکا تحقیقی به مدت ۸ سال با نام Women’s Health Initiative درباره‌ی رابطه‌ی سلامت روح و جسم زنان صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد، انسان‌هایی که همواره ناراضی و بدبین هستند، بیشتر دچار عفونت‌های مزمن می‌شوند.

در این پژوهش، محققان سبک زندگی ۱۰۰ هزار زن را با بیماری‌های جسمی ‌آنها، همانند سرطان یا بیماری‌های قلبی، در ارتباط دیدند و به این نتیجه رسیدند که زنانی که رفتارهای پرخاشگرانه و خصومت‌آمیز داشتند، بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی بودند. اما خوش‌بین‌ها به نسبت طول عمر بیشتری داشتند. افرادی که خوش بین و راضی هستند سالم‌تر زندگی می‌کنند، تغذیه‌ی بهتری دارند و کمتر سیگار می‌کشند.

نقش روابط اجتماعی

نقش خانواده و دوستان نیز در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است. داشتن روابط اجتماعی متعدد باعث سلامت روح می‌شود. به گفته‌ی پروفسور هنینگزن، تحقیقات سال‌های اخیر نشان دادند که داشتن زندگی‌ فعال اجتماعی، انسان را سالم نگه می‌دارد و بالعکس تنهایی می‌تواند انسان را بیمار کند.

مراجعه به روانپزشک

اما اینکه سلامت روحی دقیقا منجر به پدیداری چه مکانیسم‌هایی در بدن می‌شود، هنوز مشخص نیست. امری که روشن است، این است که احساسات مثبت در برخی عملکردهای سیستم دفاعی بدن تاثیر مثبت می‌گذارد. به همین دلیل گمان می‌رود که افراد شاد و خوشبین آسیب‌پذیری کمتری در برابر بیماری‌های عفونی دارند.

کارشناسان معتقدند که بین سلامت جسمی و چگونگی نگرش به زندگی ارتباط وجود دارد. به همین خاطر هر انسانی این انتخاب را دارد که دیدگاه خود را به زندگی تغییر دهد. اما این کارشناسان درعین‌حال تاکید می‌کنند که اگر فردی احساس کند که به طور مداوم بدبین است، باید به یک روانپزشک مراجعه کند.

زنان و مردان در رویارویی با مسائل و مشکلات روحی تفاوت‌های زیادی با هم دارند. در این زمینه زنان راحت‌تر به سراغ روانپزشک و روان‌درمانگر می‌روند و بیشتر از کمک‌های تخصصی بهره‌ می‌برند تا مردان.

آیا افراد گیاه‌خوار بیشتر عمر می‌کنند؟

         گیاه‌خواران همواره شهرت دارند به اینکه رژیم غذایی سالم‌تری نسبت به دیگران دارند و طولانی‌تر زندگی می‌کنند. اما بنا بر پژوهش‌های مختلف در این زمینه، دلیل عمر طولانی‌ گیاه‌خواران تنها از رژیم غذائی آنها نشأت نمی‌گیرد.

افراد گیاه‌خوار به این می‌بالند که رژیم غذایی سالم‌تری نسبت به دیگران دارند. تحقیقات پیشین در این زمینه هم نشان می‌دادند که پرهیز از خوردن گوشت کلید داشتن زندگی‌ای طولانی است.

البته این، حقیقت دارد. به طور مثال به دلیل پرهیز از مصرف فراورده‌های حیوانی، سطح کلسترول خون افراد گیاه‌خوار پائین‌است و این امر آنها را از ابتلا به بیماری‌هایی مانند فشار خون، انسداد عروق و بیماری‌های قلبی مصون نگه می‌دارد. از طرفی دیگر کمبود چربی در رژیم غذایی گیاه‌خواری از چاقی و بالا رفتن چربی خون نیز جلوگیری می‌کند. اما اینجا این پرسش پیش می‌آید که آیا سالم‌تر بودن گیاه‌خواران نسبت به افرادی که در رژیم غذایی خود از خوردن گوشت صرف نظر نمی‌کنند، تنها به دلیل گیاه‌خوار بودن آنها است؟

بررسی ۱۲ ساله رژیم غذایی مبتنی بر گیاه‌خواری

مرکز تحقیقاتی بیماری‌های سرطانی در آلمان به مدت ۱۲ سال تغذیه شماری از گیاه‌خواران را زیر نظر داشته است. در میان این افراد انواع مختلف گیاه‌خواران حضور داشته‌اند، از جمله کسانی که از تمام فراورده‌های گوشتی حتی تخم‌مرغ، شیر و عسل پرهیز می‌کنند و همینطور کسانی که رژیم غذایی میانه‌رو دارند و گاهی گوشت مصرف می‌کنند.

نتیجه این پژوهش کاملا روشن بود: میزان مرگ و میر افراد گیاه‌خوار بین زنان ۳۰ درصد و بین مردان ۵۰ درصد کمتر از افراد بوده که رژیم غدایی عادی داشته‌اند.

الکل و سیگار کمتر، رمز دیگر عمر طولانی

نکته‌ای که در مورد این اعداد و ارقام وجود دارد این است که در این پژوهش میان گیاه‌خواران مورد بررسی، شمار بسیار کمی به طور افراطی سیگار و الکل مصرف می‌کردند.

گیاه‌خواران مشهور هستند به اینکه در مجموع سبک زندگی سالم‌تری دارند، معمولا تحصیل‌کرده هستند و ورزش در زندگی آنها جایگاه ثابتی دارد. اگر پژوهشگران هنگام بررسی این نکات را هم در نظر بگیرند، در نتایج پژوهش چه تغییری ایجاد می‌شود؟

اگر نتایج بررسی‌های مختلفی که تا به حال در این زمینه در سطح بین‌المللی انجام شده‌اند را هم در نظر گرفت و گیاه‌خواران را با افراد گوشت‌خواری که سالم زندگی می‌کنند مقایسه کرد، آنگاه تصویر دیگری حاصل می‌شود: میزان مرگ و میر دراین دو گروه فرق چندانی با هم ندارد.

در پژوهشی که مرکز تحقیقاتی بیماری‌های سرطانی آلمان انجام داده، گیاه‌خواران میانه‌رو نسبت به دیگران وضعیت بهتری دارند. اما در مجموع می‌توان گفت: جدا از گیاه‌خوار بودن یا گوشت‌خوار بودن، هر کس سالم‌تر زندگی کند، به‌طور معمول طولانی‌تر زندگی می‌کند. 

خور‌دنی‌هایی برای افزایش کارایی مغز


برای شروع یک روز خوب بیش از همه احتیاج به احساس آرامش و انرژی کافی دارید. مشاوران تغذیه می‌گویند برای اینکه حس خوبی داشته باشد بهتر است به خوراک خود توجه بیشتری کنید.

گام نخست در تغذیه سالم، انتخاب صبحانه مناسب است. بدن انسان در طول شب از محل ذخیره موجود در سلول‌ها مقدار قابل توجهی هیدرات کربن مصرف می‌کند. در نتیجه خوردن صبحانه‌ای مغذی و سالم شروع مناسبی برای یک روز پربار خواهد بود.

صبحانه: پوره جوی دوسر

نان سبوس‌دار و پنیر گزینه خوبی است اما کافی نیست. ‎پوره جوی ‌دوسر با شیر، خوراک مناسبی برای سلول‌های مغزی است. برای شیرین کردن این پوره می‌توانید کمی مربا به آن اضافه کنید. در نوشیدن قهوه یا چای سیاه تعادل را رعایت کنید. در مقابل تا جایی که می‌توانید چای سبز بنوشید. چای سبز حاوی مواد غذایی گیاهی است که برای سلول‌های مغزی مفید هستند. فراموش نکنید که تا شب دست‌کم یک‌ونیم لیتر مایعات بنوشید.

در طول روز زمانی که نخستین نشانه‌های خستگی و گرسنگی آنهم به دلیل کاهش قند خون نمایان شد از خوردن شکلات و شیرینی پرهیز کنید. خشکبار هر‌چند که چرب هستند اما حافظه را تقویت می‌کنند. در نتیجه خوردن چند دانه بادام یا فندوق که دارای پیش‌ماده سروتونین هستند و به کارایی بهتر سلول‌های مغزی کمک می‌کنند مفیدتر از مصرف کیک‌ و بیسکویت و شکلات است.

مصرف میوه و سبزیجات را در برنامه غذایی خود بیشتر کنید

مصرف میوه و سبزیجات را در برنامه غذایی خود بیشتر کنید

مخمرآبجو و اسیدهای چرب اشباع نشده

وقت نهار به خوراکی سبک فکر کنید. اگر در نظر دارید که ساعات بعد از نهار زمانی برای یک استراحت کوتاه ندارید و بایستی به فعالیت فکری و بدنی خود ادامه دهید از غذاهای پرچرب پرهیز کنید. هضم و جذب غذاهای چرب به انرژی و زمان بیشتری نیاز دارند و موجب خواب‌آلودگی می‌شود.

در طول هفته یک ‌یا دوبار ماهی همراه سبزیجات مصرف کنید. ماهی حاوی اسیدهای اشباع‌نشده امگا ۳ است که از جمله مهمترین مواد مورد نیاز سلول‌های مغزی است. ‎اینجاست که مثل "قاشق قاشق خوردن خردمندی" چندان هم بی‌ربط به نظر نمی‌رسد. مصرف امگا۳ بخصوص در سنین پایین موجب افزایش ضریب هوش می‌شود.

یک ماده غذایی مهم دیگر برای تقویت اعصاب و حافظه مخمر آبجوست. مصرف قرص ‌یا پورد مخمر آبجو که در داروخانه هم یافت می‌شود هم در برطرف کردن خستگی موثر است و هم کارایی مغز را بالا می‌برد .گرسنگی بعد از ظهر را با میوه برطرف کنید. به عنوان مثال مصرف موز احساس خوبی به ما خواهد داد. این میوه حاوی اسیدآمینه ترپتوفان است که در کاهش استرس و ساخت هورمون سروتونین به کار می‌رود.

تاثیر مثبت کپسول‌های روغن ماهی ثابت شده نیست

                  

بررسی ۱۴ تحقیق علمی نشان می‌دهد کسپول‌ روغن ماهی تأثیری در پیشگیری از بروز سکته قلبی ندارد. در این تحقیقات داوطلبانی شرکت کردند که از بیماری‌های قلبی رنج می‌برند. برخی از پژوهشگران این نتیجه را روشن نمی‌د‌انند.

مصرف مرتب ماهی، به ویژه ماهی کم‌چربی مانند ماهی‌ آزاد برای سلامت قلب مفید است. ماهی حاوی اسید‌ اشباع‌نشده امگا ۳ است. امگا ۳ مانع التهاب و رسوب چربی و املاح در رگ‌ها می‌شود و به این ترتیب می‌تواند در پیشگیری از بروز سکته قلبی موثر باشد.

کپسول‌های روغن ماهی در اغلب کشورهای جهان از جمله ایران، شناخته شده و پرمصرف هستند. تحقیقات اولیه‌ای که در مورد تأثیر کپسول روغن‌ماهی بر روی بیماران مبتلا به قلب و عروق صورت گرفت، حاکی از آن بود که مصرف این خوردنی افزودنی عوارض بیماری آنها را کمتر می‌کند.

اما بررسی نهایی ۱۴ تحقیقی که در این مورد صورت گرفته است، اکنون حکایت از نتیجه دیگری دارد: کپسول‌های روغن ماهی مانع بروز دیگر بیماری‌های قلبی نمی‌شوند.

نتیجه این بررسی در مجله تخصصی "آرشیو پزشکان داخلی" (Archives of Internal Medicine) به چاپ رسیده است. این بررسی توسط پژوهشگران "مرکز پیشگیری و تشخیص سرطان" در کره‌جنوبی صورت گرفته است.

مصرف ماهی برای سلامت قلب مفید است

مصرف ماهی برای سلامت قلب مفید است

سانگ می ‌کواک، یکی از این پژوهشگران تأکید می‌کند که در۱۴ تحقیق مورد نظر داوطلبانی شرکت کردند که از بیماری قلب و عروق رنج می‌بردند. بررسی تأثیر مصرف کپسول روی ۲۱ هزار نفر

گروهی از این داوطلبان کپسول امگا ۳ و گروه دیگر کپسول‌های پلاسبو یا بی‌اثر مصرف کردند. ‎‎داوطلبان و پزشک آنها، هیچ‌کدام اطلاع نداشتند چه کسی چه نوع کسپولی دریافت کرده است.

در این ۱۴ تحقیق حدود ۲۱ هزار فرد بیمار داوطلب شرکت کردند که در زمان آغاز تحقیق، میانگین سنی آنها ۶۳ سال بود. ۵/ ۷۸ درصد داوطلبان مرد بودند. بررسی نتیجه این ۱۴ تحقیق نشان می‌د‌هد که مصرف کپسول امگا ۳ تأثیری در پیشگیری از سایر عوارض بیماری‌های قلب و عروق از جمله سکته قلبی نداشته است.

این جمع‌بست، البته مورد تردید گروه دیگری از پژوهشگران است که معتقدند تیم پژوهشی کره‌جنوبی دو تحقیق بزرگ در زمینه تأثیر مصرف کپسول روغن ماهی را نایده گرفته است. این دو تحقیق که سالها پیش صورت گرفتند، از تأثیر مثبت این افزودنی خوراکی خبر دادند.
دلیل اثربخش بودن کپسول در تحقیقات نخستین

در دو تحقیق پیشین حدود ۳۰ هزار فرد داوطلب شرکت داشتند. البته نکته قابل ذکر اینجاست که  در این دو تحقیق گروه کنترل وجود نداشته است. گروه کنترل، گروهی است که داروی پلاسبو مصرف می‌کند. پژوهشگران کره‌جنوبی می‌گویند فقدان گروه کنترل، نتیجه تحقیق را تحت تاثیر مثبت قرار می‌دهد.

از آن گذشته در این تحقیق بیمارانی که کپسول روغن‌ماهی مصرف کردند حال عمومی بهتری داشتند اما در نهایت اثر چشمگیری در بهبود کلی وضعیت آنها مشاهده نشده است.

توضیح علمی تفاوت نتیجه این دو تحقیق با تحقیقات تازه هم به عقیده پژوهشگران کره‌جنوبی می‌تواند این باشد که آن‌زمان کپسول‌ها موثر بودند اما با گذشت زمان این اثر کمرنگ شده است.

دلیل این مسئله هم اینجاست که بیماران قلب و عروق امروزه داروهای بیشتری مصرف می‌کنند، به ویژه داروهایی که ازبروز سکته قلبی پیشگیری می‌کنند.
   
در تحقیقات نخستین تنها ۵ درصد از داوطلبان از این داروها که کلسترول خون را نیز کاهش می‌د‌هد اسفاده می‌کردند. اما در تحقیقات تازه حدود ۸۵ درصد از داوطلبان چنین داروهایی مصرف می‌کردند.

پژوهشگران بر این باورند که مصرف کپسول‌های روغن ماهی همراه با این قرص‌ها تأثیر چندانی در حفظ سلامت فرد ندارد.

در نهایت باید این نکته را اضافه کرد که هرچند اثر مثبت این کپسول‌ها در هیچ ‌تحقیقی ثابت نشده است اما مدرکی هم دال بر زیان‌بخش بودن آنها در دست نیست.

با این حال پژوهشگران توصیه می‌‌کنند به جای اکتفا به کپسول روغن ماهی، ماهی جایگزین گوشت قرمز شود و هفته‌ای دوبار ماهی مصرف شود.  ‌به کسانی که علاقه‌ای به ماهی ندارند، مصرف گردو، سویا، روغن کلزا یا بذر کتان توصیه می‌شود.

افزايش سرطان ريه در زنان

 

گفته می شود بیش از ۱۸ هزار زن در سال ۲۰۰۹ میلادی به سرطان ریه مبتلا شدند

بنا به گزارش مرکز تحقیقاتی سرطان بریتانیا، سرطان ریه در زنان افزایش یافته است.

گفته می شود بیش از ۱۸ هزار زن در سال ۲۰۰۹ میلادی به سرطان ریه مبتلا شدند.

این در حالی است که تعداد مبتلایان به این نوع سرطان در سال ۱۹۷۵، هشت هزار نفر بوده است.

بنا به تحقیقات علمی ۸۰ درصد سرطان ریه به استعمال دخانیات مرتبط است.

در سال ۲۰۰۹ ، ۲۳ هزار مرد به این بیماری مبتلا بودند اما از میزان این نوع بیماری در مردان به سرعت کاسته شده است.

از هر ۱۰۰ هزار مرد، کمتر از ۵۹ نفر به این بیماری مبتلا هستند و این شمار در سال ۱۹۷۵، ۱۱۰ نفر بوده است.

تحقیقات نشان می دهد که از هر ۱۰۰ هزار زن هم ۳۹ نفر در سال ۲۰۰۹ و ۲۲ نفر در سال ۱۹۷۵، به این بیماری مبتلا بوده اند.

میزان کشیدن سیگار در بریتانیا در سال ۱۹۶۰، ۴۵ درصد بوده ، اما این میزان به ۲۰ درصد کاهش یافته است.

میزان استعمال دخانیات در مردان در سالهای جنگ جهانی دوم در بالاترین حد خود قرار داشته اما اکنون به ۲۲ درصد کاهش یافته است.

سرطان ریه در مردان سه دهه پس از جنگ جهانی به اوج رسید.

سارا هیوم، مدیر اطلاعات مرکز تحقیق سرطان بریتانیا می گوید:" قربانیان سرطان ریه رو به افزایش است."

خانم هیوم می گوید: "از هر ۵ نفر مبتلا به سرطان ریه، ۴ نفر از آنها بر اثر کشدن سیگار به این نوع سرطان مبتلا می شوند. البته یک نفر از ۵ نفر هم به دلایل دیگر سرطان می گیرد."

او می گوید: "بسیار مهم است که اگر فردی سرفه اش بیش از سه هفته طول بکشد یا بدتر شود بلافاصله به پزشک مراجعه کند."

به عقیده خانم هیوم هیچگاه برای ترک سیگار دیر نیست و این کار خطر ابتلا به سرطان ریه و امراض دیگر را کاهش می دهد.

«وودي آلن» فيلم بعدي‌اش را در آمريكا مي‌سازد

 

«وودي آلن»، كارگردان سرشناس هاليوود اعلام كرد، برخلاف آنچه در رسانه‌ها منعكس شده است، فيلم بعدي خود را در آمريكا خواهد ساخت.


به گزارش ايسنا، وودي آلن كه در مراسم پيش اكران فيلم جديدش «تقديم به رم با عشق» اعلام كرد، فيلم بعدي خود را در آمريكا و در سانفرانسيسكو و نيويورك خواهد ساخت و اينكه اعلام شده بود فيلم بعدي او در كپنهاگ دانمارك ساخته مي‌شود، بي‌اساس است.

به گزارش ورايتي، وودي آلن كه فيلم‌هاي قبلي خود را در شهرهاي پاريس، رم، لندن و بارسلون ساخته است، ابراز بي‌اطلاعي كرد كه چگونه شهر كپنهاگ به عنوان ميزبان فيلم بعدي او در رسانه‌هاي جهان شناخته شده است.

وودي آلن پس از ساخت فيلم قبلي‌اش با عنوان «نيمه‌شب پاريس» و تجربه‌ي فروش‌ عالي اين فيلم، پايتخت يك كشور اروپايي ديگر را دستمايه‌ي عنوان و مضمون كارخود قرار داده است. در فيلم جديد وودي آلن «آلك بالدوين»، «الن پيج»، «پنه‌لوبه كروز» به همراه «روبرتو بنيني» حضور دارند و البته وودي آلن نيز به عنوان بازيگر مقابل دوربين رفت است.

«تقديم به رم با عشق» از روز 22 ژوئن (2 تير) در سينماهاي آمريكا و اروپا اكران خود را آغاز مي‌كند. اين فيلم كه پيش از اين «نرو فيدلد» نام گرفته بود، جديدترين ابراز علاقه‌ي وودي آلن به شهرهاي بزرگ و معروف اروپا است. وي فيلم «امتياز نهايي» را در لندن ساخت، سپس فيلم «ويكي كريستينا بارسلونا» را در بارسلون اسپانيا مقابل دوربين برد و آخرين ساخته‌اش «نيمه‌شب در پاريس» را نيز در پايتخت فرانسه ساخت.

اين فيلم كه با بودجه‌ي 17 ميليون يورويي ساخته شده است، اولين تلاش وودي آلن در حوزه‌ي فيلم‌سازي به زبان ايتاليايي است. وودي آلن پس از مدت‌ها در فيلم خودش مقابل دوربين هم خواهد رفت و «روبرتو بنيني»، بازيگر و کارگردان ايتاليايي نيز يکي از نقش‌هاي اصلي فيلم را بازي خواهد كرد.

داستان «تقديم به رم با عشق» در رم دوران معاصر روي مي‌دهد و اقتباسي آزاد از کتاب «دکامرون» نوشته «جوواني بوکاچيو» نويسنده قرن 14 ميلادي ايتاليايي است که از 100 داستان تشکيل شده است.

فيلم آلن از چهاربخش جداگانه تشکيل شده است؛ دو داستان درباره‌ي شخصيت‌هاي آمريکايي در رم است و دو داستان ديگر نيز شخصيت‌هاي ايتاليايي در اين شهر را در برمي‌گيرد.

وودي آلن خالق آثار سرشناسي چون «منهتن»، «رز بنفش قاهره»، «آني هال»، «دني رز برادوي» و «امتياز نهايي» است كه در كارنامه‌ي سينمايي او جوايز معتبري چون بهترين كارگرداني و بهترين فيلم‌نامه جوايز بافتا انگليس، خرس نقره‌اي جشنواره‌ برلين، جايزه‌ فيپرشي جشنواره‌ كن، دو جايزه‌ بهترين فيلم خارجي از جوايز سزار فرانسه، جايزه بهترين فيلم اروپايي از جوايز گويا اسپانيا، شير طلاي افتخاري جشنواره‌ ونيز به چشم مي‌خورد. 

http://www.tabnak.ir


توليد نانوچسب قوي و بسيار نازک با كاربرد در نسل جديد ميکروتراشه‌ها


nano.jpg

مهندسان دانشگاه کاليفرنيا موفق به ساخت يک نانوچسب بسيار نازک شدند که مي‌تواند در توليد نسل جديد ميکروتراشه‌ها به ‌کار گرفته شود.

به گزارش سرويس علمي ايسنا، قرار دادن و زدودن پلي دي متيل سيکلوسان (PDMS) موجب مي‌شود اثري از اين پليمر روي سطح باقي بماند. اين موضوع نوعي مزاحمت براي استفاده کنندگان اين پليمر محسوب مي‌شود. اما اخيرا محققان از اين لايه باقيمانده براي توليد چسب استفاده کرده‌اند. براي اين کار لايه باقي مانده در مجاورت اکسيژن قرار مي‌گيرد تا حالت چسبناک به‌ خود گيرد. محققان در حال پتنت کردن اين يافته خود هستند. چسب‌هاي معمولي از يک لايه نازک ميان دو سطح تشکيل مي‌شوند. اين چسب جديد که رساناي حرارتي است، قابليت رنگ پذيري را دارا است. همچنين مي‌توان آن را روي يک سطح نشاند و الگودهي کرد به طوري که ضخامتش از چند مولکول فراتر نرود.

اين نانوچسب بر پايه يک ماده شفاف و انعطاف پذير موسوم به پلي دي متيل سيکلوسان يا PDMS ساخته شده که اگر روي يک سطح قرار گيرد، پس از زدوده شدن از خود يک لايه نازک باقي مي‌گذارد. اين لايه که پيش از اين، يک نوع مزاحم براي پژوهشگران محسوب مي‌‌شد، اکنون به ‌عنوان چسب به ‌کار مي‌رود. در واقع «پان» و همکارانش به اين موضوع انديشيدند که اگر اين لايه باقيمانده را با اکسيژن پرداخت كنند، چسبندگي آن افزايش مي‌يابد.

اين نانوچسب مي‌تواند روي ويفر سيليکون بچسبد و در نهايت موجب تشکيل تراشه‌هاي کامپيوتري چند لايه‌اي شود.

«پان» مي‌گويد: من تصور مي‌کنم از اين سيستم بتوان در مصارف خانگي نيز استفاده کرد، براي مثال از آن براي توليد چسب‌هاي دو طرفه استفاده کرد يا آن را براي چسباندن اشياي روي کاشي به ‌کار برد. اين چسب که تنها مي‌توان آن را براي سطوح صاف استفاده کرد، با حرارت دادن قابل زدايش است.

نتايج اين تحقيق در نشريه «Advanced Materials» به چاپ رسيده است. حمايت مالي اين پروژه توسط بنياد ملي علم انجام شده است. 

www.isna.ir

مرگبارترین بیماری‌های جهان +عکس


بنا بر شهادت مورخین بیماری تیفوس سربازان فرانسوی بیشتری را در مقایسه با آنان که با گلوله های روسی رو به رو شدند به کشتن داد.

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، بیماری ها ی واگیردار در دوره های مختلف از زندگی بشر همیشه خطرناک بوده و انسان های زیادی را به کام مرگ فرستاده اند. این بیماری ها گاهی به سرعت در بین تعداد زیادی از افراد شیوع پیدا کرده و باعث شده است که افراد زیادی جان خود را از دست بدهند. این بیماری ها در دورانی بر تاریخ بشریت نیز تاثیر گذاشته و باعث تغییر آن شدند. در این مطلب شما را با تعدادی از این بیماری ها و تاثیرات آن بر روی زندگی انسان ها آشنا خواهیم کرد.

تیفوس
تیفوس یک بیماری حاد تبدار ناشی از یک باکتری منتقله از حشرات است. این بیماری دارای سرایت فرد به فرد نیست و از طریق حشرات و موشها منتقل می شود. علائم این بیماری شامل: تب ، لرز ، سر درد و لاغری شدید است . اولین مورد گزارش شده از این بیماری در جریان محاصره قلعه " Moorish Granada " در سال 1489 توسط اسپانیا است. در این نبرد اسپانیایی ها 3000 نفر را بر اثر شلیک دشمن و 17 هزار نفر را بر اثر بیماری تیفوس از دست دادند. این بیماری در طول جنگهای داخلی انگلستان ، و جنگهای ناپلئون در روسیه انسان های زیادی را به کام مرگ فرستاد. بنا بر شاهدت مورخین این بیماری سربازان بیشتری را در مقایسه با آنان که با گلوله های روسی رو به رو شدند به کشتن داد.

ابولا
ابولا (Ebola) گاه به گاه به‌طور مرگباری در میان انسان‌ها و میمون‌ها در آفریقا شایع می‌شود. این ویروس با ایجاد تب شدید و خونریزی بیمار را از پا درمی آورد و خیلی سریع گسترش می‌یابد.در سال ۱۹۷۶ ابولا حدود 300 نفر را مبتلا کرد و با شیوع آن از هر ۱۰ نفر مبتلا به بیماری ۹نفر مردند. بار دیگر در سال ۱۹۹۵ ابولا شایع شد و این بار ۸۰ درصد مبتلایان کشته شدند. این بیماری عمدتا در کشورهای آفریقایی که دارای امکانات مناسب پزشکی نیستند دیده می شود و باعث مرگ و میر و ضعف شدید بسیاری از کشورهای آفریقایی شده است.

مالاریا
این بیماری مرگبار که توسط پشه " آنفلوس" پخش می شود هر ساله به ابتلای 400 میلیون نفر و مرگ میلیون ها نفر در هر سال در جهان می شود. این بیماری یکی از معروفترین بیماری های ناشی از گزش در جهان است و هنوز واکسن و داروی درمانی مطمئنی برای آن وجود ندارد.

آنفلونزای اسپانیایی

شیوع بیماری آنفولانزا در سال 1918 میلادی که به عنوان " آنفولانزای اسپانیایی " شناخته می شود در سال 1918 در قاره اروپا شیوع پیدا کرد. این ویروس از جمله زیر مجموعه های آنفولانزای خوکی بود. نکته جالب در مورد این بیماری این بود که عمده قربانیان این بیماری جوانان و افراد میان سال بودند. این بیماری تا سال 1920 میلادی در نقاط مختلف دنیا شایع بود و بنا بر آمار مختلف بین 20 تا 100 میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد.

تب زرد

تب زرد یک بیماری با نشانه هایی مثل تب و لرز ، اسهال و استفراغ ، کمبود ضربان قلب و در نهایت مرگ بیمار است. بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی سالانه چیزی در حدود 30 هزار نفر به علت ابتلا به این بیماری در جهان جان خود را از دست می دهند. یکی از موارد معروف شیوع این بیماری در سال 1793 در سال ایالت پنسیلوانیا آمریکا بوده است که در طول آن 10 هزار نفر تنها در شهر فیلادلفیا جان خود را از دست دادند.

فلج اطفال

فلج اطفال یک بیماری ویروسی واگیردار است. این بیماری به سیستم اعصاب مرکزی بدن انسان حمله کرده و نشانه هایی مثل درد سر ، گردن ، کمر ، تب ، استفراغ و در نهایت فلج و مرگ قربانی دارد. در سال 1952 شیوع بیماری فلج اطفال در ایالات متحده به فلج شدن 20 هزار نفر و مرگ 3 هزار نفر منجر شد. نهایتا پس از این شیوع این بیماری واکسنی برای آن ساخته شده و به ایجاد مصونیت در برابر این بیماری منجر شد.

http://www.yjc.ir

کاهش حس بویایی مقدمه ای برای بیماری پارکینسون؟

Coffee fragrance

بیماری پارکینسون به عنوان یک بیماری حرکتی که با لرزش-سفتی بدن و اختلال در حرکت مشخص می شود شناخته شده است.اما جالب است بدانیم که حدود 90درصد بیماران پارکینسونی کاهش ویا از دست رفتن حس بویایی را تجربه می کنند.در اکثر موارد مساله اختلال بویایی مقدم بر علایم حرکتی است ومدتها قبل از علایم بالینی بیماری اغاز می شود و خود بیمار هم از ان ممکن است بی خبر باشد اما گسترش و فراوانی تستهای بویایی ابزار ساده و بی خطر ولی کارامدی را برای ارزیابی قدرت بویایی در اختیار می گذارد از طرفی تغییر دیدگاه در مورد این بیماری از یک عارضه صرفا حرکتی به یک بیماری منتشر عصبی استحاله ای راه را برای درمان و علت یابی بیشتر بیماری می گشاید.

مبنای سلولی اسیب بویایی در این بیماری نامشخص است در کلبد شکافی بیمارااتروفی پیاز بویایی ملاحظه می شود اما این یافته نهایی تلقی شده و علت را نشان نمی دهد.در موارد تجربیات پارکینسون ایجاد شده در جانوران تحقیقاتی انواع اختلالات مانند کاهش سلولهای بویایی در پیاز بویایی و تغییرات پروتینی در انجا و نیز اختلالات در سطح واسطه های شیمیایی و فعال شدن میکروگلیال ها رانشان می دهد اما از انجایی که این تغییرات باهم واکنش متقاطع داشته ارزشی در کشف علت ندارند.سوالات بی جواب در این ورد تنها به حس بویایی محدود نمی شوند خود بیماری و علایم ان هم که به کاهش سلولهی دوپامینرزیک برخی نواحی مغزی نسبت داده می شود نامعلوم است مثلا در برخی نمونه های ایجادی بیماری در حیوانات افزایش سلولهای مولد دوپامین در پیاز بویایی کشف شده است و محققین ان را به واکنش جبرانی کاهش سلولهای حاوی دوپامین مربوط می دانند و جالب است بدانیم که حس بویایی با تغییرات میزان دوپامین در ارتباط است و افزایش ان در پیاز بویایی به اختلال کارکرد ان منجر می شود.

برخی فرضیه های دیگری را عنوام می کنند مانند انکه شاید پیاز بویایی اولین جایی است که اسیب مغزی را در این بیماری نشان می دهد زیرا این بیماری می تواند توسط ویروس  های تنفسی ویا استنشاق مواد سمی توسط بینی ایجاد شود.

علت بیماری پارکینسون اما واضح نیست واختلال ژنتیکی مشخصی شناخته نشده و بیشتر مجموعه ای از عوامل پیرامونی مطرح است.حشره کش ها برخی فلزات سنگین و پاره ای ویروسها در مدلهای حیوانی قادر به ایجاد علایم شبیه به پارکینسون هستند.استنشاق حشره کش ها و مواد سمی می تواند با گذر از سد خونی مغزی ابتدا به اسیب عصب بویایی و سپس مراکز پایین تر مانند جسم سیاه رسیده و به علایم موتوری بیماری منجر شود.و از انجایی که عصب بویایی در نوسازی سلولهای عصبی درگیر است لذا اسیب ان به ناتوانی مغز در بازسازی و ترمیم منجر می شود.این فرضیه چند علتی را بیشتر مطرح می کند:

اختلال ژنتیکی قبلی سلولهای دوپامیرژیک جسم سیاه در کنار استنشاق عناصر سمی با صدمه به سیستم بویایی به بیماری پارکینسون منجر شده در حالیکه هریک به تنهایی قادر به ان نیودند.

منابع:


Prediger, R., Aguiar, A., Matheus, F., Walz, R., Antoury, L., Raisman-Vozari, R., & Doty, R. (2011). Intranasal Administration of Neurotoxicants in Animals: Support for the Olfactory Vector Hypothesis of Parkinson’s Disease Neurotoxicity Research, 21 (1), 90-116 DOI:10.1007/s12640-011-9281-8

Doty, R. (2011). Olfaction in Parkinson’s disease and related disorders Neurobiology of Disease DOI: 10.1016/j.nbd.2011.10.026

Ubeda-Bañon, I., Saiz-Sanchez, D., Rosa-Prieto, C., & Martinez-Marcos, A. (2011). ?-Synuclein in the olfactory system of a mouse model of Parkinson’s disease: correlation with olfactory projections Brain Structure and Function DOI: 10.1007/s00429-011-0347-4

 WWW.BRINBLOGGER .COM

موفقيت جراحان در خارج كردن آپانديس از راه دهان!


getty.jpg

محققان به دنبال جلوگيري از برش پوست و زخم حاصل از عمل جراحی، رويكرد جديدي را معرفي كرده‌اند كه طبق آن از مداخل طبيعي بدن مانند دهان براي ترميم اندام‌هاي داخلي استفاده مي‌شود.

به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيش از يكهزار بيمار در انگليس، اروپا و آمريكا از اين جراحي مدخل‌هاي طبيعي استفاده كردند كه به گفته پزشكان يكي از بزرگترين پيشرفتهاي علم پزشكي محسوب مي‌شود.

در حال حاضر اين شيوه براي برداشتن آپانديس، كيسه صفرا، پروستات و كليه‌هاي بيمار از طريق مدخلهايي مانند دهان، ورودي مثانه، دهانه واژينال و مقعد مورد استفاده است.

دستگاه‌هاي جديد برش روباتيك كه مسير خود را از طريق مدخلهاي بدن باز مي‌كنند، مي‌توانند اين فناوري را ارتقا دهند.

به گفته دكتر ميكائيل سودرگرن از بنياد NHS دانشگاه امپريال كالج با پيشرفتهاي بيشتر در روباتيك پزشكي مي‌توان جراحي‌هاي پيچيده‌تر را نيز با اين رويكرد اجرا كرد.

اين شيوه به ارائه موارد جالبي مانند جراحي بدون زخم، كاهش درد در اثر برشهاي كمتر و كوچكتر و خط كمتر عفونت مي‌پردازد.

عفونتهاي باكتري MRSA كه در پي عمل جراحي به وجود مي‌آيند، معمولا در اثر اين واقعيت بوده كه اين باكتري مي‌تواند به شكل بي‌خطر بر روي پوست زندگي كند اما با ورود به بدن باعث عفونت مي‌شود.

اين رويكرد همچنين باعث كوتاه‌تر شدن زمان اقامت بيماران در بيمارستان و دوران نقاهت آنها خواهد شد.

از سوي ديگر بدون درد بودن اين روش مي‌تواند ضرورت استفاده از بيهوشي را از بين ببرد.

اولين زني كه آپانديس خود را از مدخل واژينال در دانشگاه ييل برداشته بود، پس از اين عمل تنها به پاراستامول احتياج داشته و دو روز بعد به محل كار خود بازگشته بود.

در اين جراحي كه «جراحي آندوسكوپي درون مجرايي روزنه طبيعي» نام داشته و براي اولين بار در سال 2007 اجرا شد، جراح يك آندوسكوپ را درون مدخل مناسب مي‌فرستد. براي برداشتن كيسه صفرا، جراحان اين آندسكوپ را از مسير دهان بيمار وارد كرده و از يك تيغ كوچك براي يك برش بر روي شكم استفاده مي‌كنند.

آنها سپس به اين عضو كه در زير كليه قرار داشته، دست يافته و از يك بادكنك باد شده براي باز گداشتن مدخل استفاده كرده تا صفراي تكه تكه شده را از طريق آندسكوپ از راه دهان بيرون بكشند.

حتي مي‌توان با اين شيوه به جراحي كاهش وزن پرداخت.

در حال حاضر تلاشهايي براي كاربرد اين رويكرد در برداشتن طحال، غدد فوق کلیوی و حتي تشخيص سرطان لوزالمعده در حال انجام است.

isna.ir

رژیم غذایی لاغری مدعی موفقیت ۹۰ در صدی


رژیم غذایی لاغری مدعی موفقیت ۹۰ در صدی

یک موسسه تغذیه بریتانیایی ادعا می‌کند با یک رژیم غذایی بر اساس تجزیه ژنتیکی، افراد با موفقیت قادر به کاهش وزن و حفظ وزن ایده آل خواهند بود.

بنیانگزار این موسسه تغذیه بریتانیایی خانم کارولین هوروکس زیست‌شناس سلولی می‌گوید تیم او ۸ گونه از ۷ نوع ژن را بررسی کرده‌اند.

این ژن‌ها، با سرعت سوخت و ساز (متابولیسم) مواد غذایی مختلف از جمله نشاسته و چربی، فعالیت ماهیچه‌ای و کنترل اشتها مرتبط هستند.

این برنامه، شامل ارائه ورزش‌های مناسب هر فرد، پشتیبانی و خدمات آنلاین نیز هست. به افراد توصیه می‌شود میزان غذای مصرفی در طول روز را در فرم‌های آنلاین وارد کنند.

در یک تجربه آزمایشی این روش، با شرکت ۷۷۰۰ نفر در دانمارک ۹۰ در صد شرکت کنندگان وزن کم کردند.

همکار دانمارکی خانم کارولین هوروکس، دکتر کارل برند ده سال است که در باره استفاده از اینترنت برای کاهش وزن تحقیق می‌کند. او می‌گوید: «برای ما ثابت شد که اینترنت تاثیر مثبتی در این کار دارد.»

زندگی و مرگ اسرارآمیز پائولو پازولینی

 

    


پیر پائولو پازولینی، شاعر، کارگردان و نویسنده‌ی برجسته‌ی ایتالیایی اگر زنده بود، امروز ۹۰ ساله می‌شد. قتل وحشیانه‌ی پازولینی در سال ۱۹۷۵ میلادی، معمایی‌ست که تا امروز جوابی برای آن پیدا نشده است.

    پازولینی از درخشان‌ترین، اسرارآمیزترین و بحث‌برانگیزترین شخصیت‌های بعد از جنگ درایتالیا است. بسیاری از نوشته‌ها و فیلم‌های پازولینی حول مسائلی چون خشونت و زیاده‌روی می‌گردد. فضای اکثر آثارش زندگی طبقه‌ی کارگر و تنگ‌دست است. لایه‌ای از جامعه‌ی آن زمان که دیگران "طبقه پست" می‌نامیدند. پازولینی کشش خاصی به این گروه داشت و خود مدتی درون این طبقه اجتماعی که آن را "لومپن پرولتاریا"  می‌نامید، زندگی کرد.

مرگ او در روز ۲ نوامبر ۱۹۷۵، با تصویر زندگی وی هم‌خوان بود. وی در اوستیا، منطقه‌ای در حومه ساحلی شهر رم به قتل رسید. مردی فاحشه متهم به قتل و دادگاهی شد. میکل آنجلو آنتونیونی، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایتالیایی می‌گوید: «پازولینی در واقع قربانی رمان‌ها و شخصیت‌های فیلم‌های خود شد.»   

مرگ صحنه‌سازی شده یا سیاسی؟

سناریوی کلیشه‌ای قتل در دعواهای هم‌جنس‌گرایان توانست به سرعت در ایتالیا افکار عمومی را متقاعد سازد:«مردی فاحشه‌ و جنایت‌کار، هم‌جنس‌گرایی را به قتل رساند!» ادعایی که باورش با توجه به داستان زندگی پازولینی آسان بود. اما در جریان برگزاری دادگاه‌ها و بررسی پرونده، نکاتی مجهول به چشم ‌آمد. اعترافات متهم پرونده متناقض بود. اسناد و گواهی‌های مربوط به پرونده ناپدید ‌شدند. ردپا‌های موجود نادیده گرفته ‌شد. آیا پازولینی قربانی توطئه‌ای از سوی راست‌های افراطی شد؟ یا آیا این فیلم‌ساز با عشق به اسطوره‌ها و رسوم، قتل خود را طراحی کرده بود؟ سال ۲۰۰۵ این پرونده بار دیگر به جریان افتاد که باز هم بی‌نتیجه ماند. اما روشن‌فکران ایتالیایی همچنان خواستار پی‌گیری مجدد این پرونده هستند.

بخشی از یک زندگی پرتلاطم

یک معلم، با مدرک دکترا، در اواخر دهه ۴۰ میلادی از منطقه‌ای درشمال ایتالیا به نام Casarsa به رم فرار کرد. قتل برادرش به دست پارتیزان‌ها، اتهام فحشا در ملأ عام و فریب جوانان نابالغ به خود او و طرد شدنش از سوی حزب کمونیست، از جمله دلایل این فرار بود. پس از آن پازولینی زندگی‌‌ دیگر و فعالیت هنری خود را آغاز کرد.

اولین رمان او در سال ۱۹۵۵ با نام "Ragazzi di Vita" به چاپ رسید. فضای این رمان زندگی طبقه‌ی کارگر است و شخصیت‌های آن را جوانان و مردان تن‌فروش ‌تشکیل می‌دهند. داستانی الهام گرفته از زندگی هنرمند در رم و آن‌چه در این شهر بر او گذشت. در همین دوران پازولینی اولین  فیلم خود را نیز با نام  "Accattone" ساخت. یک درام اجتماعی که در حومه‌های خاک‌گرفته‌ی شهر رم اتفاق می‌افتد و با قتلی بی‌رحمانه به پایان می‌رسد.  

از فیلم‌های فضاحت‌بار تا آثاری برای موزه‌ها

نگاه انتقادی پازولینی به جامعه ایتالیا و سبک رئالیستی او باعث شد که کارهای وی در طول زندگی‌ حرفه‌ایش آماج انتقادات و سانسور قرار بگیرد. از جمله آخرین فیلم او "سالویا ۱۲۰ روز در سودوم"، ساخت سال ۱۹۷۵ میلادی که نمایش آن به خاطر صحنه‌های تجاوز، قتل و شکنجه در بسیاری از کشورهای جهان ممنوع شد. میشائل هانکه، کارگردان اطریشی و سازنده فیلم "روبان سفید"، درباره این فیلم می‌گوید: «این فیلم من را برآشفت.» در این فیلم تحقیر شدن انسان، بدون هرگونه ملاحظه‌ای، در قالب صحنه‌های تکان‌دهنده‌ی خشونت به تصویر ‌کشیده شده است. پازولینی در جایگاه یک شاهد، با نگاهی موشکافانه هیچ هدفی را جز نمایش ایتالیای فاشیستی دنبال نمی‌کرد.

آخرین منزل‌‌گاه: کازارسا

امروز تحلیل‌های گزنده‌ی پازولینی و دقت مشاهداتش از اعتباری جهانی برخوردار است. نوشته‌های هیچ نویسنده‌ی ایتالیایی دیگری تاکنون به این تعداد زبان مختلف ترجمه نشده است. این هنرمند با وجود انتقادات زیادی که به وی می‌شد، به موزه‌ها نیز راه یافت. موزه‌ی هنر مدرن شهر مونیخ سال ۲۰۰۵ تمام فعالیت خود را به نمایش و بررسی ابعاد مختلف زندگی حرفه‌ای این هنرمند اختصاص داد. این موزه به همین مناسبت نه تنها فیلم‌ها و رمان‌ها، بلکه اشعار و طراحی‌های پازولینی را نیز به نمایش گذاشت. روستای کازارسا ، جایی که پازولینی قسمت بزرگی از دوران کودکی و جوانی خود را در آن گذرانده بود نیز، مرکز مطالعه پیر پازولینی را، با وظیفه حفظ میراث این هنرمند تاسیس کرده است. پازولینی در پایان زندگی‌اش به این محل بازگردانده شد. جایی که روزی از آن رانده شده بود. جسد وی در گورستان این روستا، در کنار مادرش دفن شده است.

اثر بخشی مفید داروهای صد افسردگی در پارکینسون

  

گزارشاتی در دست ست که برخی داروهای ضد افسردگی بدون انکه تاثبر سویی روی حرکات و سفتی بدن بیماران پارکینسونی داشته باشند می توانند افسردگی انها را بهبود بخشند.اصل گزارش در شماره 11 اوریل 2012 مجله نورولژی ارگان انجمن مغز.اعصاب امریکا به چاپ رسیده است.

ایرین ریچاردز زاهبر این تحقیق از دانشکده پزشکی روچستر در نیویورک می گوید این یک موصوع مهم است زیرا افسردگی در بیماران پارکینسونس شایع است و داروها یضد افسردگی نسل قدیم موثر اما عوارض زیادی دارند و داروهای ضد افسردگی نسل جدید هم عوارض کمتری داشته اما کارایی انها در بیماران پارکینسونی چندان مشخص نیست وبعلاوه نگرانی در مورد بدتر کردن علایم حرکتی  در پارکینسون در مورد انهاوجود دارد.

بیماری پارکینسون یک عارضه مغزی عصبی مزمن است که به مرور زمان پیشرفت کرده و باعث ناتوانی بیمار در حرکت و کاهش توانایی کنترل خود در حرکات به علت معدوم شدن برخی سلولهای مغزی در نواحی مختلف مغزی است.افسردگی یکی از علایم این بیماری است و تقریبا نیمی از بیماران پارکینسونی در طول زمان به اختلالات روحی روانی مبتلا می شوند که خود یکی از علل عمده ناتوانی انها است.

داروهایی که تست شدند عبارت بودند از پاروکسیتین و ونلافاکسین که اولی یک متوقف کننده  انتخابی بازجذب سروتونین(SSRIs) و دومی متوقف کننده بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین است(SNRIs).

115بیماربا درجات شدت مختلف پارکینسون در یک دوره3ماهه مطالعه شدند که بر پایه ضوابط مربوطه افسردگی داشتند.حدود 1/3 بیماران پاروکسیتین و 1/3 ونلافاکسین و 1/3 دارونما گرفتند و میزان مصرف دارو تا حد کنترل افسردگی بود.

در مجموع بیمارانی که پاروکسیتین گرفتند 59درصد و انهایی که ونلافاکسین گرفتند 52درصد و انهایی که دارونما گرفتند 32 در صد بهبودی داشتند.معیار ارزیابی افسردگی مقیاس درجه بندی هامیلتون بود و با استفاده از 3 شیوه مقیاس بندی دیگر هم همین نتایج بدست امد.

مطالعه نشان می دهد که در عین حال که دارونما هم نتایج اثربخشی داشته است اما داروهای ضد افسردگی بوضوح اثار مفیدی دارند بدون انکه علایم موتوری بیمار را بدتر کنند.

American Academy of Neurology (R)

کارمندان گوگل بعد از آن‌جا، به کدام شرکت می‌روند؟


گوگل از جمله کمپانی‌های بزرگ و جذاب حال حاضر در دنیا است که خیلی از علاقمندان وب و تکنولوژی با توجه به اخبار منتشر شده از محیط کار این کمپانی، دوست دارند در آن استخدام شده و به فعالیت بپردازند اما در این میان، گوگل هم شرایط ورودی سختی پیش روی متقاضیان کار گذاشته که هرکسی نمی‌تواند به راحتی از سد آنها عبور کند.

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up.jpg

اما برای کسانی که این آرزو را در سر دارند کمی غیر معقول به نظر می‌رسد کسی که با این مشقت وارد کمپانی جذاب گوگل شده است، پس از مدتی کار خود را ترک کرده و به دنبال کار دیگری باشد اما اخیرامقاله‌ای در رابطه با اینکه کارمندان گوگل پس از ترک کامل شرکت، چه فعالیتی را آغاز کرده و در کدام شرکت مشغول به کار می‌شوند منتشر شده که می‌تواند برای همه علاقمندان جالب باشد.

آماری که این مقاله ارائه می‌دهد بر اساس جستجو در Linkedin و رزومه کاری افراد بدست آمده است. این جستجو بر اساس فیلتر کردن نتایج Linkedin و جستجو در بین کسانی است که شغل قبلی آنها گوگل بوده است.

کمپانی Zynga که با رشد دیوانه‌وارش یکی از بزرگ‌ترین پذیرنده‌های کارمندان گوگل شد (52 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-01.jpg

Zynga یک شرکت سازنده بازی‌های اینترنتی تحت شبکه‌های اجتماعی است و محبوبیت آن پس از آن چندبرابر شد که مشخص گردید 12 درصد سود خالص فیس‌بوک از طریق بازی‌های ساخت این کمپانی بدست آمده است!

این شرکت همچنین برای شبکه اجتماعی گوگل (یعنی گوگل پلاس) نیز بازی‌هایی را ساخته است.

Cisco Systems نیز محل خوبی برای کارمندان خارج شده از گوگل است (82 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-02.jpg

این کمپانی را همه کسانی که با شبکه سر و کار دارند به خوبی می‌شناسند. این کمپانی به طور فراگیر در بخش روتر‌های بی‌سیم و شبکه فعالیت دارد. محصولات این کمپانی در همه جا یافت می‌شود و حتی ممکن است شما هم‌اکنون با یکی از همین محصولات به اینترنت متصل شده و این مطلب را می‌خوانید.

دانشگاه Stanford جایی که خیلی از گوگلی‌ها برای ادامه تحصیل به آنجا بازمی‌گردند! (95 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-03.jpg

به نظر می‌رسد بعضی از گوگلی‌ها هنوز تحصیلات خود را به پایان نرسانده‌اند! طبق آمار بدست آمده از Linkedin تعدادی از کارمندان گوگل برای ادامه تحصیل در سطح P.H.D این کمپانی را ترک کرده و وارددانشگاه Stanford شده‌اند.

Amazon اولین سه رقمی در لیست گوگلی‌های خارج شده از گوگل (118 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-04.jpg

آمازون که به خاطر فروش کتاب‌های الکترونیکی و Kindle Fire سر و صدای زیادی به پا کرده نیز یکی از پذیرنده‌های خوب مهندسان گوگل برای کار روی سیستم‌عامل اختصاصی شده اندروید برای Kindle Fire است.

توییتر دوست داشتنی (134 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-05.jpg

توییتر نیز به عنوان یکی از سرویس‌های محبوب در بین شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود که توانسته بسیاری از مهندسین گوگل را به سوی خود جذب کرده و از آن‌ها استفاده کند.

یاهو نیز یکی از اهداف کارمندان پیشین گوگل محسوب می‌شود (139 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-06.jpg

نام یاهو در بین اخبار نه چندان خوب حال حاضر درباره این کمپانی، ممکن است کمی نامتعارف و غافلگیر کننده باشد اما در حقیقت این کمپانی ۲۰ میلیارد دلاری که هم‌اکنون به دنبال تغییر وضعیت کنونی و پیشرفت هرچه بیشتر نسبت به گذشته می‌باشد یکی از کمپانی‌های محبوب کارمندان سابق گوگل محسوب می‌شود.

Linkedin نیز به عنوان یکی از کمپانی‌های برتر در سال گذشته پذیرای گروهی از مهندسین گوگل بود (149 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-07.jpg

اطلاعاتی را که در این مقاله مشاهده می‌کنید همگی با توجه به رزومه کاری افراد موجود در همین وبسایتی است که هم‌اکنون در حال معرفی آن هستم. LinkedIn که سال خیلی خوبی را پشت سر گذاشته و ارزش خود را به ۹ میلیارد دلار رسانده است محل مناسبی برای مهندسان سابق گوگلی است.

Apple محبوب (156 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-08.jpg

یکی از محبوب‌ترین کمپانی‌های حال حاضر در سرتاسر دنیا را همه می‌شناسید و با محصولات آن آشنا هستید. بدون هیچ توضیح اضافه‌ای کدام مهندس دوست ندارد در جایی کار کند که میلیون‌ها نفر از محصولات آن استفاده می‌کنند و با آن رابطه مستقیم دارند؟

مایکروسافت همچنان به دنبال مهندسان گوگل و استخدام آن‌ها (280 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-09.jpg

مایکروسافت در سال‌های اخیر خود را برای ورود جدی‌تر به عرصه رقابت با بزرگان تجهیز کرده است. به عنوان مثال با موتور جستجوی بینگ به جنگ گوگل رفته است و با سیستم‌عامل ویندوز فون، تبدیل به رقیبی قدرتمند برای بزرگانی همچون iPhone و دستگاه‌های اندرویدی شده است و در این راه نیاز به مهندسان با تجربه دارد.

فیس‌بوک، محبوب‌ترین گزینه برای مهندسان سابق گوگل (453 گوگلی)

heres-where-all-that-talent-leaving-google-ends-up-10.jpg

نیازی به توضیح ندارد. پیشرفت عجیب این شبکه اجتماعی قدرتمند و دوست‌داشتنی هر کسی را برای کار در آن وسوسه می‌کند و کارمندان گوگل نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

http://www.ashkandav.blogfa.com/

چه عواملی خطر حملات قلبی ناشی از بیماری عروق کرونی را افزایش می دهد؟


درمورد عواملی که خطر حملات قلبی ناشی از بیماری عروق کرونر را افزایش می دهد آگاه شوید.

دکتر داوود کاظمی صالح، دارای رتبه ممتاز بورد تخصصی قلب و عروق در گفتگو با خبرنگار بهداشت
و درمان باشگاه خبرنگاران اعلام کرد: بیشتر حملات قلبی ناشی از گرفتگی یا تنگی شرایین کرونی یا به عبارتی دیگر آترواسکلروز است.
وی گفت: مطالعات بالینی تحقیقات آزمایشگاهی و بررسی های اجتماعی موید این نکته هستند که برخی ویژگی های فردی یا شیوه های زندگی، خطر حملات قلبی ناشی از بیماری عروق کرونر، را افزایش می دهند که این عوامل خطر را ریسک فاکتور گویند که شامل فشار خون بالا، مصرف دخانیات، اختالات چربی در خون، بیماری دیابت یا مزمن قند هستند که اینها از عوامل اصل هستند.
وی افزود: سایر عوامل که ممکن است میزان خطر حملات قلبی را افزایش دهند عبارتند از چاقی مفرط، زندگی بدون تحرک، یا زندگی توام با فشارهای شدید روحی که با شناخت ، تعدیل و کنترل این عوامل می توان خطر بروز حملات قلبی و یا میزان مرگ و میر ناشی از آن را کاهش داد.
این متخصص قلب و عروق خاطر نشان کرد: روش هایی همچون نکشیدن سیگار و یا قطع مصرف آن،‌ تغییر رژیم غذایی به منظور کنترل فشار خون و کلسترول ورزش و روش هايي موثر در جهت رسیدن به اهداف فوق هستند.

وی تاکید کرد: به دلیل اینکه نیمی از موارد مرگ و میر ناشی از سکته قلبی ناگهانی و بدون مقدمه و قبل از اینکه بتوان درمانی را شروع کرد اتفاق می افتد بنابراین پیشگیری از ایجاد بیماری قلبی به وسیله کنترل و تحویل عوامل خطر ، مهم تر از درمان بیماری قلبی است.

www.yijc.ir

عجيب ترين مادران دنيا


در ميان عجيب ترين هاي دنيا هستند، مادراني كه به خاطر ويژگي هاي خاص خود يا كودكشان، مورد توجه همگان قرار گرفته اند كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم.

به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ،  1- مادر بيشترين قل هاي زنده مانده در يك زايمان (8 قلو)
"ناديا سليمان" كه در رسانه ها "اكتا مام" (مادر هشت تايي) معروف شد، كودكان خود را در ژانويه 2009 به دنيا آورد.
ناديا پيش از اين هشت نوزاد، مادر شش كودك ديگر نيز بوده است.

 

2- جوانترين مادر دنيا
"لينا مدينا" مادر 5 ساله اهل پرو به عنوان جوانترين مادر در تاريخ پزشكي شناخته شده است.
پدر و مادرش او را به علت برآمدگي غير طبيعي شكم به بيمارستان برده و در كمال تعجب متوجه شدند كه كودكشان 8 ماهه باردار است. حدود يك ماه بعد در 14 مي 1939 لينا صاحب فرزند پسري با وزن 2/7كيلوگرم شد.
نام كودك را به خاطر دكتري كه به "لينا" كمك كرده بود، "جرالدو" گذاشتند. جرالدوي كوچك تا سالها فكر مي كرد لينا خواهر اوست نه مادرش.

 

3- پيرترين مادر دنيا كه براي اولين بار در سن 70 سالگي صاحب فرزند شد. "دوي لوهان" پس از حدود 40 سال انتظار در سن 70 سالگي و در نوامبر 2008 كودك خود را به دنيا آورد.
او در آن زمان اعلام كرد كه مي خواهد حدود 3 سال كودكش را تنها از شير خود تغذيه كند.

 

4- مادر بيشترين فرزند (69 كودك)
براساس عنوان ثبت شده در كتاب ركوردهاي گينس، اين ركورد متعلق به يك زن روستايي اهل روسيه است كه در 27 زايمان صاحب 69 كودك شد. 
وي صاحب 16 دوقلو، 7 سه قلو و 4 چهارقلو شده است.
علاوه بر اين؛ ركورد بيشترين فرزند بدنيا آمده كه دوقلو يا سه قلو نباشند، متعلق به "ليويا ايوانز" 44 است كه طي 18 زايمان، صاحب 18 فرزند شده است.

 

 

5- پيرترين مادر دوقلوها (70 ساله)
"امكاري پانوار" كه مصمم به پسردار شدن بود، در سن 70 سالگي صاحب يك دوقلوي نارس، اما به طور كلي سالم مي شود كه يكي دختر و يك پسر بوده است.
امكاري زماني كه دوقلوها را بدنيا آورد، صاحب دو دختر بزرگ شوهركرده و 5 نوه بود.

 

6- كوتاهترین مادر دنيا با قد 71 سانتي متر
كوتاه قدترين مادر دنيا با وجود اخطار و هشدار پزشكان مبني بر خطرناك بودن بارداری براي زندگي اش، سومين كودك خود را به دنيا آورده است.
استيسي هرالد 35 ساله كه از كودكي از نوعي بيماري مربوط به نارسايي رشد رنج مي برد، با وجود مخالفت هاي پزشكي، نوزاداني بدنيا آورده كه هركدام در زمان تولد نصف قد او را داشته اند.

 

7- مادر كم وزن ترين نوزاد زنده دنيا با وزن 567 گرم، "مه جبين شيخ" نوزاد بسيار كوچك خود را در سال 2004 با وزن 567 گرم و قد تنها 25 سانتي متر بدنيا آورد. اين كودك هم اكنون در سلامت كامل بسر مي برد.

 

8-مادري با طولاني ترين فاصله بين فرزندانش (41 سال)
"اليزابت آن بوتل" صاحب دو فرزند است.

يك دختر كه در سال 1956 زماني كه او 19 سال داشته بدنيا آمده و ديگري پسري است كه در سال 1997 در 60 سالگي او بدنيا آمده است.

www.yjc.ir

اربابان مواد مخدر در جهان را بشناسید

 
بازار مواد مخدر یکی از پرسودترین بازارهای جهان است. افرادی که در این تجارت حضور دارند به قیمت به تباهی کشیدن زندگی انسان های بسیار زیادی به درآمدهای افسانه ای می رسند.
به گزارش گروه خواندنی های  مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، با نگاهی گذرا می توان متوجه شد که ایالت متحده آمریکا بهشت این قاچاقچیان مواد مخدر است. اکثر قاچاقچیان مواد یا بازار اصلیشان یا محل زندگیشان در ایالات متحده آمریکا است. در این مطلب قصد داریم تا شما را با بعضی از معروفترین قاچاقچان جهان آشنا کنیم.

ریکی راس

این قاچاقچی آمریکایی در دهه 1980 میلادی لقب " امپراطور مواد مخدر " را در آمریکا برای خود بدست آورده بود. وی در سال 1960 میلادی در آمریکا متولد شد. وی در دهه 80 میلادی و در زمانی که تنها بیش از 20 سال داشت به صورت هفتگی چیزی در حدود 400 کیلوگرم کوکائین را به بازار غرب آمریکا وارد می کرد و روزانه چیزی در حدود 3 میلیون دلار فروش داشت. در سال 1996 میلادی در حالی که سعی داشت چیزی در حدود 100 کیلوگرم کوکائین را به یک مامور مبارزه با مواد مخدر آمریکا در پوشش یک قاچاقچی بفروشد دستگیر شده و به زندان ابد محکوم شد. در سال 2009 و پس از مشخص شدن ارتباطات او با سازمان جاسوسی آمریکا در مورد عملیاتهای این سازمان در آمریکای لاتین، از زندان آزاد شد.

پائول لیر آلکساندرا

این قاچاقچی معروف برزیلی به " بارون کوکائین " معروف شده است . او از کودکی به کارهای خلاف مشغول بود و در سال 17 سالگی به رژیم صهیونیستی مهاجرت کرد. وی در این مدت به ارتش این رژیم پیوست و سپس بعد از مدتی به سرویس اطلاعاتی این رژیم "موساد" پیوست. در این مدت او با جابجایی مواد مخدر به انجام کارهای کثیف برای موساد و سیا مشغول بود. او در عین این که به قاچاق کوکائین به آمریکا مبادرت می کرد به سرویس مبارزه با مخدر آمریکا " FDA " کمک می کرد تا شبکه های قاچاق مواد مخدر دیگر را متلاشی کنند.

او در اوایل دهه 90 میلادی در آمریکا به جرم قاچاق مواد مخدر بازداشت شد و پس از تحمل بیش از یک دهه زندان به برزیل بازگشت. در برزیل هم وی دوباره به جرم قاچاق مواد مخدر محکوم شده و حکم او 25 سال زندان تعیین شد. در این مدت او در یک نوبت توانست برای جمع آوری مدارکی برای دفاع از خود از زندان خارج شد و هرگز بازنگشت. بسیاری معتقد هستند که وی اکنون در تل آویو ، پایتخت رژیم صهیونیستی در پناه سرویس جاسوسی موساد در حال زندگی است.

پابلو اسکوربا

این مرد کلمبیایی در اوج قدرت خود چیزی نزدیک به 80 درصد بازار کوکائین جهان را تحت کنترل خود داشت. او در طول دهه 70 و از شهر ریونگرو در کشور کلمبیا فعالیتهای جنایت کارانه خود را آغاز کرد. او در این مدت به انواع و اقسام جنایت ها روی آورد. از سرقت اتومبیل تا آدم ربایی و باج گیری در پرونده وی وجود داشت. در این مدت وی کم کم به سمت بازار مواد مخدر و قاچاق کوکائین کشیده شد. با توجه به این که کوکائین یکی از گران ترین مواد مخدر در جهان است و مشتریان خاص خود را دارد او به دنبال بازار خود به آمریکا رفت.

در دهه 80 تقاظا برای این ماده مخدر در آمریکا سر به آسمان گذاشت و به این ترتیب اسکوربا به درآمدی افسانه ای رسید. در سال 1989 میزان ثروت او چیزی در حدود 3 میلیارد دلار برآورد می شد. در دهه 80 میلادی و در اوج قدرت خود روزانه 11 تن کوکائین را در جهان منتقل می کرد. او به وسیله جت های خوصوصی و در پوشش صادرات اقلام مختلف به آمریکا مواد مخدر را به آمریکا ارسال می کرد.

دایره تجارت او برای خرید مواد مخدر در کشورهای پورتوریکو ، مکزیک ، پرو ، بولیوی و جمهوری دومنیکن گسترده شده بود. او برای منحرف کردن اذهان عمومی اقدام به ساخت چندین مدرسه ، کلیسا ، بیمارستان و زمین ورزشی در نقاط مختلف کلمبیا کرد و خانواده های فقیر زیادی را تحت پوشش داشت. نهایتا وی در 2 دسامبر سال 1993 میلادی در یک درگیری با پلیس کلمبیا کشته شد.

آمادو کاریلو فونتس

این قاچاقچی بزرگ مواد مخدر از کشور مکزیک در زمان اوج قدرت خود به دلیل استفاده 27 هواپیمای جت بوئینگ 727 برای قاچاق مواد مخدر به درون آمریکا به عنوان " ارباب آسمانها" شناخته می شد. این مرد با بدست آوردن ثروتی در حدود 25 میلیارد دلار تبدیل به یکی از ثروتمندترین جنایتکاران در طول تاریخ شد. او در طول این مدت در بین کشورهای بسیاری در حال سفر برای بدست آوردن مشتری و همچنین پیدا کردن مکانهای امن بود.

در این مدت و در طول دهه های 80 و 90 میلادی کارتل وی به شکل مرتب محموله های سنگینی از مواد مخدر را از طریق دریا ، هوا و زمین به آمریکا می فرستاد. بر اساس اطلاعات واصله از طرف اداره مواد مخدر آمریکا فونتس 4 برابر بیش از هر قاچاقچی دیگری به آمریکا مواد مخدر وارد کرده است. در 3 جولای 1997 میلادی این قاچاقچی که شدیدا تحت تعقیب پلیس چندین کشور جهان بود در بیمارستانی در مکزیکوسیستی برای انجام یک جراحی پلاستیک به منظور تغییر چهره به اتاق عمل رفت. در طول این عمل 8 ساعته و به دلیلی نا معلوم او از دنیا رفت. بعضی اشتباه پزشکان در میزان تزریق دوز داروهای مورد نظر و عده ای هم عمدی بودن این عمل را علت مرگ می دانند.

اوسیل کاردناس جولین

این مرد 44 ساله مکزیکی قبل از ورود به بازار مواد مخدر یک مکانیک اتومبیل بود. او با وارد شدن به " کارتل خلیج" که در اطراف خلیج مکزیک فعالیت می کردند . او در طول مدت فعالیت خود در " کارتل خلیج" یکی از دوستان نزدیک خود در این کارتل را به قتل رساند تا به جایگاه وی دست پیدا کند و به همین دلیل لقب " قاتل دوست " به او داده شد.

او در مدت فعالیت های خود در دهه 90 اقدام به ایجاد یک ارتش کوچک از مزدوران کرد و حتی تعدادی از اعضای سابق ارتش مکزیک را نیز به این منظور به استخدام خود درآورد. به مانند اکثر باندهای دیگر قاچاق هدف عمده وی ، بازار مواد مخدر آمریکا بود. در مدت فعالیت خود وی حتی در چندین مورد با مامورین پلیس فدرال آمریکا " FBI " نیز درگیر شد. نهایتا در طی یک درگیری با ارتش مکزیک به تاریخ 14 مارس 2003 میلادی وی دستگیر شد. او به جرم قتل ، پولشویی و قاچاق مواد مخدر به 25 سال زندان محکوم شده است.

گیلبرتو رودریگرز اوریجولا

رودریگرز یکی از روسای معروف کارتل مواد مخدر اهل کشور کلمبیا است که کارتلی معروف به " کارتل کالی" را در کشور کلمبیا اداره می کرد.این افراد در دهه 1970 کار خود را با ورود به بازار ماری جوانا آغاز کردند و سپس به سراغ کوکائین رفتند . در مقطعی این کارتل بزرگ مواد مخدر چیزی در حدود 70 درصد مواد مخدر مصرفی آمریکا و 90 درصد نیاز بازار اروپا را تامین می کردند.

سر کرده این بار یک بار در سال 1995 میلادی در حمله پلیس کلمبیا به مخفیگاهش در شهر " کالی" بازداشت کرد. او در دادگاه به 15 سال حبس محکوم شد اما در سال 2002 میلادی به دلیل نبود مدارک کافی برای محکوم کردن وی ، آزاد شد. در ماه مارس سال 2003 او دوباره بازداشت شد. در سال 2004 میلادی وی به همراه برادرش به دلیل قرارداد استرداد مجرمین بین آمریکا و کلمبیا به آمریکا منتقل شدند و در آنجا به دلیل پول شویی و قاچاق مواد مخدر به 37 سال زندان محکوم شدند.
www.mashreghnews.ir

تلاش برای کشف دلایل نارساخوانی در کودکان


 

تلاش برای کشف دلایل نارساخوانی در کودکان


نارساخوانی کودک بندرت قبل از ورود او به مدرسه تشخیص داده می‌شود. پژوهشگران استرالیایی با زیر نظر گرفتن کودکان به مدت پنج سال می‌خواهند بدانند آیا تشخیص اختلالات یادگیری قبل از رفتن به مدرسه امکان پذیر است یا نه؟
 
دنیس برنهام، مدیر طرح موسوم به «بذرهای سواد» است: «معمولا نارساخوانی را قبل از اینکه کودک موفق نشود، تشخیص نمی‌دهید. وقتی هفت و نه ساله و در سن یادگیری هستند و شروع به بد خواندن می‌کنند.»
 
نوزادانی که در این تحقیق شرکت می‌کنند پنج ماهه اند و به دو گروه تقسیم شده‌اند که یکی موسوم به گروه خطر است چون فردی در خانواده نوزاد وجود دارد که از نارساخوانی رنج می‌برد.
 
پژوهشگران هر سه ماه و شش ماه، آزمایش های صوتی انجام می‌دهند تا پاسخ نوزادان به تحریکات شنوایی را ثبت کنند و نحوه بسط قدرت برقراری ارتباط شفاهی را مشاهده کنند. دنیس برنهام می‌خواهد بفهمد کودک چگونه خواندن را می‌آموزد.
  
دنیس برنهام می‌گوید: «باید بتوانیم چند سرنخ از اینکه در سال اول زندگی چه اتفاقی می‌افتد که باعث گرایش کودک به نارساخوانی می‌شود، بیابیم. به همین دلیل نام طرحمان را  بذرهای سواد گذاشتیم. می‌خواهیم بفهمیم منشا سواد چیست. نه تنها علت ناتوانی در خواندن بلکه توانایی در خواندن.»
 
نارساخوانی غالبا برای کودک در مدرسه به یک مشکل احساسی تبدیل می‌شود زیرا باعث عقب افتادن او از سطح پایه کلاس خود در زمینه خواندن می گردد.
 
این اولین بار است که یک تحقیق در مورد نوزادان به عمل می‌آید. هنگامی که کودکان شروع به بسط قابلیت گفتار کنند، آزمایش‌هایی مربوط به زبان و واژه نیز به تحقیق افزوده خواهد شد.

ساخت پوست ضد گلوله از تارهای عنکبوت

ساخت پوست ضد گلوله از تارهای عنکبوت
 

پژوهشگران آزمایشگاه تجزیه و تحلیل پزشکی قانونی در هلند، یک پوست مصنوعی جدید و ضد گلوله را مورد آزمایش قرار دادند. یک گلوله با کالیبر ۲۲ به طرف نمونه پوست مصنوعی شلیک کردند. آزمایش موفقیت آمیز بود و به پوست آسیبی نرسید.

عبدالوهاب الغبزوری، محققی که بانی این نوآوری است، سلول‌های بافت انسانی را با تارهای ابریشمی عنکبوت، ترکیب کرد. این ایده توسط جلیله السعیدی، هنرمندی به او الهام شد که درباره این موضوع یک اثر هنری-زیستی طراحی کرده است.

این زن جوان هلندی برای طرح ابتکاریش که ترکیبی از هنر و ژنتیک است، کمک مالی اروپایی دریافت کرد.

جلیله السعیدی، هنرمند می‌گوید: «تار عنکبوت بیشتر با اهداف تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. مانند ساخت جلیقه‌های ضدگلوله. ولی هنرمند یک قدم جلو‌تر می‌رود و می‌اندیشد: چرا از ابریشم عنکبوت فقط برای ساخت جلیقه‌های ضد گلوله استفاده می‌شود، چرا پوست انسانی ضدگلوله نسازیم؟ چگونه فن آوری زیستی را به مردم بشناسانیم و به معنای واقعی کلمه به زیر پوستمان ببریم.»

خاصیت‌های خارق العاده نخ ابریشم از زمان های دور شناخته شده است. جدای از قابلیت ارتجاعی آن، انسان همواره به دنبال یافتن راهی برای استفاده از مقاومت باورنکردنی آن است.

به اجرا رساندن این پروژه هشت ماه به طول انجامید. تار ابریشمی عنکبوت تراریخته، در ایالات متحده آمریکا ساخته و در کره جنوبی تنیده می‌شود.

عبدالوهاب الغبزوری، محقق بیوشیمی در مرکز پزشکی دانشگاه لایدن در هلند می گوید: «سپس سلول‌های پوستی به درون روزنه‌های ابریشم نفوذ می‌کنند و بافت را ایجاد می‌کنند. آنها همچنین کلاژن را که در پوست ما وجود دارد، می‌سازند. به این ترتیب ترکیبی از کلاژن، ابریشم عنکبوت و سلول‌های پوستی در اختیار دارید. پس از شش هفته که دوران نهفتگی است، سلول‌های اپیدرمی را اضافه می‌کنیم. بالاخره، پس از سه هفته نهفتگی، پوست واقعی را تولید می‌کنیم.»

جلیله السعیدی از طریق اثر هنریش، پرسش‌هایی مربوط به اصول اخلاقی در زمینه فن آوری زیستی مطرح می‌کند. از جمله این پرسش ها می توان به این اشاره کرد که اگر پوست انسان قادر به تولید این ابریشم بود، در مقابل گلوله رویین تن می‌شد؟

در هر حال برای السعیدی، امنیت، مفهومی نسبی است.

جلیله السعیدی می‌گوید: «در ابتدا مانند یک طرح هنری-زیستی شروع شد و انتظار این نتیجه را نداشتیم که گلوله‌ها توسط پوست متوقف شوند و پوستی که توسط ابریشم عنکبوت ساخته شده، تا این حد قابلیت ارتجاعی داشته باشد. برای ما بسیار غافلگیر کننده بود و ما از این واقعیت نیز شگفت زده شدیم که این طرح بتواند چنین تاثیر گسترده‌ای داشته باشد.»

محقق این طرح از نتیجه خوشنود است چون سلول‌های پوست به حضور ابریشم عنکبوت عکس العمل عالی نشان داد و آن را رد نکرد. به این ترتیب در عرصه پزشکی می‌توان از این کشف در پیوند پوست و بازسازی رباط استفاده کرد.

لباس های هوشمند برای نجات ماهیگیران

لباس های هوشمند برای نجات ماهیگیران

ماهیگیری یکی از حرفه های خطرناک است. چگونه می توان با استفاده از فن آوری های جدید و ترکیب الکترونیک در پارچه لباس ها، جان مردم را نجات داد یا به سلامتی آنها کمک کرد؟

قطعات الکترونیکی، روز به روز کوچک تر و ارزانتر می شوند. استفادۀ آنها به لباس ها هیچگاه به این سادگی نبوده است.

در این برنامۀ جهان آینده، نگاهی داریم به دنیای پارچه های هوشمند.

تورهای ماهیگیری این قایق کوچک، در آبدره های عمیق منطقۀ “تروندهایم” در نروژ، باید طی شب، کنترل شوند.

“الدار“، از 40 سال پیش به حرفۀ ماهیگیری مشغول است. حرفه ای که بسیار پر خطر است. هر سال ماهیگیران بسیاری در سراسر جهان جان خود را از دست می دهند. اغلب بدلیل پرت شدن از قایق و غرق شدن.

اِلدار اوکان، ماهیگیر:

“وقتی آب و هوا بد است و باد زیاد می وزد، براحتی میتوان در آب افتاد. این اتفاق برای خود منروز داده و بعضی از آشنایان من هم در آب افتاده اند و جان سالم بدر نبرده اند. خیلی راحت در آب می افتی ولی برگشتن به قایق بسیار سخت است. لباس خیس بسیار سنگین است و آب دریا هم بسیار سرد.”

در صورت وقوع یک حادثه، ماهیگیر می تواند با کمک یک دستگاه کنترل از راه دور، موتور قایق را متوقف کند. اِلدر باید آن را همیشه با خود داشته باشد.

او همچنین باید برخی وسایل برای شناور باقی ماندن و هشدار به امداد گران و درخواست کمک را نیز با خود داشته باشد.

استفاده از الکترونیک در لباس ها می تواند باعث یک تحول بزرگ شود. تمام ابزار اضطراری می توانند در لباس گنجانده شوند تا دیگر فراموش نشوند.

در یکی از استخر های شهر “تروندهایم“، محققان در حال آزمایش اولین نمونه ای از یک جلیقۀ ایمنی هوشمندی هستند که تحت یک پروژۀ تحقیقاتی اتحادیه اروپا، طراحی شده است. در صورت بروز صانحه، سنسورهای این لباس باعث راه اندازی اقداماتی برای عملیات نجات می شوند. از جمله ارسال سیگنال اعلام خطر و باد کردن یک شناور.

هیلد فِرویک، هماهنگ کننده پروژه SAFE @ SEA:

“اینجا همکارم را در حال آزمایش این لباس می بینید. بالای آن یک سیستم هشدار دهنده نصب شده است. گنجاندن این سیستم الکترونیکی در پارچۀ استفاده شده، موضوع اصلی این پروژه بوده است.”

برای طراحی این لباس نجات پژوهش های زیادی صورت گرفته، چرا که سنسور ها باید به نحوی جایگذاری شوند تا به خوبی تفاوت یک صانحۀ پرت شدن در آب را با یک ریزش سادۀ باران یا آب تشخیص دهند. از سوی دیگر، شناور باید همیشه، سر شخص را حتی با وجود موج های سنگین، بیرون از آب نگه دارد.

این لباس هوشمند دارای یک فرستندۀ کوچک رادیویی است که در صورت نیاز، به طور خودکار سیگنالی به واحد گیرنده در قایق می فرستد. بلافاصله سیستم، موتور قایق را متوقف می کند و به نیرو های امداد و نجات نیز پیغامی ارسال می کند.

هاکو دووِر، مهندس برق الکترونیک:

“واحد گیرندۀ قایق بالای دکل سوار خواهد شد. سیگنال خطر از طرف شخصی که در دریا افتاده به تمام جهات فرستاده خواهد شد و توسط آنتن دستگاه دریافت شده و یک آنتن جی پی اس دیگر، اطلاعات را به مرکز اوژانس ارسال می کند.”

استفاده از این تکنولوژی های جدید کافی نیست. هنگام کار کردن این لباس ها باید راحت باشند و همینطور به آسانی قابل شستوشو باشند. در غیر اینصورت ماهیگیران از آن استفاده نخواهند کرد.

هیلد فِرویک، هماهنگ کننده پروژه SAFE @ SEA:

“این اولین نمونۀ ما است و در حال حاضر کمی بزرگ است ولی بزودی کوچکتر و انعطاف پذیرتر خواهد شد تا لباس در کل راحت باشد، به نحوی که ماهیگیر اصلا متوجه آن نخواهد بود.”

برای اطمینان از راحتی، ایمنی و عملکرد بهتر، نسل بعدی لباس های ماهیگیران باید از نو طراحی و تکمیل شوند.

هدف اصلی این آزمایشگاه شیمی همین است. دانشمندان یک نوع پارچۀ منحصر به فردی را آزمایش می کنند که نه تنها آب را پس می زند بلکه به تنهایی نیز خود را ترمیم می کند.

در این پارچه، کپسول های بسیار کوچکی وجود دارند که دارای یک مادۀ شیمیایی هستند. در صورت خراشیدگی لباس، این ماده آن را رفع می کند و با جلوگیری از فرسوده شدن لباس، عمر آن را طولانی تر می کند.

استفان کوبوویچ، محقق پلیمر و مواد

“اگر لباس شما پاره شود، این کپسول ها نیز شکسته می شوند و آنچه در داخل آنهاست، یعنی یک عامل ترمیم کننده، خارج شده و فضای خالی را دوباره پُر می کند. لباس شما دوبار مثل نو خواهد بود.”

پارچۀ هوشمند می تواند جان انسان ها را در دریا را نجات دهد اما اکنون می بینیم که این فن آوری در خانه ها نیز می تواند بسیار مفید باشد.

محققان شهر “آیندهووِن” در هلند، با استفاده از دیود های نور، راهی را برای تسکین کمر درد پیدا کرده اند. این محصول به زودی در بازار قابل دسترس خواهد بود.

گرگور ژِلِن، مدیر تولیدات لامپ شرکت فیلیپس:

“چهل تا از این دیود ها بر روی یک تکه پارچه نصب شده اند. با این وجود، آن هنوز بسیار انعطاف پذیر است و همینطور که می بینید این کمر بند با وجود دیود های داخل آن، فرم بدن را دنبال خواهد کرد.”

نور آبی باعث تحریک تولید “مونوکسید نیتروژن” در پوست می شود. این ماده باعث شل شدن عضلات و بهبود گردش خون و در نهایت منجر به تسکین درد خواهد شد.

حرارت دیود ها، این اثر را افزایش می دهد. یک سنسور مادون قرمز نیز برای جلوگیری از هرگونه خطر برای چشم و پوست در آن قرار داده شده است. تولید کنندۀ دستگاه اطمینان می دهد که استفادۀ آن در منزل هیچگونه خطری ندارد. چرا که هیچ اشعۀ ماوراء بنفش و مضری از آن خارج نمی شود.

در حال حاضر، مطالعات زیادی برای اندازه گیری دقیق قدرت شفای این تکنولوژی در جریان است.

برای طراحان لباس که از توان بالقوۀ منسوجات هوشمند آگاه هستند، ایمنی و راحتی یک اولویت است.

روژیه وان دِر هاید، طراح شرکت فیلیپس:

“هنوز مشکلات بسیاری برای استفاده از این دیود ها در صنعت پارچه وجود دارد. اما روز به روز پیشرفت های زیادی نیز حاصل می گردد. باتری ها هنوز کمی بزرگ هستند و زمان استفاده محدود است. این لامپ های کوچک نیز باید مقاوم تر و قابل اطمینان تر باشند. ما روی این مسائل کار می کنیم.”

تحقیقات بر روی این فن آوری، که به راحتی با خطوط تولید کنونی سازگار است،
با کمک و بودجۀ اتحادیه اروپا انجام می شود. این پارچه های الکترونیکی می توانند روی همان دستگاه هایی بروند که اکنون پارچه های معمولی را پردازش می کنند. بنابراین استفاده از این فن آوری تا حدی ساده تر و ارزان تر خواهد بود.

اما حرارت می تواند به الیاف مصنوعی آسیب برساند. بنابراین به جای لحیم، از چسب های مخصوصی استفاده می شود.

همانطور که این دیود ها کارآمد بالایی دارند، یک باتری جمع و جور و قوی هم می تواند چندین بار استفاده را تضمین می کند.

کوئن وان اوس، هماهنگ کننده تحقیقات در شرکت PLACE-IT:

“این دستگاه احتیاج به نیروی کمی دارد. ولتاژ آن پایین است، به این دلیل کاملا امن است و هیچ مشکلی برای پوشیدن آن نیست… در حال حاضر با افت قیمت ها و ادامۀ نزول قیمت در سال های آتی، ساخت اندازه های بزرگی با استفاده از این دیود ها بسیار عملی خواهد بود.”

منسوجات الکترونیکی هوشمند، نه تنها در ایمنی و سلامت بلکه در تمام سطوح زندگی استفاده های بی شماری خواهند داشت.

ساخت مغز مصنوعی، پایان عصر انسان طبیعی؟

 

پژوهش‌گران در تلاش ساختن نوعی ابرکامپیوتر هوشمند هستند که عملکرد آن شبیه مغز انسان است. بسیاری بیمناک آن هستند که رسیدن بشر به چنین دستاوردی ممکن است پی‌آمدهای منفی زیادی داشته باشد.

در سال ۱۹۹۳ ورنر وینجی (Verner Vinge)، نویسنده داستان‌های تخیلی پیش‌بینی کرد که ظرف ۳۰ سال دیگر یعنی تا سال ۲۰۲۳ "ما از ابزار تکنیکی ساخت هوشی ابرانسانی برخوردار خواهیم بود و کمی بعد از آن، عصر انسان طبیعی به پایان خواهد رسید.

پایگاه اینترنتی اشپیگل‌آنلاین دوشنبه (۲ آوریل) مقاله‌ای به قلم توماس گروتار (Thomas Grüter) منتشر کرده که در آن نوشته شده است، اگر چه که هنوز این "هوش ابرانسانی" ساخته نشده، اما پژوهشگران زیادی بر آن شده‌اند که مغز انسان را در کامپیوتری شبیه‌سازی کنند.

توماس گروتار، نویسنده کتاب "باهوش‌تر از ما؟" می‌نویسد: دست کم ۲ تن از این محققان ادعا کرده‌اند که تا چند سال دیگر پروژه خود را به پایان خواهند رساند. هر دو از چنان اعتماد به نفسی در گفتار خود برخوردارند که انسان بی‌درنگ می‌پرسد: «آیا آن‌ها نابغه‌اند یا شارلاتان؟»

هنری مارکرام (Henry Markram)، کارشناس مغز و اعصاب از آفریقای جنوبی و یکی از دانشمندان اروپایی پروژه‌ای برای ساخت مغز مصنوعی را آغاز کرده‌اند که با بودجه یک میلیارد یورویی اتحادیه اروپا تأمین مالی می‌شود. این پروژه باید تا سال ۲۰۲۳ به پایان برسد.

اما علاوه بر آن‌ها گروه Cognetive Computing شرکت کامپیوتری "آی. بی. ام" به ریاست دهارمندرا مودها (Dharmendra Modha) نیز اعلام کرده که با همکاری دانشگاه‌های مختلف آمریکا در حال کار بر روی سیستمی است که از توانایی‌های شناختی مشابه توانایی‌های انسان برخوردار است.

گروه کاری مودها در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد در ساخت "شبیه‌ساز قشر مغز" به پیشرفت‌هایی دست یافته است.

این گروه اعلام کرده که توانسته‌است قشری از مغز را بسازد که فراتر از کورتکس مغز گربه است. اعضای گروه مودها افزوده‌اند که این دستاورد آن‌ها را به شبیه‌سازی قشر مغز انسان بسیار نزدیک کرده است. اما برخی عقیده دارند که این گروه در ارائه ارزش دستاوردهای خود اغراق کرده و دستاورد آن چیزی جز شبیه‌سازی "مدلی بسیار ساده از سلول‌های عصبی" نبوده است. هنری مارکرام که رقیب این گروه محسوب می‌شود در نامه‌ای مودها (Modha) را به فریب اذهان عمومی متهم کرده است.

اما مارکرام نیز به‌تازگی در مصاحبه‌ای با مجله علمی ساینس (Science) اعلام کرده در صورتی که گروه کاری او ۱۰ میلیارد یوریی که به پروژه اختصاص داده شده را دریافت کند، ظرف ۱۰ سال دیگر قادر خواهد بود مغز انسان را شبیه‌سازی کند.

اما بسیاری از همکاران مارکرام گفته‌های او در مورد ساخت "مدلی واحد از مغز انسان" را "مضحک" می‌نامند. افرادی مانند رودنی داگلاس (Rodney Douglas)، پژوهشگر مغز، کوان مارتین (Kevan Martin) و ریچارد هانلوسر (Richard Hahnloser) از دانشگاه زوریخ معتقدند، هدفی که این گروه مدعی است به آن دست می‌یابد "غیر واضح" است و ارائه میلیون‌ها یورو برای چنین پروژه‌ای عاقلانه نیست.

آیا این روح مصنوعی مانند انسان است؟

فرض را بر این می‌گذاریم که پروژه ساخت مغز مصنوعی به فرجام برسد. در آن صورت این انسان مصنوعی چه احساسی خواهد داشت؟ اگر دستگاهی همانند مغز انسان تولید شود، این دستگاه باید بتواند خود را مثل یک "شخصیت آگاه" حس کند.

باید از خود بپرسیم، آیا چنین ابزار هوشمندی از حقوقی هم برخوردار خواهد بود؟ آیا خود را مانند یک انسان درک و حس می‌کند؟ آیا او هم درد می‌کشد، اهدافی دارد و می‌خواهد از زندگی خاصی برخوردار باشد؟

مارکرام قصد دارد با شبیه‌سازی مغز انسان بیماری‌های روانی و مغزی مانند آلزایمر ایجاد کند تا شاید راه‌های درمان این بیماری‌ها روشن شود. اما آیا او به لحاظ اخلاقی مجاز به ایجاد عامدانه بیماری در این انسان مصنوعی خواهد بود؟

آیا این مغز یا انسان مصنوعی از حق تحصیل و آموزش برخوردار نخواهد بود و نباید برای او کمک‌های تحصیلی یا اجتماعی در نظر گرفت؟

اگر روزی قادر شویم سیستمی درست همانند مغز انسان بسازیم، می‌توانیم ریزپردازها یا چیپ‌های کامپیوتری را جایگزین قسمت‌های معیوب مغزی کنیم. در ادامه این راه روزی به جایی خواهیم رسید که با جایگزین کردن چیپ‌های متعدد در کامپیوتر، آگاهی کاملی شبیه آگاهی انسان پدید بیاوریم. در این صورت شاید بر مرگ بیولوژیکی فائق بیاییم.

حتی برخی تصور می‌کنند که می‌توان محتویات مغز انسان را به کامپیوتر انتقال داد. با این حال این پرسش و نگرانی وجود دارد که وجه تمایز مغز و انسان مصنوعی با انسان حقیقی چیست؟ و آیا احساس و حقوقش همچنان پا بر جا خواهد ماند.

بال جغدها الگویی برای هواپیمای بی‌صدا

ساختار بال ‌جغدها دارای اطلاعات ارزشمندی برای پژوهشگران علم بیونیک است. جغدها به کمک بال‌های خود بی‌سر و صدا در طول شب پرواز می‌کنند. بال‌این پرندگان می‌تواند الگویی برای ساخت هواپیما یا توربین‌‌های کم صدا باشد.

بیونیک نام یک رشته تحقیقاتی است که از طبیعت موجودات زنده الهام می‌گیرد. پژوهشگران این رشته از الگوها و مدل‌های طبیعی برای بهبود طرح‌های صنعتی الهام می‌گیرند. پژوهشگران بیونیک در مدرسه عالی فنی آخن در آلمان، از جمله مشغول تحقیق بر روی ساختار اندام‌های بدن جغد هستند. این پژوهشگران در پی آن هستند که دریابند این پرنده شکاری چطور در سکوت کامل به سوی طعمه خود یورش می‌برد؟

توماس باخمان یکی از پژوهشگران مدرسه عالی فنی آخن به دویچه‌وله می‌گوید: «جغدها در شب شکار می‌کنند. اطلاعات بصری ما در این مورد بسیار محدود است.» وی در ادامه توضیح می‌دهد که جغدها با کمک قوای شنوایی‌شان طعمه را شناسایی می‌کند، آنهم درحالیکه خود بی‌سروصدا در حال پرواز هستند.

توماس باخمان، از پژوهشگران مدرسه عالی فنی آخن

توماس باخمان، از پژوهشگران مدرسه عالی فنی آخن

توماس باخمان در مورد آیرودینامیک (مطالعه اثر هوا بر اجسام متحرک) بال جغدها تحقیق می‌کند. یکی از زمینه‌های پژوهش‌های او، گونه‌ای از جغدها است که به "جغد انبار" معروف هستند.

این پرندگان هم‌وزن کبوتر هستند، اما بال‌های بزرگتری دارند که خمید‌گی آنها بیشتر است. باخمان توضیح می‌دهد: «این بال‌ها امکان اوج‌گیری آن‌هم با سرعت اندک را برای پرنده فراهم می‌کنند.»

تفاوت در ساختار پرهای هر بال

در مقایسه با جغدهای انبار، کبوترها به دلیل ساختار بال‌هایشان باید با شدت بیشتری برای پرواز بال‌ بزنند. به همین علت صدای پرواز آنها از فاصله دور هم به خوبی شنیده می‌شود. به گفته‌ی باخمان، از آنجا که میان پرهای بال جغدها تقریبأ هیچ اصطکاکی وجود ندارد، سر و صدای بسیار کمتری هنگام بال ‌زدن آنها ایجاد می‌شود.

او می‌افزاید: «جالب اینجاست که ساختار پرهای یک بال جغد هم با هم متفاوتند. پرهای بخش جلویی بال، شانه‌ای و ریز هستند و سطح آنها نرم است. ابن ساختار تلاطم اندکی در سطح بال ایجاد می‌کند.»

باخمان ساختار پرهای جلویی بال‌ جغد انبار را به پوست زمخت کوسه تشبیه می‌کند که اصطکاک هنگام حرکت در آب کم می‌کند. او ادامه می‌دهد: «تلاطم‌های ریز سطح بال‌جغدها هم هنگام پرواز اصطکاک با‌ل‌های این پرنده با جریان هوا را کم می‌کند.»

حاشیه پرهای قسمت انتهایی بال جغد انبار

حاشیه پرهای قسمت انتهایی بال جغد انبار

جالب اینجاست که ریشه این پرها در بال جغدهای انبار، حاشیه‌ای دارد که آن هم دو عملکرد متفاوت دارند.

توماس باخمان که از مدت‌ها پیش بر روی بال‌های این پرنده تحقیق می‌کند، می‌گوید: «این حاشیه از یک سو موجب می‌شود که پرها روی هم لیز بخورند و صدای کمتری هنگام بال زدن ایجاد‎ کنند.»

باخمن ادامه می‌دهد: «از سوی دیگر، به دلیل وجود این حاشیه جریان هوا و سطحی پشت بال به آرامی با هم بر‌خورد می‌کنند.»

کاربرد ویژگی بال کرکس‌ها در هواپیماهای مسافربری

البته الگوبرداری از ویژگی‌های بال‌های جغد انبار برای هواپیماهای تجاری چندان هم ساده نیست. یک دلیل آن این است که جغدها هنگام شکار تنها حدود ده تا پانزده کیلومتر در ساعت پرواز می‌کنند.‎

اما توماس باخمان تأکید می‌کند که مبنای فیزیک ساختار بال‌های این پرنده می‌تواند موارد استفاده بسیاری داشته باشد. به عنوان مثال در تحول ساختار توربین‌های بادی وساخت توربین‌های که صدای کمتری تولید کنند.

جالب اینجاست که در صنعت هواپیماسازی تا کنون به کمک دانش بیونیک تغییرات بسیاری ایجاد شده است. به عنوان مثال ساختار بال پرندگانی مانند کرکس‌ها، عقاب‌ها یا لک‌لک‌سانان الهام‌بخش اضافه کردن سه‌گوشه‌هایی به انتهای بال هواپیما بوده که حرکت چرخشی هوا روی بال‌ها را کاهش می‌دهند.

ایجاد چنین گردباهایی روی سطح بال هنوز هم مانع بزرگی در کاهش سرعت هواپیماهای مسافربری و حتی هواپمیاهای جت به شمار می‌رود.

نوک بال به صورت سه‌گوش به سمت بالا خم شده که مانع چرخش هوا روی سطح بال و ایجاد مقاومت می‌شود

نوک بال به صورت سه‌گوش به سمت بالا خم شده که مانع چرخش هوا روی سطح بال و ایجاد مقاومت می‌شود

توماس باخمن در این رابطه می‌گوید: «پرهای نوک بال کرکس‌ها، عقاب‌ها یا لک‌لک‌سانان هرکدام به تنهایی به طرف بالا خمیده می‌شود و به این ترتیب هم مانع ایجاد گردباد در حاشیه بال‌ها می‌شود و هم مقاومت بال‌ها را کاهش می‌دهد.»

بهره‌جستن از ویژگی گوش جغدها برای کنفرانس‌های ویدئویی

ویژگی ساختار بدن جغد‌ها تنها به بی‌سر و صدا بودن بال‌های آنها خلاصه نمی‌شود. این پرندگان قادرند صدا از طریق گیرنده روی چهر‌ه‌شان دریافت کنند.

علاوه بر آن گوش‌های نامتقارن دارند که یکی رو به پایین و دیگری رو بالاست. این ساختار تشخیص جهت امواج صدا را برای پرنده ممکن می‌کند.

هرمان واگنر، یکی از پژوهشگران زیست‌شناسی مدرسه عالی فنی آخن که بر روی گیرنده‌های حسی جغدهای انبار تحقیق می‌کند، می‌گوید: «این ویژگی می‌تواند در بهبود سیستم‌های کنفرانس ویدئوی کابرد داشته باشد. دوربین همواره روی چهره‌ای متمرکز است که در حال صحبت است. می‌توان تغییری در این سیسم ایجاد کرد که جهت صدا را تشخیص دهد تا زمانی که فرد دیگری وارد گفت‌وگو می‌شود دوربین به صورت خودکار به سمت او بچرخد.»

غول صنعت ریزپردازنده ها در اروپا

غول صنعت ریزپردازنده ها در اروپا

  اس تی مایکروالکترونیکس در بازار بورس پاریس  : ارزش سهام این شرکت در پایان روز کاری سه شنبه 7.7 درصد کاهش یافت.

سقوط ارزش سهام این شرکت فرانسوی-ایتالیایی در پیش بینی عملکرد سه ماهه دیده شده بود، چرا که آنها 59 میلیون یورو برای حل و فصل یک دعوای حقوقی هزینه کردند.

حال شرایط برای اس تی مایکروالکترونیکس پیچیده تر شده و چشم انداز اقتصادی آن هم در هاله ای از ابهام قرار گرفته است.

ایمنی محیط کار و نقش فن آوری های جدید

ایمنی محیط کار و نقش فن آوری های جدید

یمنی محیط کار، بویژه برای افرادی که با تشعشعات رادیواکتیو سر و کار دارند مسئله مهم و چالش برانگیزی است. اما سهم نوآوری، پیشرفت در فن آوری و علم در تامین ایمنی محیط کار چیست؟

ازهر صدهزارکارگری که در اروپا مشغول کارند، سالانه حداقل شش نفر در محیط کار جان خود را از دست می دهند. آنهاعمدتا قربانی شرایط سخت کاری، عیوب ساختاری مجموعه های صنعتی و یا زیرساختهای نا ایمن بخش حمل و نقل می شوند.

از بین بردن این عیوب محیط کار، آسان نیست، چرا که اغلب از چشم انسان پنهان می مانند. پس چگونه باید از وجود آنها آگاه شد و از بوجود آمدن حادثه ای دیگر جلوگیری کرد؟

به مادرید پایتخت اسپانیا می رویم تا ببینیم محققان برای حل این مشکل به چه کاری مشغولند. یکی از مهمترین و حساسترین اجزاء تشکیل دهنده رآکتوراتمی، کلاهک آن است که وظیفه هدایت آبی که برای خنک کردن رآکتور بکار می رود، را برعهده دارد. پژوهشگران در تلاشند تا عیوب بسیارکوچک و میلیمتری در این نمونه کلاهک را تشخیص دهند.

دایموس لیاپتسیس، هماهنگ کننده این پروژه می گوید:” این سطح درونی محفظه رآکتور است. در داخل آن… اینجا.. رآکتور اتمی قرار دارد. اینجا هم محدوده ای است که کلاهک سوار می شود و مورد مطالعه ماست. در این نقطه اتصال، چند مورد نقص خیلی ریز وجود دارد که با چشم غیرمسلح دیده نمی شوند. بعضی از آنها هم در واقع زیر مواد پنهان شده اند.”

به هامبورگ در شمال آلمان برویم. اینجا هم کار پژوهشگران آسان نیست. مشکل آنها کشف و رویت عیبهای موجود در اجزای مختلف کشتی ای است که اینجا در این کارخانه طراحی و تولید شده است.

ایو اورت مهندس رادیولوژی و یکی از مسئولان این پروژه می گوید :” اینجا شما چیزی را که آنرا مرکز ثقل کشتی می نامیم، می بینید که در واقع یک پره بزرگ است که از تکان خوردن زیاد کشتی در دریای خروشان جلوگیری می کند و بدین ترتیب مسافرت دریایی را دلنشین تر می کند.”

دانشمندان در مادرید اسپانیا معتقدند راهی برای بررسی درون لایه ضخیم فولادی این مدل کلاهک پیدا کرده اند: یک بازوی رباتی، مجهز به سیستم فراصوتی.

دایموس لیاپتیسیس می افزاید:“بدلیل اینکه محوطه پیرامونی اینجا مملو از مواد رادیواکتیو است، برای عیب یابی در این کلاهک به یک سیستم خودکار نیاز داریم. اپراتورها در عرض دو سه دقیقه ربات را در کلاهک کار می گذارند و آنرا گیر می دهند. بعد خودشان می توانند بروند آنطرف که با یک دیواربتونی محافظت می شود تا از خطرتشعشعات اتمی در امان باشند.”

در هامبورگ پژوهشگران با مشکل دیگری روبرویند. آنها مشغول آزمایش نمونه اولیه نوعی از پرتونگاری دیجیتال ویژه هستند.

ایو اورت مهندس رادیولوژی و یکی از مسئولان این پروژه می گوید: “سئوال این است که آیا حبابهای هوا در این پره های آهنی پرداخته شده، باقی مانده است یا نه؟ حبابهای هوا می تواند فعالیت دستگاه را مختل کند و خطرات جدی ای را بوجود آورد… حتی ممکن است پره ها از هم جدا شوند… برای شناسایی هر چه بیشتر این حبابها ما در پرتونگاری پره ها، از انرژی قوی 7.5 مگا الکترون ولت استفاده می کنیم.”

به مادرید برگردیم، این رباتها قادرند پرتوهای فراصوتی را ارسال کنند. عیبهای ساختاری، شناسایی، در زمان واقعی میزانشان سنجیده و سپس دسته بندی می شوند.

دیموس لیاپتیسیس در مورد مزیت این سیستم می گوید:“با استفاده از این اطلاعات ما می توانیم هر نقصی راشناسایی کنیم. این نقص می تواند یک ترک باشد یا منفذهای زیاد، یا حتی نقص درون مواد. بعنوان نمونه این یک ترک است که 21 میلیمتر طول و 44 میلیمتر عرض دارد که تقریبا بزرگ است. ما این اطلاعات را در اختیار اپراتورها قرار می دهیم. بعد آنها محاسبات خود را انجام می دهند و تصمیم می گیرند که این شکاف باید بلافاصله ترمیم شود، یا نه می توان تا بازدید بعدی صبر کرد و دید که اندازه اش بزرگتر شده یا تغییری نکرده است.”

ایو اورت مهندس رادیولوژی و یکی از مسئولان این پروژه کارخانه کشتی سازی هامبورگ می گوید :“ما در حال فرستادن اشعه ها از طریق مرکز ثقل کشتی هستیم. در طرف دیگر مرکز ثقل، سیستم مخزن دیجیتال را قرار داده ایم که حساسیت بالایی دارد و برای گرفتن یک عکس واضح از درون شیء، آنرا زمان کمتری درمعرض تشعشع قرارمی دهد. پرتونگاری دیجیتال نسبت به نوع کلاسیک آن قابلیت بهتری دارد.”

از نتایج آزمایشهای انجام شده در کارخانه کشتی سازی، درموسسه پژوهشی دربرلین برای تولید نمونه اولیه بهره گرفته می شود. سازندگان آن، نه تنها نسبت به دقت اجرای آن خوشبین هستند بلکه از تاثیرات زیست محیطی آن هم رضایت دارند.

ساباش سود، مهندس ارتباطات و الکترونیک در این باره می گوید:“پرتونگاری دیجیتال موجب شده تا استفاده از مواد شیمیایی، فیلم های ایکس-ری و همینطور مواد انباری، پایان یابد. تمام این محدودیت ها و مشکلات به یک دفترمعمولی کاهش پیدا کرده است و تمام سوابق بصورت الکترونیکی ثبت می شوند.”

مهندس کارلوس گاویلان پروژه صحت اجزاء کلاهک رآکتورهای اتمی را مدیریت می کند. او می گوید :“با عرضه این نمونه، ما دقت نظارت بر کلاهکهای هسته ای را ثابت کردیم. این بدان مفهوم است که محاسبات ما در مورد اندازه و میزان استهلاک این کلاهکها هم، دقت و صحت بالایی دارد. بعلاوه زمان لازم برای نصب این رباتها خیلی کوتاهتر است و بنابراین نصابهای این رباتها هم زمان بسیار کمتری درمعرض تشعشعات رادیواکتیو خواهند بود.”

در هامبورگ، مدیر یک کارخانه کشتی سازی درباره استفاده از تجهییزات ایکس-ری دیجیتالی درآینده، ازهم اکنون ایده دارد. ایو کوهرس مس گوید :“مثلا دربالابر و جرثقیلهایی که برای بارگیری کالاها در کشتی از آنها استفاده می شود…. درست مثل پشت سر من. ما قبلا فقط می توانستیم سطوح معیوب یا ترکها را تشخیص دهیم اما حالا به مدد پرتونگاری دیجیتال ما می توانیم ترک ها یا نقص های درونی را هم بیابیم. این مسئله از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه است. با اشعه های کلاسیک ما فقط می توانستیم عیبهای بخشهایی از کشتی را پیدا کنیم.”

به کمک پرتونگاری دیجیتال می توان از عیبهای ساختاری غیرمنتظره در طول زمان ساخت پیشگیری کرد. از سوی دیگر پیش بینی چنین عیبهایی در پایین آوردن هزینه نگهداری موثر است.

پژوهشگران می گویند این نمونه های اولیه در واقع تنها قطره ای از دریای عظیم نوآوریهای نسل جدید است که به ما امکان دیدن چیزهایی را که تا پیش از این امکانپذیر نبود، سریعتر، دقیقتر و به شیوه ای مهربانتر با محیط زیست، می دهند.

قلم و بازی دیجیتالی علیه بیماری پارکینسون

قلم و بازی دیجیتالی علیه بیماری پارکینسون

“هنگامی که حرکت بازوی سمت چپ ام را از دست دادم و به خوبی کار نمی کرد، متوجه شدم که مشگلی وجود دارد”.

“به دکتر رفتم و آنها در نهایت تشخیص دادند که به بیماری پارکینسون مبتلا هستم. سال 2003 بود.”

“حالا دیگر من نمی توانم مثل گذشته خیلی در باغچه کار کنم. من عاشق الکترونیک بودم و قطعات کوچک را لحیم می کردم. اما دیگر امکان ندارد، نمی توانم این کارها را انجام دهم.”

در اروپا، هر ساله بیش از 75 هزار نفر به این بیماری غیر قابل علاج، مبتلا می شوند و اکثر آنها داوطلب هستند تا درمان و ابزارهای جدید را امتحان کنند.

در بیمارستانی در هلند، شاهد یک آزمایش غیر عادی روی یک بیمار 68 ساله هستیم.

هارمین فلور شوتن، بیمار مبتلا به پارکینسون:
“اول با یک کمر درد شروع شد. اما نزدیک به سه سال طول کشید تا پزشکان تشخیص دهند که من به بیماری پارکینسون مبتلا هستم.”

این تشخیص دیر هنگام و دشوار، برای این بیمار و دیگران انگیزه ای بود تا برای انجام آزماش های مربوط به یک قلم یا خودکاری انقلابی، داوطلب باشند.

این قلم با هدف تشخیص بیماری در همان مراحل ابتدایی طراحی شده است.

استر اسمیت، محقق در مرکز پزشکی دانشگاه گرونینگن در هلند: “هنگامی که داوطلبان با این مداد نقاشی می کنند، ما با اندازه گیری فعالیت عضلانی بازوی آنها، متوجه می شویم چه اتفاقی در عضلات آنها می افتد.”

به این ترتیب، الگوها و نوشته های بدست آمده از هر دو گروه بیماران پارکینسونی و افراد سالم مقایسه می شوند.

به گفته دانشمندان، این الگوها، احتمالا می توانند به آنها برای تعیین بیماری پارکینسون یا سایر اختلالات عصبی که کمتر مهم هستند، کمک کنند.

ناتاشا موریتس، مهندس اعصاب در دانشگاه علوم پزشکی مرکز گرونینگن: “ما تفاوت های آشکاری را بین افراد سالم و بیماران مبتلا به پارکینسون در این
آزمایش ها مشاهده می کنیم و قادر به اندازه گیری آنها هستیم. برای مثال همانطور که انتظار می رفت، در تمام تمرین ها، افراد بیمار آهسته تر حرکت می کنند. اما کمتر انتظار برخی تفاوتهای دیگر را داشتیم. مثلا در مورد نوشتن، متوجه شدیم که بیماران مبتلا به پارکینسون بسیار ریزتر از افراد سالم می نویسند. بنابراین، برای تشخیص بیماری، این تکنیک بطور خاص می تواند ابزار خوبی باشد.”

این قلم، توسط محققان و تحت یک پروژۀ تحقیقاتی اتحادیه اروپا دوباره طراحی شده است.

نمونۀ جدید، از آخرین فن آوری های سِنسور بهره گیری می کند که برای کمک به درک چگونگی هماهنگی فرایندهای سیستم عصبی در حین نوشتن بسیار مفید است.

روتگر زییتسما، هماهنگ کنندۀ پروژه موسوم به دیپار DIPAR:

“ما به روش های قبلی برای ضبط خط و حرکت تکیه کردیم. از لوح های دیجیتالی برای ضبط نوشته ها و همچنین از سیستم آنالیز و تجزیه و تحلیل حرکت بدن و اندام استفاده کردیم.
سپس ما این قلم را با سنسورهای مختلف و با استفاده از تکنیک های تجزیه و تحلیل داده ها ساختیم. ما الگوریتم هایی نوشتیم که به طور خودکار قادر هستند حرکات و سیستم عصبی که آنها را کنترل می کند را تجزیه و تحلیل کنند.”

گام های بعدی این آزمایش های مربوط به مقایسۀ نوشته های افراد مبتلا به پارکینسون و بیماران دیگریست که مبتلا به لرزش و اختلالات حرکتی هستند.

به گفته دانشمندان، تشخیص زود هنگام بیماری یکی از مسائل کلیدی برای کمک به این بیماران است.

ناتاشا موریتس، مهندس اعصاب در دانشگاه علوم پزشکی مرکز گرونینگن می گوید: من امیدوارم که با کمک یک ابزار ساده و در ده یا پانزده دقیقه ما قادر به تشخیص این بیماری باشیم. فکر نمیکنم بتوانیم اطمینان کامل داشته باشیم، این امکان پذیر نیست. اما به این طریق می توان گفت بهتر است این شخص به یک متخصص مغز و اعصاب هدایت شود.

نیکو لیندرز، متخصص مغز و اعصاب، مرکز پزشکی دانشگاه گرونینگن: “اگر تحقیقات بر روی این قلم با موفقیت انجام شوند، ما می توانیم بین پارکینسون و دیگر بیماری ها از جمله لرزش، فرق بگذاریم. بر فرض می توانیم تشخیص دهیم که یک مشکل حرکتی، بیشتر مربوط به سِن است یا به بیماری پارکینسون. به این ترتیت، بیمار راحتتر می تواند به آینده نگاه کند.”

در عین حال، اینجا در بلفاست، محققان تلاش می کنند تا ابزارهای توانبخشی بر اساس تحریک حسی را توسعه دهند.

اما اولین مرحله، درک حرکات بیماران مبتلا به پارکینسون و چگونگی بهبود این حرکات از طریق برخی تحولات در محیط زندگی آنان است.

مارتا بیِنکیِویچ، محقق عصب شناسی، دانشگاه کوئین در بلفاست چنین توضیح می دهد: “ما سعی داریم بدانیم در صورت افزایش اطلاعات حسی در محیط، چه اتفاقی روی می دهد. برای مثال شنیدن یا دیدن، چگونه به بیماران پارکینسون برای کنترل حرکات، کمک و بهبودی می بخشد.”

ویلیام مک دونالد، بیمار پارکینسون: “من فواید آن را حس می کنم. هنگام بازی گلف هم معلوم است و خیلی پیشرفت کرده ام.”

محققان سپس بازی هایی روی سیستم های عامل تجاری طراحی کردند. بازی به بیماران اجازه می دهد تعادل و تحرک کلی بدن را بهبود دهند.

کتی کریگ، هماهنگ کنندۀ پروژۀ موسوم به تمپوس جی Tempus_G:
“ما علاقمندیم بدانیم چگونه مغز انسان از اطلاعات ادراکی برای هدایت اقدامات خود استفاده می کند. برای مثال در بازی که مشاهده می کنید، سیب هایی که از درخت می افتند، اطلاعات ادراکی هستند که به ما می گویند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این اطلاعات حرکات ما را راهنمایی می کند. سیب ها با یک سرعت معین در حال سقوط هستند و بازیکن باید حرکت سبد را کنترل کند تا سیب در آن بیافتد.”

مزایای بزرگ این تکنیک سرگرم کنندۀ توانبخشی برای بیماران و همینطور محققان از نظر فیزیکی و فیزیولوژیکی عیان است.

جیم هنری، بیمار پارکینسون: “برای من جالب و لذت بخش است. من و “جان” با همدیگر به عنوان داوطلب به اینجا آمدیم و گاهی اوقات احساس می کنیم داریم با هم بازی می کنیم. مهم نیست چه کسی برنده می شود. فقط سرگرمی جالبی است.”

کارولین ویات، روانشناس در دانشگاه کوئین بلفاست: “با این بازی ها در واقع آنها متوجه می شوند که چقدر توانایی دارند. فکر می کنم اعتماد به نفس پیدا می کنند و این به افرادی مانند جان کمک می کند تا به این ترتیب به پیاده روی یا انجام انواع کارهای دیگر فکر کنند و در نهایت تعادل جسمانی پیدا کند.

بنابراین در اغلب موارد مانند یک حرکت دایره ای است. آنها با این بازی ها اعتماد کسب می کنند. سپس با تکیه بر این اعتماد به پیاده روی می روند و هنگامی که شما به پیاده روی می روید، اعتماد به نفس بیشتری دارید، بنابراین بیشتر خارج می شوید و این به یک دایرۀ پر منفعت تبدیل می شود.

جان هِرون ، بیمار پارکینسون: “به نظر من تحرک، مسئله بزرگی است. هدف این است که بیشتر از مواقع معمول تحرک داشته باشیم. این خیلی مفید است.”

کتی کریگ، هماهنگ کنندۀ پروژۀ تمپوس: “از نظر فیزیکی، بیماران تشویق می شوند که به خصوص قسمت بالای بدن را حرکت دهند. بسیاری از شرکت کنندگان در این تمرینات، بعد از مدتی احساس سبکی می کنند و خیلی بهتر می توانند بدن خود را چرخش دهند و آن سفتی بدن کمی از بین میرود. بنابراین بیمار احساس آزادی و تحرک بیشتری دارد.”

جیم هنری، بیمار مبتلا به پارکینسون: “فوق العاده است. برای من تغییر بزرگی بود و دلیل آن تداخل ورزش و تفریح است.”

اما محققان باز هم فراتر می روند. آیا بیماران پارکینسون می توانند از طریق گوش دادن به صداهای منظم، به راه رفتن خود بهبود ببخشند؟ به عنوان مثال با استفاده از صدای راه رفتن خود آنها.

ویل یانگ، روانشناس می گوید: “با استفاده از این نشانگر ها، ما می توانیم اطلاعات بسیار دقیقی را در مورد چگونگی تنظیم و زمان بندی راه رفتن انسان بدست بیاوریم. یکی از مسائلی که در مورد بیماران پارکینسون رخ می دهد، تمایل آنها به این سو و آن سو حرکت کردن است. ما می توانیم طول گام ها را اندازه گیری کنیم و به مردم کمک کنیم تا قدم های بهتری بردارند.

متی رودجر، روانشناس در دانشگاه کوئین بلفاست می گوید با دریافتن چگونگی حرکت سر، تنه، بازوها و از همه مهمتر پاها، ما می توانیم سعی کنیم تفاوت راه رفتن بیمار را با شنیدن صدا یا بدون صدا، پیدا کنیم و این تفاوت ها را مقایسه کنیم و در آخر متوجه می شویم آیا او تعادل بهتری بدست می آورد یا خیر.

محققان، دانشمندان و بیماران داوطلب امیدوارند که این فعالیت ها منجر به کمک و درمان بهتر و ساده تری در آینده ای نزدیک باشد.

مری مک الیستر، یک بیمار دیگر مبتلا به پارکینسون به آینده امیدوار است: “ادامۀ تحقیقات از سوی دانشمندان و اهمیتی که به این بیماری می دهند، واقعا دلگرم کننده است. که با وجود بیماری پارکینسون باز هم می توان به زندگی ادامه داد و نباید فقط منتظر پایان بود.”

۸۵ سالگی گابریل گارسیا مارکز، استاد "رئالیسم جادویی"

   

  

گابریل گارسیا مارکز با تخیل نیرومند، بیان مؤثر و دید انسانی‌اش از نامدارترین نویسندگان دنیای ما است. خالق سبک "رئالیسم جادویی" ۸۵ سال پیش در کلمبیا به دنیا آمد. اکثر آثار او به فارسی ترجمه شده‌اند.

«وقتی سا‌ل‌ها بعد سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در برابر دسته‌ی سربازانی که قرار بود اعدامش کنند، ایستاده بود، بعد از ظهر دوری را به یاد آورد که پدرش او را برای کشف یخ برده بود.» با این جملۀ شگفت‌انگیز و گیرا دنیای "صد سال تنهایی" شکل می‌گیرد، که بسیاری آن را دل‌انگیزترین رمان قرن بیستم می‌دانند.

"صد سال تنهایی" که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، رویدادی مهم در تاریخ ادبیات بود. این رمان که تا کنون بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن به فروش رفته، نمونه‌ای درخشان از ادبیات داستانی مدرن است. مارکز به خاطر این رمان در سال ۱۹۸۲ جایزه نوبل را در ادبیات از آن خود کرد. از آن پس دوستداران ادبیات دانستند که باید هر داستان و گزارش، هر نوشته‌ی این نویسنده را دنبال کنند.

در مکتب مادربزرگ

"صد سال تنهایی"، روایت سرگذشت چند نسل از خانواده‌ای بزرگ، در دهکده‌ی ماکوندو می‌گذرد، روستایی اسطوره‌ای با مردمانی عجیب، که با تمام وجود زندگی می‌کنند، عشق می‌ورزند و می‌میرند. انسان‌هایی عادی با عشق‌های آتشین و نفرت‌های وحشیانه. مردمی که به راحتی از مرزهای واقعیت می‌گذرند و به عالم خیال فرو می‌روند.

 

بیشتر رمان‌های مارکز در خاطرات رنگین او از دوران کودکی ریشه دارند. از اقوام و بستگان خیال‌باف و جادوزده‌ی او که با شوقی جنون‌آمیز و شیدایی زندگی می‌کنند. "صد سال تنهایی" فضایی غریب و خیالی دارد، همه چیز در دنیای سحر و جادو می‌گذرد، و هنر مارکز در این است که همه چیز را به صورت واقعی و باورکردنی ارائه داده است.

مارکز مادربزرگ خرافاتی و خوش‌بیان خود را استاد خود در داستان‌گویی دانسته است. پیرزن در شرح وقایع جادویی استاد بود، با ذهنیتی اسطوره‌ای به همه چیز جان می‌داد و نوه‌ی دلبند خود را با داستان‌های عجیب و اسرارآمیز سرگرم می‌کرد.

مارکز خود می‌گوید: «از مدتها پیش درباره‌ی نوشتن "صد سال تنهایی" فکر کرده بودم. چند بار هم شروع کردم به نوشتن. همه چیز آماده بود و ساختار داستان دستم آمده بود، اما لحن و سبک داستان در نمی‌آمد. یعنی به چیزی که می‌نوشتم ایمان نداشتم... این قدر ذهنم را گشتم و کاویدم تا فهمیدم که نزدیک‌ترین لحن داستان باید همان لحن مادربزرگم باشد، وقتی که این پیرزن چیزهای عجیب و غریب و هیجان‌انگیز تعریف می‌کرد، لحنی کاملاً طبیعی داشت که شما بلافاصله باورش می‌کردید.»

در مکتب "واقعیت"

گابریل گارسیا مارکز روز ۶ مارس ۱۹۲۷ به دنیا آمد، در آبادی کوچک آراکاتاکا، در ساحل دریای کارائیب. در بوگاتا، پایتخت کلمبیا، به مدرسه رفت و به زودی به نوشتن روی آورد. به تشویق خانواده به تحصیل حقوق پرداخت، اما به زودی دریافت که روح و روان او تنها با نوشتن و ادبیات آرام می‌گیرد.

مارکز از سال‌های جوانی در نیمه دهه ۱۹۴۰ به حرفه روزنامه‌نگاری پرداخت و در کنار گزارش‌های واقعی، نخستین داستان‌های کوتاه خود را منتشر کرد و به زودی سبک خاص خود را پایه گذاشت.

او در این باره گفته است: «کاری که واقعا دوست دارم نوشتن مطلبی به سبک روزنامه است، به گونه‌ای که کاملا حقیقی و راست باشد، اما یکسره خیالی به نظر برسد. هرچه بیشتر از عمرم می‌گذرد و خاطرات بیشتری در ذهنم انبار می‌شود، بیشتر معتقد می‌شوم که ادبیات و روزنامه‌نگاری بسیار شبیه هستند.»

هنر مارکز در بیان ملموس، جاندار و در عین حال بیطرفانه‌ی واقعیت‌های آشناست. بسیاری از داستان‌های او حالت گزارش ژورنالیستی دارند، درحالیکه از سوی دیگر گزارش‌های او در دنیایی داستان‌گونه روایت می‌شوند. به ندرت نویسنده‌ای توانسته است با مهارت مارکز مرزهای واقعیت و تخیل را درنوردد و به آسانی میان زمان‌های حال و گذشته و آینده حرکت کند.

مارکز از ابتدا به دنیای واقعیت وفادار بود. مایل بود زندگی واقعی را با تمام نابرابری‌ها و ناروایی‌های آن با تخیلی قوی ترسیم کند. تعهد انسانی و مسئولیت اجتماعی او را به تبعید و آوارگی کشاند، به طوری که ذوق و قریحه ادبی او بیشتر در غربت، در شهرهای بزرگ جهان شکل گرفت: از هاوانا و مکزیکو و نیویورک تا لندن و ژنو و رم و بالاخره پاریس.

مارکز در سال ۱۹۹۶

مارکز در سال ۱۹۹۶

در دهه‌ی ۱۹۶۰ که اروپا و آمریکای لاتین، کانون جنبش‌های اجتماعی و طوفان‌های سیاسی بود، مارکز جایگاه خود را در کنار اردوگاه چپ پیدا کرد و در سراسر زندگی به آن وفادار ماند. او کوشید تلاش‌ها و تقلاهای پررنج انسان‌ها را برای دست یافتن به آینده‌ای بهتر تصویر کند. او همواره از جنبش‌های مترقی و تحول‌خواه حمایت کرده است.

نویسنده‌ی پرکار

مارکز در همه قالب‌های ادبی کار کرده است. علاوه بر رمان، ده‌ها داستان کوتاه، نمایشنامه و فیلمنامه نوشته است. از بسیاری از آثار او اقتباس‌های سینمایی صورت گرفته است، مانند "کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد"، "ارندیرا و مادربزرگ بیرحمش"، "وقایع‌نگاری یک قتل از پیش اعلام‌شده"، "عشق در سال‌های وبا" و...

اما بسیاری عقیده دارند که مهمترین آثار مارکز مانند "صد سال تنهایی" و "پاییز پدرسالار"، برای صحنه تئاتر و پرده‌ی سینما مناسب نیستند. سبک "رئالیسم جادویی" او تنها در صفحات رمان جان می‌گیرد؛ دنیای خیالی او روی صحنه یا بر پرده سینما رنگ می‌بازد و تمام جلوه و شکوه خود را از دست می‌دهد.

مارکز، با وجود ابتلا به بیماری سرطان، همچنان فعال است و قلم می‌زند و گفته می‌شود که به زودی رمانی را به پایان می‌رساند. آخرین اثری که از او منتشر شد، کتابی است به عنوان "نیامدم که سخنرانی کنم"، که ۲۲ سخنرانی او را که به مناسبت‌های گوناگون در سراسر جهان ایراد کرده، در بر می‌گیرد.

بیشتر آثار گابریل گارسیا مارکز به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است، از جمله آخرین نوشته‌های او یعنی رمانی کوچک به نام "خاطرات روسپیان غمگین من" و خودزندگی‌نامه‌ای به عنوان "زیستن برای نوشتن".

*اراده بر تغییر*

 

 

تفاوت كشورهاي ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست.
* *
*براي مثال كشور مصر بيش از 3000 سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!*



*اما كشورهاي جديدي مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه 150 سال پيش
وضعيت قابل توجهي نداشتند، اكنون كشورهايي توسعه‌يافته و ثروتمند هستند.*



*تفاوت كشورهاي فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعي قابل استحصال آنها هم
نيست.*

*ژاپن كشوري است كه سرزمين بسيار محدودي دارد كه 80 درصد آن كوه‌هايي است
كه مناسب كشاورزي و دامداري نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از
آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوري مي‌باشد كه
مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر
مي‌كند.*


*مثال بعدي سوئيس است.*

*كشوري كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمي‌آيد اما بهترين شكلات‌هاي جهان
را توليد و صادر مي‌كند. در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه
سال مي‌توان كشاورزي و دامداري انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا
توليد مي‌شود.
*
*سوئيس كشوري است كه به امنيت، نظم و سختكوشي مشهور است و به همين خاطر
به گاوصندوق دنيا مشهور شده‌است (بانك‌هاي سوئيس).*


*افراد تحصيل**‌**کرده‌اي كه از كشورهاي ثروتمند با همتايان خود در
كشورهاي فقير برخورد دارند براي ما مشخص مي‌كنند كه سطح هوش  و فهم نيز
تفاوت قابل توجهي در اين ميان ندارد.*


*نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند. زيرا** مهاجراني كه در كشور خود برچسب
تنبلي مي‌گيرند، در كشورهاي اروپايي به نيروهاي مولد و فعال تبديل
مي‌شوند.*




*پس تفاوت در چيست؟*


*تفاوت در رفتارهاي است كه در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است.*

*وقتي كه رفتارهاي مردم كشورهاي پيشرفته و ثروتمند را تحليل مي‌كنيم،
متوجه مي‌شويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگي خود پيروي
مي‌كنند:*


.1*اخلاق به عنوان اصل پايه*
.2*وحدت*
.3*مسئوليت پذيري*
.4*احترام به قانون و مقررات*
.5*احترام به حقوق شهروندان ديگر*
.6*عشق به كار*
.7*تحمل سختي‌ها به منظور سرمايه‌گذاري روي آينده* .8*ميل به ارائه
كارهاي برتر و فوق‌العاده*
.9*نظم‌پذيري*
*اما در كشورهاي فقير تنها عده قليلي از مردم از اين اصول پيروي مي‌كنند.*


در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود

کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است

کسی که  اخلاقیات را رعایت کند برچسب پاستوریزه خواهد گرفت

کسانی که حقوق دیگران را زیر پا می گذارند و افراد قالتاق، آدمهای زرنگ
خوانده می شوند

انسانهای منظم افراد خشک وبیحال هستند

همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله
و.........



*ما ايرانيان  نه به اين خاطر كه منابع طبيعي نداريم يا اينكه
طبيعت نسبت به ما بيرحم بوده‌است.*

*ما فقير هستيم براي اينكه رفتارمان چنين سبب شده‌است.
  *
*ما براي آموختن و رعايت اصول فوق كه (توسط كشورهاي پيشرفته شناسايي شده
است) فاقد اهتمام لازم هستيم.*


*اگر شما اين نامه را براي ديگران **نفرستيد**:*

*اتفاقي براي شما نمي‌افتد،*
*از محل كارتان اخراج نمي‌شويد، *
*هفت سال بدبختي بر سرتان آوار نمي‌شود *
*و مريض هم نخواهيد شد.*